از کاشان، شهری در استان اصفهان، تا کویری که به نام «ابوزیدآباد» میشناسیم، دوری (:فاصله) چندانی نیست. درست در شمال خاوری کاشان پهنهای دامن گشوده است که دارای روزهای داغ و شبهای سرد، و آسمانی پُرستاره است. آنجا کویر ابوزیدآباد است.
بومیها به کویر ابوزیدآبادشان «بیزُوُی» میگویند. برای کاشانیها گفتن (:تلفظ) این واژهها آسان است، اما برای کسانی که با گویش ویژه و یگانهی مردمان ابوزیدآباد آشنا نیستند، گفتناش شاید سخت باشد. گاهی هم کویر آنجا، در زبان مردمان آن گستره، «بوزآباد» خوانده میشود.
پیش از آن که بگوییم گویش ابوزیدآبادیها چگونه است، باید به ویژگی آن کویر به کوتاهی اشاره کنیم. ابوزیدآباد بخشی از بیابانی شناخته میشود که «بند ریگ» مینامند. در فصل گرم سال رفتن به ابوزیدآباد دلِ شیر میخواهد! از بس داغ و توانفرساست. اما در فصلهای سرد و خنک سال دیدنها دارد. اقامتگاههایی (:کمپهایی) در آنجا هست که برای کویرنوردان و صحرادوستان جایی درخور (:مناسب) و جایی برای دیدن شنزارها و تپههای کوچک و بزرگ شنی و هزار تماشایی شگفت دیگر کویر است.
گفتیم که بومیهای ابوزیدآباد گویش یگانهای دارند. زبانشناسان آن گویش را «بیذوی» مینامند و آن را در دستهی گویشهای مادی جای میدهند. گاه نیز آن را گویش «راژی» نامیدهاند. این گویش برخاسته از فرهنگ و زبان آریاییان نخستین است و ریشههایی بسیار کهن دارد. اما این که بیذوی چه معنایی دارد؟ چنین گفتهاند که این واژه در زبان پهلوی «بوز» بوده است و در زبان اوستایی «بئُذَ». معنای آن هم «آباد» است. پس بیذوی یعنی «بوزآباد». دانستههای افزونتر دربارهی ریشهشناسی این واژه را به زبانشناسان وامیگذاریم و سفر خود را، با هر گویش و زبانی، در کویر ابوزیدآباد ادامه میدهیم!
پوشش گیاهی و جانوری ابوزیدآباد کویری است. جز این هم نباید باشد! در آنجا جانورانی مانند شاهین، عقاب، خرگوش، گربههای وحشی، شغال، گرگ و مار زندگی میکنند. از روباه شنی هم غافل نشویم که در همهی پهنههای کویری سر و کلهاش پیدا میشود.
کویر ابوزیدآباد دیدنیهای بسیاری دارد. از تپههای شنی گرفته تا آثار تاریخی. شنهای روان هم در کویر گاهوبیگاه شکلهای خیالانگیزی و گاه وهمآورمیسازند.
یک اثر تاریخی کویر ابوزیدآباد کاروانسرایی است که ساخت آن به دورهی صفویه بازمیگردد و از همینرو کاروانسرای شاهعباسی نامیده میشود. این اثر ثبت ملی هم شده است و در گذشتهها جایی برای ماندن (:اتراق) کاروانهای شتر و همراهان و بازرگانان آن بوده است و آمد و رفت روندگان خستگیناپذیر کویر. چهار ایوان دارد و از آنجا تا رسیدن به کویر و تپههای شنزاری آن چیزی نزدیک به 10 کیلومتر باید راهنوردی کرد.
شهر زیرزمینی نوشآباد نیز یادکردنی است. این شهرِ پنهانی نزدیک کویر ابوزیدآباد است و مهرازیای دارد که باید وصف آن را در کتابها و پژوهشهایی که دربارهی این جای تاریخی و شگفتآور شده است، خواند. اتاقها و راهروهای تُودرتُو و شبکههای درهمتنیدهی نوشآباد بهراستی هر بینندهای را به شگفتی میاندازد.
دژ کرشاهی و کوه یخاب نیز از دیگر جاهای تاریخی کویر ابوزیدآباد است. کرشاهی دژی باستانی است که پس از ارگ فروریختهی بم، دومین سازهی خشتی کهن ایران شناخته میشود. در آغاز بخش ابوزیدآباد و کویر آن، این دژ دیده میشود. کوه یخاب نیز در شمال دژ کرشاهی و در نزدیکی شهرستان آرانوبیدگل سایه افکنده است و با کویر ابوزیدآباد همسایه است. در ابوزیدآباد رشته کاریزهایی هم بوده که شوربختانه اکنون کور و خشک شدهاند. چاههای پُرشماری که در این گستره زده شده است جان کاریزهای ابوزیدآباد را گرفت و آنها را به حال و روزی انداخت که میبینیم و افسوس میخوریم!
از روزهای داغ و شبهای سرد کویر ابوزیدآباد یاد کردیم. همهی کویرهای ایران و جهان چنین ویژگی آب و هوایی دارند. پس در سفر به کویر ابوزیدآباد باید بدانیم که با چه آب و هوایی روبهرو خواهیم بود.
* یارینامه: تارنماهای کجارو؛ سفرزون؛ ویکیپدیا
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر