۲۲ آذر ۱۴۰۱

زیست بوم ایران - ویرانی دیگر با آبگیری سد چم‌شیر

آبگیری سد چم‌شیر  و پیامدهای زیستی‌بومی آن نگران کننده‌ است. پیامدی که دامن‌گیر هندیجان، ماهشهر، شادگان در خوزستان می‌شود.

محمد درویش، کنشگر زیست‌بوم و از مخالفان سدسازی در ایران است و می‌کوشد درک مشترکی از اهمیت محیط زیست را میان جامعه و سیاستمداران رقم بزند. وی هم‌چنین از مشوقان و همراهان جدی ترویج مکتب مدرسه طبیعت، شناساندن شیوه‌های مهار خشونت در صحنه‌ی محیط زیست ایران، دگرگون‌کردن ماهیت آموزش‌های محیط‌بانی و نفی خودرومحوری در مبلمان شهری است.

با  محمد درویش خود از نزدیک سد چم‌شیر که می‌تواند فجایعی به مراتب سهمگین‌تر از سد گتوند را به دنبال داشته باشد را دیده و پیامدهای مربوط به آن را در بررسی کرده است.

در اهواز به سوی ساحل خاوری کارون با مهندس «محمد درویش» کنشگر محیط زیست و پژوهشگر در حال حرکت هستیم که گفت‌وگو درباره‌ی پیامدهای «سد چم‌شیر» بر خوزستان که پیرامون شهرستان گچساران جای داد شکل می‌گیرد.


چرا پیامدهای آبگیری سد چم‌شیر سهمگین‌‌تر از سد گتوند عنوان می‌شود؟

رودخانه زهره یکی از رودخانه‌های مهم و دیرنه در استان خوزستان به‌شمار می‌رود که وجود آن نقش حیاتی دارد. هنگامی‌که بر روی رودخانه‌ای سدی ساخته می‌شود بارگذاری‌ها در بالادست سد افزایش پیدا می‌کند. در صورت آبگیری سد چم‌شیر که در محدوده‌ی شهرستان یاسوج جای دارد، پیامدها و شرایط زیستی نگران کننده‌ای را دامن‌گیر هندیجان، ماهشهر، شادگان در خوزستان می‌کند. همچنین در گزارش زمین‌شناسی سد چم‌شیر اشاره می‌شود که هفتاد درصد مخزن سد چم‌شیر روی سازند گچساران است و در گزارش دیگری روشن شد که سالانه 500 هزار تُن نمک وارد مخزن سد شده و حل می‌شود. برخی از کارشناسان در وزارت نیرو می‌گویند سدهای دیگری هم در دامنه‌ی زاگرس و گچساران ساخته شده است. اما میزان نمک در این سدها که در بالادست جای دارند کم است اما سد چم‌شیر، سد گتوند و مارون دو، در منطقه فروافتادگی دزفول جای دارند که یک منطقه شناخته‌شده برای زمین‌شناسان است و با توجه به اینکه تجربه شور بودن در سدهای نامبرده را تجربه کردیم، اما این می‌تواند یک بحران جدی ایجاد کند. این حجم عظیم نمک می‌تواند بر روی چشمه‌های پایین‌دست تاثیرات بسیار نامطلوبی بگذارد در حالی‌که هم اکنون شوری آب در پایین‌دست رودخانه زهره 35 درصد بیشتر از شوری رودخانه است این یعنی دو برابر شورتر از آب دریا، حال اگر آب مخزن هم به این افزوده شود شوری را چند ده برابر خواهد کرد و این یک فاجعه بزرگ در خاور خوزستان است.


آیا مشکلات دیگری از سوی سد چم‌شیر برای خوزستان متصور هستید؟

بله. گذشته از تشدید شوری آب که دامن‌گیر دشت خوزستان می‌شود، در گزارشی که وزرات نفت منتشر کرده افزون‌بر اینکه باید نگران شوری به واسطه وجود نمک باشیم باید نگران مواد نفتی، شیمیایی و میکروبیولوژیکی ناشی از وجود 11 حلقه چاه نفت باشیم که به زیر آب خواهد رفت. هیچ تضیمنی وجود ندارد که در پی زمین‌لرزه، گسل‌ها فعال شود و مشتقات نفتی نشت کند و آنجاست که فاجعه شدیدتر خواهد بود و بحران بزرگی را به دنبال خواهد داشت. باید این پرسش همواره پیش بیاید که چرا با وجود این همه آسیب و خطر، در چنین مکانی، ریسک ساخت سد را پذیرفته‌اند.


وزارت نفت در  برابر این سد و تاثیری که بر حلقه‌های چاه می‌گذارد چه واکنشی دارد؟

در مخزن سد 11 حلقه چاه وجود دارد که در صورت تصمیم به آبگیری، این حلقه‌های چاه باید پلمپ شوند. به همین خاطر وزرات نفت ادعای خسارت هفت میلیارد دلاری کرده است. وزارت نفت به دلیل مسایل مالی و پیامدهای زیست محیطی ناشی از نشت احتمالی نفت از منتقدان جدی آبگیری این سد است.


بیشترین پیامدهای سد چم‌شیر متوجه خوزستان است یا پای استان‌های بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد هم در میان است؟

چون سد چم‌شیر بر روی رودخانه زهره احداث شده و این رودخانه به سمت خوزستان در حال حرکت است، پس خوزستان قربانی نخست سد چم‌شیر خواهد بود. در محدوده‌ی کهگیلویه و بویراحمد و در حاشیه‌ی دریاچه سد قرار است دهکده‌ی گردشگری ساخته شود. از این‌رو قرار نیست در این محدوده آب برای توسعه کشاورزی انتقال پیدا کند. پس خطری متوجه آن استان نیست. اما درباره‌ی استان بوشهر باید گفت اگر آب شور شد، می‌توان از انتقال آن از طریق کانال‌ها به استان بوشهر جلوگیری کرد. پس با آبگیری سد چم‌شیر خوزستان بیشترین تاوان را خواهد داد.


سد چم‌شیر اثرات اقلیمی هم در پی خواهد داشت؟

اگر نگرانی‌ها برطرف نشود، پهنه‌ی پنجاه هزار هکتاری زمین به دریاچه‌ی نمک تبدیل خواهد شد که بر اثر وزش باد یک سونامی نمک ایجاد خواهد شد و بر زیست‌مندان منطقه تاثیر خواهد گذاشت. در شرایطی که باید همواره به توسعه پوشش جنگلی توجه شود حتا یک رویشگاه جنگلی 2500 هکتاری از میان خواهد رفت.


پیامدهای اجتماعی این سد چه خواهد بود؟

بیش از 110 هزار هکتار زمین‌های کشاورزی فعال را در منطقه داریم که کارآفرینی بسیاری در پِی داشته است. اگر این سد به شور شدن خوزستان انجامیده شود با کوچ‌های (:مهاجرت‌های) گسترده روبه‌رو خواهیم بود. حتا گسترش حاشیه‌نشینی در خوزستان را خواهیم دید. اگر مردم اقتصاد و معیشت خود را از دست بدهند حتی شاهد افزایش تنش‌های اجتماعی در نتیجه آبگیری سد چم‌شیر خواهیم بود.


چرا هم‌اکنون که سد چم‌شیر در مرحله آبگیری است، سازمان حفاظت از محیط زیست می‌خواهد بررسی‌های پایانی را انجام دهد و برای آبگیری یا عدم انجام آن تصمیم بگیرد؟

چون سازمان حفاظت از محیط زیست همواره حیات خلوت دولت‌ها بوده است و فشارهای بسیاری به آن وارد می‌شود که مانع متوقف شدن چرخ توسعه در کشور نشود. به همین دلیل همواره صدای آن خفه می‌شود. از سویی شگفت‌زده و متاسفم که گزارش ارزیابی زیست محیطی این سد که از سوی شرکت رویان فراهم شده دچار ایرادهای عمده است و حتا اشاره به سازند گچساران نشده اما در عمل همین گزارش ارزیابی از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست مورد تایید قرار می‌گیرد.


اگر قرار باشد از آبگیری سد جلوگیری کنند، چه کاربری برای این سازه پیشنهاد می‌دهید؟

برخی می‌گویند که چند هزار میلیارد تومان برای سد چم‌شیر اختصاص یافته و می‌خواهند با ساخت این سد چند ده هزار میلیارد تومان خسارت دیگر نیز بر کشور تحمیل کنند. بله این سرمایه ملی بوده که از میان بردیم اما می‌تواند این سد تبدیل به یک موزه و آیینه عبرت ملی برای افرادی باشد که تفکر سازه‌ای دارند اما نباید اجازه دهیم که این سد آبگیری شود و امیدواریم مانند بار پیش و تجربه‌ی تلخ سد گتوند اجازه آبگیری به این سد ندهند.


پرسشی که ذهن مرا درگیر خود کرده این است که چرا با وجود همه بحران‌هایی که برای این سد عنوان می‌شود اما دوستداران محیط زیست و رسانه‌ها خیلی دیر به نقد ساخت و آبگیری ورود کرده‌اند؟

با وجود اینکه قانون به روشنی به گردش آزاد اطلاعات تاکید کرده است اما عوامل سازنده این سد همچون پیمانکار، مجری، مشاور و… به دلیل اینکه با سودهای سرشاری روبه‌رو هستند از بیان واقعیت و از آگاهی‌رسانی پرهیز می‌کنند. یک بدعت نامناسبی وجود دارد که در آن مقاماتی که در زمان پژوهش برای اجرای یک پروژه دسترسی به گزارشات و دیتاهای آن دارند، زمانی‌که فرصتی برای چاره‌اندیشی وجود دارد به علت‌هایی ناروشن (:مبهم) اطلاعات را منتشر نمی‌کنند و همه‌ی کانال‌های ارتباطی با افکار عمومی و کارشناسان را می‌بندند. اما هنگامی‌که یکی از اعضا به هر دلیل دچار تضاد منافع می‌شود و یا وجدان خاموش او بیدار می‌شود، اطلاعات کم‌کم درز پیدا می‌کند و از طریق کنشگران محیط زیست به رسانه‌ها داده می‌شود. ماجرای میانکاله به ما نشان داد که همراهی افکار عمومی و کارشناسان می‌تواند پشتوانه‌ی بزرگی برای رییس سازمان محیط زیست برای اجرایی کردن اختیارات خود باشد و علی سلاجقه می‌تواند از این تجربه برای جلب مخالفت رییس جمهور استفاده کند. با توجه به اینکه قوانین بالادستی تنها سازمان محیط زیست را خویشکار (:مکلف) به درخواست در این زمینه می‌شناسد، مقامات سازمان محیط زیست از نهادهای نظارتی به ویژه قوه قضاییه درخواست کنند تا به نظرات کارشناسان در این زمینه توجه کنند.


خوزستان از آسیب پذیرترین مناطق ایران است. برای اینکه تاب آوری این استان بیشتر شود، راه‌حل در رعایت چه نکاتی است؟

باید حق‌آبه‌ی تالاب‌ها رعایت و رویشگاه‌های طبیعی خوزستان زنده‌‌سازی (:احیا) شوند.



امرداد - مجتبی گهستونی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر