جهان یادگارست و ما رفتنی / به مردم، نماند بهجز مردمی
این سرودهی فردوسی که در دستنوشتهای کهنسال در ژاپن پیدا شده، بخشی از سندی است که روزگاری نادیده گرفته شده بود و امروز از نخستین اسنادِ پیوندهای دیرینهی فرهنگی ایران و ژاپن به شمار میرود.
کیوسه (کِیْسِی یا کِسه) نام راهبی بودایی است که هشتصد سال پیش (سال 1217م -595خ- ۶۱۴ ق) این دستنوشته را با خود به ژاپن آورد:
«سال ۱۲۱۷ در گوانگجو چین با سه بیگانه دیدار کردم و از آنها خواستم که به خط خود (نان بانموجی)2 چیزی برایم بنویسند، آنها این دستخط را نوشتند».
این گفتار را که او در حاشیهی کاغذ نوشته، در حقیقت اشاره به دیداری است که با سه بازرگان ایرانی در بندرِ کوانژو (چین) داشته و هنگام بدرود، آن را از آنها بهیادگار گرفته و با این پندار که یک سوترا (سوره)ی بودایی است، با خود به نیایشگاه کوسانجی در کیوتو (ژاپن) برده است. او برآن بود که این دستنوشته را به راهب دیگر این دوره، راهب «میوئی»، پیشکش کند، زیرا میویی بسیار شیفتهی زادگاه بودا بود و سال ۱۲۰۳م (581خ) تصمیم داشت به هند برود، اما بهسبب سختی و دشواری راه نتوانسته بود سفر خود را انجام دهد.
راهب کیوسه که در سال ۱۱۸۵م (563خ) در خانوادهای سرشناس زاده شده بود، در همان دورهی نوزادی بر اثر اشتباهِ ناخواستهی دایه، بر زمین افتاد و ستون فقراتش آسیب دید و شکل طبیعی خود را از دست داد. در جوانی خانه را ترک کرد و به معبدی بودایی رفت تا راهب بشود و در ۲۹ سالگی به چین دورهی سونگ3 رفت که در این سفر کشتی آنها با توفان و بارانی شدید روبهرو شد و دکل کشتی شکست، اما آنها با هرگرفتاری که بود، سرانجام به فوجیان چین (جایی که درآنجا سه ایرانی را در آن بدرود میگوید) رسیدند. کیوسه در دو معبد بودایی چین آموزش دید و در بازگشت از چین، دفترها و نوشتارهای بودایی بسیاری با خود به ژاپن آورد که در آن میان، برگهای به پهنای 33 سانتیمتر و درازای ۵۰ سانتیمتر، همان کاغذی است که او در سال ۱۲۱۷م در گوانژو (بندر زیتون) از سه دوست ایرانی خود به ارمغان آورده بود.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «دستنوشتهی پارسی در ژاپن، سندی که نادیده گرفته شد!» به قلم فرشید ابراهیمی، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر