در باختر ایران شمار بسیاری از سازههای چهارتاقی را میتوان یافت. یک نمونه از آنها در شهر قصرشیرین است که از جنگ هشتساله و زمینلرزه ها، آسیبهای بسیاری دید. ولی هنوز هم نمای باشکوه و آیینی خود را از دست نداده است. این چهارتاقی را بومیها به نام «چارقاپی» میشناسند.
در شمال شهر کهن قصرشیرین چهارتاقی چارقاپی نمایان است. قصرشیرین از شهرهای استان کرمانشاه است و در دل خود شمار بسیاری از نشانههای تاریخی و فرهنگی را نهفته است. نام این شهر یادآور بانوی پُرآوازهی دربار ساسانی- شیرین- هم هست؛ همان که دلداریاش با خسروپرویز و دلبستگی فرهاد به او سببساز داستانهای خیالانگیز بسیاری شده است.
چارقاپی را به نام چهارقاپی یا چوارقاپی نیز میشناسند. قاپی واژهای تُرکی است و با آنکه قصرشیرینیها کُرد هستند این واژهی تُرکی بر روی یکی از سازههای بسیار کهن شهر بهجا مانده است. گمان بردهاند که طایفههای کوچرو تُرکزبانی که از همدان به قصرشیرین آمدهاند چنین نامی را بر چهارتاقی آن گستره دادهاند و به همین نام آوازه پیدا کرده است.
دیرینگی چهارتاقیِ چارقاپی به روزگار ساسانیان میرسد. همانندی این سازه با دیگر سازههای دورهی ساسانی گمانی برجای نمیگذارد که چهارتاقیای ساسانی است و گمان کسانی که ساخت آن را به دورههای پس از ساسانیان پیوند میدهند، نادرست نشان میدهد. این چهارتاقی در سالیان پایانی شاهنشاهی ساسانیان به خواست و دستور خسروپرویز ساخته شد؛ از آنرو که پهنهای خوشآبوهوا بود و نزدیک به تیسفون. شاید هم آنگونه که بومیان آنجا باور دارند، چهارتاقیای ویژه برای محبوب خسروپرویز، شیرین، بوده است. اما در اینکه کاربریای دینی و آیینی داشته است، بیگمان هستیم.
بلندای چهارتاقی قصرشیرین بیش از چهار متر است. سازهای چهارگوش است که هر بخش (:ضلع) آن 25 متر است. مانند همهی چهارتاقیها گنبدی بر فراز آن هست و از هر گوشه باز است و کانون مرکزی چهارتاقی دیده میشود. در سالهای جنگ ایران و عراق چارقاپی آسیبهای بسیاری دید و نمای آن کموبیش از دست رفت، اما عکسهای گرفته شده از این سازه پیش از آغاز جنگ، نمای آن را نشان میدهد و شکوهی که داشته است. این نیز گفتنی است که گسترهی این سازه بیش از 75 هکتار است. پیداست که در روزگار باستانی ایران در میان مجموعهای از سازههای همپیوند (:مرتبط) ساخته شده است.
با سپری شدن دوران باستانی ایران، کاربری چهارقاپی نیز دگرگون شد. آن را بازسازی کردند و شکل آیینی آن را تغییر دادند. در زمان عثمانیان و لشکرکشی آنها به مرزهای باختری ایران، چهارقاپی به دست ایلهای کوچرو افتاد و آنها از این سازه برای نگهداری ابزار خود بهره بردند.
رد و نشان چهارقاپی را در نوشتههای جهانگردان اروپایی که در روزگار صفویه به ایران آمدهاند، میتوان دید. یکی از آنها شوالیهای ایتالیایی به نام پیترو دلاواله است که در سفرنامهی خود از این چهارتاقی نام میبَرد. دیگر مسافران باخترزمینی نیز که گذارشان به قصرشیرین میافتاد، به تماشای این سازهی باستانی میرفتند و در نوشتههای خود از آن نام میبردند، تا آنکه دمورگان، باستانشناس فرانسوی، نقشهای از چهارقاپی فراهم کرد و سپس دیگرانی مانند هرتسفلد با باریکبینی افزونتر به کاوش و بررسی آن پرداختند. به هر روی، این سازه هر چند از جنگ ایران و عراق آسیبها دید، کموبیش پایدار بود تا آنکه در زمینلرزهی ویرانگر سرپل ذهاب در آبانماه 1396 خورشیدی، بخش دیگری از آن فرو ریخت و ویران شد.
باززندهسازی چهارقاپی به دههی پنجاه خورشیدی بازمیگردد و در آن زمان سروسامان درخورتوجهی به آن داده شد. کاوشهای باستانشناسی در آنجا و پیرامونش در دههی هفتاد با کوشش بیشتری انجام گرفت و محوطه و چگونگی استقرارهای آن روشن شد. در همان کاوشها بود که تالار بزرگ و یک راهرو چهارتاقی کشف شد.
آتشکدهی چهارقاپی در تیرماه 1379 خورشیدی، در شمار آثار ملی و تاریخی ایران ثبت شده است و در سال 1385 در کنار دیگر سازههای کهن و باستانی قصرشیرین در فهرست نامزدهای میراث جهانی جای داده شده است.
*یارینامه: تارنماهای کجارو و خبرگزاری ایرنا.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر