صوفی نهاد دام و سرِ حُقّه بازکرد
بنیادِ مکر بافلکِ حُقّه بازکرد
بازیِّ چرخ بشکَندَش بیضه درکلاه
آن کس که عرضِ شعبده بااهلِ راز کرد
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل برمَجازکرد
تارنمای دکتر علی میرفطروس - خبرِانتشار«اسنادتازهء سازمان سیادربارهء 28مرداد32»موج تازه ای از کنجکاوی را درمیان ایرانیان و خصوصاً پژوهشگران دامن زده است.تنهاپس ازیکی-دو روزپس از انتشاراین اسنادِ حدوداً 1000صفحه ای،برخی ازدوستان پژوهشگر بی آنکه متن کامل اسنادرا خوانده باشند،به ارزیابی آن پرداخته و این اسنادرا«عظیم و حیرت انگیز»دانسته اند،بی آنکه حتّی یک نمونه ای از این «عظمت» یا «حیرت انگیزی»را ارائه دهند(هرچندممکن است که مقصودشان حجم عظیم و حیرت انگیزِ این اسنادباشد!).درهر حال،احتیاط علمی یا اخلاق آکادمیک حُکم می کندکه باتوجه به حسّاسیّت موضوع،بدون خواندنِ دقیق همهء اسناد از ارزیابی های شتابزده پرهیزکنیم.
عجیب تر ازهمه،ادعاهای فردِ غیرامینی است که پس از سوداگری های ایرانسوزِ سیاسی-ایدئولوژیک،اینک درلباس یک«مصدّقیِ جدیدالولاده» به «سوداگری با تاریخ» نشسته است.او باآنکه -به قول خودش- «هنوز همهء این اسنادرا فرصت نکرده بخواند»،امّاافاضاتی کرده که یادآورِ سخنِ حافظ در آغازهء این مقال است
دریک نگاه گذرا به نظرمی رسد که این مجموعهء اسناد نه تنها«تازه»و«کامل»نیست بلکه درمواردبسیارمهمی برخی ازاسنادمنتشرشدهء گذشته نیز دچارحذف و سانسورشده اند!،
ما درهفته های آینده -پس از خواندنِ تمامی اسناداخیر-دربارهء آنها سخن خواهیم گقت،بااین تأکیدکه به نظرما رویداد28مرداد32 را بایددر انفعال آگاهانه و دوراندیشیِ ایراندوستانهء دکترمصدّق(دربیم ازسلطهء حزب توده)بررسی کردکه ما ازآن به نام«خط سوم»یادکرده ایم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر