در مرز میان دو استان سمنان و اصفهان یکی از ترسناکترین پهنههای کویری ایران دامن گسترده است. آنجا را از بس دلهرهآور است «کویر ریگ جن» مینامند! پیشترها کمتر کسی شهامت قدم گذاشتن در آنجا را داشت و میگفتند جان به در بردن از ریگ جن ناشدنی است.
کویر یا ریگزار جن به آسانی پیموده نمیشود. نزدیک به چهار هزار کیلومتر مربع پهنا دارد و پس از دشت کویر و کویر لوت، سومین ریگزار پهناور ایران است. کویر یا ریگزار جن را بیشتر با استان سمنان پیوند میدهند، چون بیشترین بخشهای آن در شهرستان گرمسار و در جایی دامن افکنده است که به آن پارک ملی کویر میگویند. بلندیهای نخجیر، کوههای طلحه و شیطانکوه و تنگ ظلمات و چند کوه کوتاه و بلند دیگر، همگی در پیرامون این کویر دیده میشوند.
افسانهها و داستانهایی که دربارهی هولناکی رفتن به کویر جن بر سر زبانها بوده و ریشههایی کهن دارد، سبب نامگذاری این بخش کویری ایران شده است. اما درست آن است که شرایط دشوار جغرافیایی و اقلیمی، از آن کویر جایی ترسناک و دشوارگذر ساخته است. همان سختگذر بودن کویر جن است که سبب شده تا پُر از راز و رمز به گمان بیاید و دربارهی آن افسانههایی بسازند که اکنون با شناخت و پیمودن آن، بیپایه بودن آنها آشکار است.
کشف و شناخت کویر جن به آسانی بهدست نیامد. چون گستره و پهنهای بیآب است و باتلاقهای نمکی آن فراوان است، در گذشتهها رفتن و گذر از آن کموبیش ناشدنی (:ناممکن) بود. افزونبر این که گرمای تابسوز و بیاندازهی آن بر سختی گامنهادن در آنجا میافزود و به سبب همان ناشناختگی، خیال مردم دربارهی چگونگی آن، دَمبهدَم بیشتر میشد. در یکی دو سدهی گذشته به یاد پیشینیان نمیآمد که کسی گام در کویر جن گذاشته و جان سالم بهدر بُرده باشد. هر گذرندهای به درون کویر میرفت راه برگشتی نداشت و پیکر بیجانش در میان باتلاقهای نمکی کویر دفن میشد. اروپاییانی هم که به ایران میآمدند و روح جستوجوگری داشتند، با اینکه در سفرنامههای خود به کویر و ریگزار جن اشاره میکردند اما توان گام نهادن در آن پهنه را در خود نمیدیدند.
آن ناشناختگیها و ترسها ادامه داشت تا آن که در سال 1375 خورشیدی یک کویرشناس ایرانی به نام علی پارسا که در آمریکا زندگی میکرد، به ایران بازگشت و با کمک دوستی دیگر با هواپیما از فراز کویر جن گذر کرد. پارسا به این اندازه بسنده نکرد و یک سال پس از آن با خودرو همهی کویر جن را پیمود. انگار کار بیباکانهی او به دیگران هم دل داد و از آن پس کسان بسیاری از کویرنوردان ماجراجو پیدا شدند تا راهی کویر جن شوند و به پیشواز خطرهای آن بروند و هیجان گذر از این کویر و ریگزار ناشناخته را تجربه کنند.
کویر جن بر بستری از دشتی فرسایشیافته شکل گرفته است و سراسر آن را تپههای ماسهای و رسوبات باتلاقی پوشانده است. هیچگونه حیاتوحش و زندگی گیاهیای ندارد و انگار یکسره سکوت و خاموشی است. در کویر جن شنها و ماسهها با گذر بادهای وزنده از اینسو به آنسو جابهجا میشوند و زوزهکنان در دل هر انسانی که به آن نزدیک بشود، ترس میاندازند. بر اثر وزش همان بادهاست که شکل تپههای کویر جن، ساعت به ساعت دگرگون میشود.
بومیها به کویر جن «ریجن» میگویند و گویا به معنای جایگاه جن است. در آنجا بر اثر کنشها (:انفعالات) اقلیمی تودههای نمکی شن به ناگهان فرو میریزند و کسانی را که گام بر روی آنها گذاشته باشند به درون خود میکِشند. همهی اینها و بسیاری رویدادهای دیگر، کویر جن را ترسناک و آکنده از قصهها و افسانهها کرده است.
اشاره کردیم که در کویر جن هیچگونه آبی جریان ندارد. این نیز یک سبب ناپیمودنی بودن آن است. اما رود باریکی به نام ورگی از کوه گوگرد در بخشی از کویر جن روان میشود. با این همه، آب آن بسیار شور است و بههیچرو آشامیدنی نیست. دیگر رودخانههای پیرامونی کویر جن نیز شورآب هستند و ناآشامیدنی.
چیزی که در این سالها گذر از کویر و ریگزار جن را اندکی آسان ساخته است، جادهای است هفتاد کیلومتری که از دل آن میگذرد. از شمال خاوری پارک ملی کویر میتوان گذر از این جاده را آغاز کرد و کویر جن را دید و پیمود. اما راهسپردن در این جادهی کویری هم کار هر کسی نیست و دل و جراتی میخواهد که آن را باید در نزد کویرنوردان و بیایانپیمایان ماجراجو جستوجو کرد.
* یارینامه: تارنماهای تسنیم؛ کجارو؛ ویکیپدیا.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر