کاوش باستانشناسی بند هخامنشی دیدگان (بستان خانی) بخش مشهد مرغاب که نمونهای بیهمتا از سازههای معماری دوران هخامنشی به شمار میآید با آرمان شناسایی و پژوهش بخشهای گوناگون این سد مانند ساختارهای معماری سنگی آن انجام شد.
بهگزارش میراثآریا و بهگفتهی روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، حمیدرضا کرمی دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه بوعلی سینا و کارشناس پایگاه میراث جهانی پاسارگاد ۸ اسفند ۱۴۰۰ خورشیدی، در دومین نشست علمی نوزدهمین کنگره باستانشناسی گفت: «همچنین شناخت و مطالعه هسته و پوسته سد بهمنظور تهیه نقشه و چگونگی طراحی و ساخت سد و ساختارهای وابسته به آنکه در چند مرحله از سوی سودجویان آسیب بسیاری به آن وارد شده بود با هدف ساماندهی و مرمت از دیگر آرمانهای اصلی کاوش بند دیدگان بود.»
کرمی یادآوری کرد: «کاوش باستانشناسی سد دیگان دادههای ارزشمندی در پیوند با مهندسی ساخت سد و مدیریت منابع آب دوران هخامنشی را در دسترس ما قرار داد.»
او افزود: «هرچند بخش زیادی از این اثر ارزشمند به دلیل سیلاب و دستبردهای انسانی ویران شده است اما توانستیم شناخت و دانشمان را در مورد چگونگی و فناوری ساخت سدهای این دوران و ساختارهای معماری وابسته به آن افزایش دهیم و ترانشهها باوجود آوار بسیار زیاد حاصل از تخریب درمکانهایی ایجاد شد تا بتوان بیشترین دادهها و اطلاعات به دست آید.»
این باستانشناس، با بیاناینکه بقایای سازههای معماری بهدستآمده گویای طراحی دقیق و جانمایی مناسب سد و ساختارهای وابسته به آن درون دره است یادآور شد: «شیوهی معماری و تراش سنگها بیانکننده سنتهای معماری دوران آغازین هخامنشی و بهویژه دوران داریوش بزرگ است.»
کرمی در پایان ابراز امیدواری کرد، در فصلهای آینده بتوانیم کاوش بخشهای دیگر سد را انجام دهیم تا بتوانیم دادههای جامع و سودمندی را در ارتباط با شیوه و مهندسی ساخت سدهای هخامنشی و ساختارهای وابسته به آن را به دست آوریم.
فصل دهم کاوشهای باستانشناسی مشترک ایرانی ایتالیایی در تل آجری
علیرضا عسکری چاوردی، عضو هیاتعلمی دانشگاه شیراز درتشریح برنامهی فصل دهم کاوشهای باستانشناسی مشترک ایرانی ایتالیایی در تل آجری پارسه، فارس از کاخ تا شهر در سال ۱۳۹۹ گفت: «یافتههای حاصل از این فصل، ۴ عدد تکه آجر لعابدار نقشبسته به خط میخی بود که این آجرها از کاوش گمانهی شماره ۶ در بخش باختری (:غربی) ایوان جنوب خاوری (:شرقی) به دست آمد.»
او افزود: «به نظر میرسد در نمای دیواره باختری ایوان جنوب خاوری سنگنبشتهای (:کتیبهای) میخی نقر شده بود که با تخریب سازه تکههای آن در آوار این بخش از ایوان مدفونشده بود.»
محوطه نوسنگی توق تپه در دشت نکا مازندران
رحمت عباسنژاد سرستی، دانشیار گروه باستانشناسی، دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران بابلسر دربارهی کارهای (:اقدامات) باستانشناسی در این محوطه گفت: «ضعف لایههای مسوسنگ و مفرغ و آهن و همچنین، اضطراب در لایههای دورههای اخیر باعث شده که توق تپه برپایهی این کاوش، بیشتر بهعنوان یک محوطه نوسنگی مورد توجه قرار گیرد.»
او افزود: «این محل، نخستین محوطهی کاوششده نوسنگی در دشتهای خاوری مازندران است و کشف، ثبت و ضبط یافتههای سفالی، مصنوعات سنگی، دادههای محیطی و گیاهی و نمونههای گاهنگاری در این کاوش بهخوبی انجام شده است.»
فصل دوم کاوش باستانشناسی گورستان شهنه پشته شهرستان بابل
حسن فاضلی نشلی، استاد دانشگاه تهران در توضیح روند این کاوش گفت: «درمجموع مطالعه و بررسی ۱۶ ترانشه ایجادشده در گورستان شهنه پشته بقایای ۶۳ اسکلت انسانی بهدستآمده است که ۳۱ مورد آن در زمان حفاری علمی باستانشناسی شناسایی و به روش علمی ثبت و ضبط شد.»
او با ابراز تاسف از اینکه بقایای انسانی ۳۲ مورد دیگر براثر فعالیتهای قاچاق توسط حفاران غیرمجاز موجب ویرانشدن گور شده و سپس تیم کاوش با بررسی چاله گورها، بقایایی از اسکلت انسانی و گاه اشیایی تدفینی را به دست آورده افزود: «درمجموع این گورها ۱۱ زن، ۱۱ مرد، ۸ کودک و ۶ فرد بالغ که شناسایی جنسیت آنها با توجه به پارامترهای تشخیص جنسیت غیرممکن بوده بهدست آمدهاند.»
این باستانشناس یادآوری کرد: «همچنین ۲۸ مورد از بقایای انسانی به دلیل اینکه در اثر حفاریهای قاچاق بهشدت آسیب دیده بودهاند، تشخیص سن و جنس در آنها ناممکن بوده است.»
مستندنگاری محوطه پارینهسنگی میانی چند-درخت جزیره هرمز
سپهر زارعی، کارشناس ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هرمزگان در توضیح فعالیتهای انجام شده در بررسی بهمنظور مستندنگاری محوطهی پارینهسنگی میانی چند-درخت جزیره هرمز، هرمزگان گفت: «تا پیشازاین، همه آثار شناساییشده در جزیره هرمز مربوط به دوره اسلامی بود؛ برآیندهای حاصل از بررسی نخستین محوطه چند-درخت برای ارزیابی ظرفیت این محوطه برای انجام برنامههای میدانی آینده، روشن ساخت که پیشینهی حضور انسان در این جزیره، نیاز به بازبینی دارد.»
او با بیان اینکه صنایع سنگی مجموعه چند-درخت، صنعتی تراشهمحور است و سنگمادر و تراشه لوالوا نمونههای شاخص این مجموعه هستند که بر اساس آنها میتوان مجموعه را به دوره پارینهسنگی میانی منتسب کرد افزود: «این یافتههای تازه، حضور گروههای شکارگر-گردآورندهی دوره پلیستوسن در این جزیره را تایید کرده و بیانگر اهمیت تنگه هرمز در باستانشناسی پارینهسنگی خلیجفارس و سواحل جنوبی ایران هست.»
کاوش بهمنظور آواربرداری و خواناسازی زیج منیژه انزل سرپل ذهاب
فرزاد مافی استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهربا تشریح گزارش مقدماتی فصل اول کاوش بهمنظور آواربرداری و خواناسازی زیج منیژه انزل سرپل ذهاب گفت: «درنتیجه آواربرداری و خواناسازی بخشهایی از بنا مشخص شد در گوشههای (:اضلاع) شمال خاوری و جنوب باختری ۲۷ حجره، در گوشهی جنوب خاوری ۲۵ حجره و در گوشهی شمال باختری ۲۳ حجره ساخته شده که ورودی حجرهها با رواقهایی از تابش مستقیم نور خورشید در امان بودهاند.»
او افزود: «با توجه به پژوهشهای پیشین و نظریههای گوناگون که دربارهی کاربری سازه مطرح شده از جمله کاروانسرا یا اقامتگاه یا نوعی پادگان نظامی (قراول خانه) و نیز یک سازهی آیینی و یا اقامتگاه آیینی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلامی، ابراز نظر قطعی و متقن نیازمند ادامه کاوشها در فصلهای بعدی است.»
فردقان: آتشکدهی نویافته ساسانی در فراهان استان مرکزی
محسن کریمی، دانشجوی دکتری باستانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی، کارشناس ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی گفت: «بررسیهای میدانی انجام شده در بافت فردقان نشان میدهد که از دید پیشینه استقراری، محدودهی قلعه تاریخی آن دارای کهنترین استقرار در روستا است بدینگونه که هستهی اولیه فردقان درون قلعه شکل یافته و سازههای درون حصار قلعه، کهنترین سازههای موجود در روستا هستند.»
این باستانشناس افزود: «به لحاظ جغرافیای تاریخی، فراهان در اواخر دوره ساسانی و شروع دوره اسلامی جز همدان محسوب میشده که بهطورقطع زمینههای مختلف باعث شکلگیری آتشکده در این منطقه شده و درعینحال موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب روستای فردقان ازجمله دلایل مهم برپایی آتشکده در این روستا بوده و آن را بهعنوان یکی از مراکز مذهبی در دوره ساسانی بدل کرده است.»
کاوش باستانشناسی گردآشوان در عصر مسوسنگ نوین
مهناز شریفی، استادیار پژوهشکده باستانشناسی با اشاره به کاوش دومین فصل کاوش باستانشناسی گردآشوان در عصر مسوسنگ نوین گفت: «درمجموع تپه گردآشوان یک مکان معرف دوره مسوسنگ میانی و جدید است که انجام کاوشهای باستانشناختی در آن اطلاعات درخور نگرشی دربارهی فرهنگهای منطقه زاب در اختیار میگذارد.»
او با بیان اینکه این محوطه دارای چهار فاز معماری خشتی است که در نوع خود درخور توجه است، افزود: «بهطورکلی از منظر چشمانداز و ساختار طبیعی، حوزه زاب بهصورت يکی از مجموعه کريدورهای طبيعی و موازی است که ارتباط ساکنان بخشهايي از شمال باختری با مناطق مرتفع دیگر را امکانپذیر میسازد.»
این باستانشناس افزود:«درمجموع تپه گردآشوان تپه وسیع و مرتفعی در حوضهی رودخانه زاب است و نهشت ضخیمی از دورهی مس و سنگ را دارا است و با توجه به این امر، این محوطه از نقطههای کلیدی حوزه شمال باختری شناخته میشود، از اینرو پرداختن به آن اهمیت مییابد.»
بررسی و شناسایی باستانشناسی سد هرات
مرتضی خانیپور، دکتری باستانشناسی و پژوهشگر آزاد با اشاره به بررسی و شناسایی باستانشناسی انجام شده در سد هرات گفت: «در بررسی و شناسایی که به منظور پژوهشهای تاریخی فرهنگی سد هرات در دهستان توجردی و بخشی از دهستان فتحآباد انجام شد در مجموع ۱۰۹ اثر از دورهی نوسنگی تا متاخر اسلامی شناسایی شد.»
بهگفتهی این باستانشناس، کهنترین اثر شناختهشده در حریم سد مربوط به فرهنگ باکون با سفالهای نخودی منقوش بوده که محوطهی مائور شاخصترین آنهاست.
کاوش باستانشناسی برای خواناسازی مجموعهی کاخهای شمارهی ۲، ۳ و حصار بیرونی چغازنبیل
مهدی عالیپو، از پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه با بازگویی (:تشریح) روند کاوش باستانشناسی برای خواناسازی مجموعهی کاخهای شمارهی ۲، ۳ و حصار بیرونی چغازنبیل گفت: «در چند سال اخیر و با تشکیل کارگروه باستانشناسی در پایگاه میراث جهانی چغازنبیل چند اقدام بهعنوان فعالیت گامبهگام در حوزه باستانشناسی این مجموعه مدنظر قرار گرفت که بهصورت خلاصه شامل تهیهی نقشههای دقیق و روزآمد از تمام شهر، مشخص کردن بخشهای مضطرب و نیازمند کاوش و مرمت اضطراری، پاسخگویی به پرسشهای باستانشناسی و انجام فعالیتهای پژوهشی میشود.»
او افزود: «در راستای این اهداف نقشهی محوطه برداشت و دو کاخ شمارهی ۲ و ۳ بهعنوان سازههای رهاشده و در حال ویرانی مشخص و از اینروی پیگردی و مرمت کاخ شماره ۲ انجام و برروی حصار سوم نیز بخشهایی که نیاز به کار (:اقدام) بیدرنگ (:فوری) حفاظتی داشته مشخص شد.»
بررسی و شناسایی باستانشناسی محدودهی نفتخانهی سومار، قصر شیرین
محسن زینیوند، دانشجوی دکتری باستانشناسی، دانشگاه تهران دربارهی پروژه بررسی و شناسایی باستانشناسی محدودهی نفتخانهی سومار، قصر شیرین گفت: «محدودهی نفتخانه افزونبر اینکه منطقهای بینابینی سرزمینهای پست و بلندیها (:ارتفاعات) تلقی میشود، دارای مراتع غنی به همراه رودخانهی همیشگی (:دائمی) است که برای مکانگزینی گروههای انسانی بهویژه عشایر بسیار ارزشمند بهشمار میآید.»
او یادآوریکرد: «این ویژگیها نشان میدهد که ممکن است با زیستگاههای باستانی جالبتوجهی روبهرو باشیم هرچند که گروه باستانشناسی نتوانست بهخوبی منطقه را پوشش دهد و بیشتر تمرکز ما بر روی مشاهدات میدانی بهوسیلهی خودرو و تصاویر ماهوارهای استوار بود.»
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر