پارسیانجمن: از ابوالفضل بیهقی نویسندهی «تاریخِ بیهقی» (درگذشته در سالِ ۴۷۰ مهی) نامهای بازمانده که در آن برایِ ۳۷۳ «سخن» که بیشترِ آنها پارسی است برابرِ عربی داده شده است!
«سخن» بدین جای در چِمی (معنیای) گنگ و ناروشن به کار رفته است: گاهی واژهی ساده است، گاهی واژهی آمیخته(مرکب)، گاهی دو واژهی همنشین (مانندِ «ستد و داد»)، گاهی چندینِ(جمعِ) یک واژه و گاهی گردآوردی از دو یا چند واژه که چمِ آنها در بیشترِ زمانها در عربی با یک واژه گفته میشود.
این نامه برنامی(عنوانی) ندارد و «سخنهای» آن با برابرهای عربی بی هیچ گونه ردهبندی پشتِ سرِ هم نوشته شده است.
استادِ زندهیاد صادق کیا که این نامه را ویراستهاند در پیشگفتار نوشتهاند:
«بر کسانی که گذشتهی زبانِ فارسی را خوب میشناسند روشن است که این زبان نه خودبخود که با کوششِ بسیار و پیوستهی گروهی از دبیران و دانشمندان که کاربردِ واژههای عربی را نمودارِ دانش و هنرِ خویش میپنداشتند با واژههای فراوانِ آن زبان درآمیخته و این درآمیختگی رفتهرفته افزایش یافته است، تا آن جا که در آن هیچ بندی و مرزی برایِ راهیافتنِ واژههای عربی باز نمانده و حتی به جای واژههای فارسی یا نامهای ایرانی صورتِ عربیشدهی آنها یا برگرداندهی معنائیِ آنها به عربی به کار برده شده است. هر اندازه که واژههای بیگانه به زبانِ فارسی بیشتر راه یافته به همان اندازه این زبان از زبانِ روزانهی سخنگویان خود دورتر شده و دریافتن آن برایِ آنان دشوارتر گردیده است.
دفترکِ بیهقی کهنترین دبیزهای(مدرکی، سندی) است که آشکارا از این کوشش سخن میگوید و به دبیران و دیوانیان کاربردِ واژههای عربی را یادآوری میکند. از این رو در بررسیِ سرگذشت زبانِ فارسی پایگاه و ارزشِ ویژهای دارد.
این دفترک برخی از واژههای فارسی را که دستِ کم تا سدهی پنجم هجری کاربرد داشته و واژههای عربی رفتهرفته جانشین آنها شده است به دست میدهد و با آن میتوان برابرِ درستِ فارسی برخی از واژههای عربی را که خودِ بیهقی و برخی از دبیران و دیوانیان و دانشمندانِ پیشین به کار بردهاند به دست آورد.»
این نبیگ را که دربردارندهی پیشگفتار، بننوشتِ بیهقی و فهرستِ واژهها است از «اینجا» بارگیرید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر