۷ فروردین ۱۴۰۱

برپایی جشن نوروزگاه برای نخستین‌بار در همدان

فرهنگ دیرینه‌ی ایران زمین سرشار از مفاهیم و مناسبت‌های همراه‌شده با طبیعت است؛ تا هنگامی که سال به دو نیمه‌ی تابستان و زمستان بخش می‌شد و برای هر نیمه و رسیدن خورشید و زمین به یکدیگر معنا و جشنی متصور می‌شدند و در گریزگاه زندگی تلاش در گرامیداشت این مناسبت‌ها با شور و رنگ و شادی داشتند. نوروز یکی از سه جشن مهم ایرانیان باستان بود که هنگام برابری روزگار و روز و شب به شمار می‌آمد و در سرآغاز بهار کام و دل مردمان ایران زمین را شاد می‌کرد.

جشن نوروز به‌شوند دیرینگی چند هزار ساله وهم‌پیوندی با طبیعت، سرشار از مفاهیم و اندیشه‌هاست. اندیشه‌هایی که به انسان امروزی گوشزد می‌کند «دل قوی  دار سحر نزدیک است».

بیست‌و‌پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ برای نخستین بار مراسم نوروزگاه به پاس گرامیداشت آیین‌های  پیشانوروزی و پایان سرایش شاهنامه به کوشش هفته‌نامه‌ی همدان نامه، رسانه‌ی خاطره‌بازی، انجمن‌های سرو سایه‌فکن، شاهنامه‌خوانی چکاد، پویشگران سفر پاک و باشندگی گروهی از اهالی فرهنگ و شهروندان همدان برگزار شد. این برنامه پنج‌ساعته با محوریت گرامیداشت آیین‌های پیش از نوروز تلاش در زنده‌ساختن این رسوم و معنایابی از جشن‌های ملی چون نوروز داشت.

جایگزینی ترقه با شور و نشاط
حسین زندی سردبیر همدان‌نامه در آغاز برنامه اهمیت پاسداشت این مراسم را یادآوری کرد و گفت: شوربختانه به‌شوند نبود شناخت کافی از فرهنگ گران‌سنگ ایران‌زمین، همواره جشن‌های پیشانوروزی به‌ویژه چهارشنبه‌سوری آبستن خطر و نگرانی است، در حالی که آیین‌های پیشانوروزی توانمندی بی‌مانندی در گرایش و همراهی مردم همراه با شادی و شادمانی دارند و شایسته است که در کنار شناخت این روزها جهت برپایی این آیین‌ها در جامعه تلاش کنیم تا جایگزین بهینه و آسایش‌بخشی برای ترقه‌بازی و موشک‌اندازی  باشد.

زندی در ادامه گفت:  باید بپذیریم برخورد ما با شادی و جشن دوگانه است، نه‌تنها این حق را به رسمیت نشناخته‌ایم، بلکه گاهی برخورد خنده‌داری در این زمینه داریم. این دوگانگی و هنگام رویارویی با جشن‌های مردمی و ملی نمود بیشتری دارد و حتا در برخورد با پدیده‌های شادی‌آفرین مانند موسیقی و رقص بسیار مغرضانه است. برای نمونه جشن چهارشنبه‌سوری که یکی از مهم‌ترین جشن‌های کهن این کشور است، در درازای ده‌ها سده به زندگی خود ادامه داده، اما با همین برخورد دوگانه این روزها به هویت و اصل آن خدشه وارد شده است.

این فعال فرهنگی افزود: برخی جریان‌ها این جشن را به رسمیت نمی‌شناسند، حتا پا را فراتر گذاشته، با نام  ساختگی سه‌شنبه آخر سال از آن یاد می‌کنند. برخی دیگر از هم‌فکران و اعضای همان جریان‌ها که نگاه اقتصادی دارند با انگیزه‌ای برای درآمدزایی به آن می‌نگرند و بی‎سروصدا از توانمندی‌های چنین جشن‌هایی بهره برده و درآمدزایی می‌کنند. جریانی که در کار واردات فشفشه، ترقه، موشک و مواد آتش‌زا است، سودش را در برپایی چهارشنبه‌سوری جست‌وجو می‌کند، در حالی‌که برداشت اشتباه گروه نخست این جریان باعث شده این جشن ملی که توانایی همگرایی داشته امروز راه دیگری را در پیش بگیرد.

زندی با اشاره بر نوآوری‌های نادرست در این جشن‌ها گفت: موضوع دیگر این است که موشک‌بازی، فشفشه‌بازی و نوآوری‌های امروزی، استفاده از مواد آتش‌زا و محترقه خطرناک در سه دهه‌ی گذشته وارد این جشن شده است، در حالی‌که گذشتگان از مواد آتش‌زای خطرناک استفاده نمی‌کردند. بنابراین به جای جلوگیری از برگزاری چنین جشنی باید از ورود مواد آتش‌زا به کشور جلوگیری کرد.

او در پایان با تاکید بر پاسداری این آیین‌ها گفت: ریشه‌ی این برخورد در به رسمیت‌نشناختن شادی و شادمانی است. اگر این حق را به رسمیت بشناسیم، بی‌شک در کار شادمانی‌کنندگان دخالت نمی‌کنیم. در کشورهای توسعه‌یافته برای برگزاری جشن‌ها نه‌تنها سد و مزاحمت ایجاد نمی‌شود، بلکه جایی مناسب برای برگزاری عمومی آن در نظر گرفته می‌شود. اگر در هر منطقه از شهری مانند همدان، جای مناسبی برای باشندگی و شادمانی هزاران نفر فراهم می‌شد، بدون شک این جشن کارکرد اصلی خود را پیدا می‌کرد و ابزاری برای همگرایی و هم‌بستگی مردم می‌شد.

۲۵ اسفند روز شاهنامه
در ادامه‌ی برنامه پس از شاهنامه‌خوانی یکی از هموندان انجمن شاهنامه‌خوانی حکیم بزرگمهر و نقالی رها کرمانی، دختر ده‌ساله‌ی همدانی، محمد افشار، دبیر انجمن شاهنامه‌پژوهی چکاد، ضمن یادآوری از درگذشتگان  فرهنگ همدان چون: علی نائینی، سعید دینی و سعید خضایی به اهمیت تاریخ بیست‌وپنجم اسفند در سپهر ادبیات و شاهنامه اشاره کرد و گفت: در گاه‌شمار ایران بنا بر تصمیم نادرست شماری از استادان،  بیست‌وپنجم اردیبهشت را به‌عنوان روز فردوسی برگزیدند. در بین مردم نیز چندسالیست که تاریخ یکم بهمن ماه را به‌عنوان روز فردوسی بزرگ گرامی می‌دارند. هر دو رویداد مبنای تاریخی ندارند و قراردادی هستند، در این سال‌ها تلاش شده اشاره‌ای درون‌متنی برای زادروز فردوسی بیابند که هیچ کدام وجهی ندارد. با این همه برگزاری هر رویدادی یا نام بردن از فردوسی و شاهنامه را باید به فال نیک گرفت. اما فردوسی بزرگ خود به مهم‌ترین مناسبت در شاهنامه اشاره کرده است.

او در ادامه گفت:  در رج‌های پایانی شاهنامه آمده است: «سر آمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد/ ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهان داور کردگار»  به روشنی به تاریخ بیست‌وپنجم اسفندماه سال ۴۰۰ هجری، زمان پایان‌یافتن سرایش شاهنامه اشاره کرده است. بدیهی است که استناد به این سند تاریخی به‌جای تاریخ های یتدشده که هیچ منبع بنیادینی ندارند ادای دین هرچند کوچک به قاموس بی‌نهایت فردوسی و شاهنامه است. البته آن تاریخ‌ها نیز می‌تواند به عنوان بزرگداشت حکیم فردوسی گرامی‌ داشته شوند اما  برآنیم که از امسال تاریخ بیست‌وپنجم اسفندماه را از همدان که یکی از پایگاه‌های کهن شاهنامه است به‌نام «روز شاهنامه» گرامی بداریم تا سنگ بنایی باشد برای شناخت و ژرف‌اندیشی بیشتر شاهنامه و فردوسی.

محمد افشار افزود: ادبیات فارسی کمتر نوشتاری دارد که اشاره‌ای دقیق به رویدادهای تاریخی داشته باشد. با این شرایط هر اشاره‌ای بسیار ارزشمند است و می‌تواند امروز برای ما شوند رویدادسازی باشد. فردوسی در شاهنامه تاریخ دقیقی برای ما به یادگار گذاشته است چنین اشاره‌ای بسیار ارزشمند است و باید  سرآغاز برگزاری رویدادهای بزرگی در زمینه شاهنامه شود. پس به‌جاست این روز را برای بزرگداشت فردوسی و شاهنامه جدی‌تر بگیریم و به انتخاب  فردوسی احترام بگذاریم. امسال در همدان این روز را  برگزار کردیم و امیدواریم در سال‌های پیش‌رو و با یاری دوست‌داران شاهنامه بر رواج این رویداد مهم بیافزاییم.

گرامیداشت حقوقدان باسابقه‌ی همدانی

در ادامه برنامه و پس از سرنانوازی نوروزی استاد ماشاالله رسام دارنده رتبه نخست موسیقی نواحی، به عادت پسندیده گرامیداشت یاد بزرگان از ناصر مغازه‎ای، وکیل و دادستان باسابقه و خوش‎نام همدانی‌، تقدیر شد؛ این فارغ‌التحصیل حقوق دانشگاه تهران در زمان دکتر مصدق با روزنامه‌های چون باختر امروز و شورش همکاری داشت و سال‌ها در جایگاه دادستان خوزستان، گلپایگان و خرم‌آباد انجام وظیفه کرد. او پس از بازنشستگی به همدان آمد و در پایه‌گذاری کانون وکلای همدان نقش مهمی داشت.

آیین‌های پیشانوروزی

در ادامه‌ی برنامه و پس از اجرای  موسیقی  توسط کاظم مرادی و شادی فریدونی هنرمندان همدانی، هوشنگ جمشید‌آبادی نویسنده و تاریخ‌پژوه همدانی با گذری در تاریخ هزاران ساله‌ی ایرانیان، به ریشه‌یابی آیین‌های پیشانوروزی پرداخت و پس از ابراز خشنودی از شنیدن سرنانوازی استاد رسام گفت: شادی و زندگی توامان از دیرباز در آیین ایرانیان باستان رواج داشته و مادامی که نام روز و ماه مشابه می‌شد ایرانیان این رویداد را جشن می‌گرفتند.
این نویسنده نامدار همدانی ضمن نام بردن از  سه جشن بزرگ باستانی  گفت: سه جشن بزرگ نوروز، مهرگان و سده از جشن‌های رسمی و سپند ایرانیان به شمار می‌رفت و هریک مبنای تاریخی، جغرافیایی، طبیعی و سیاسی داشتند. مبنای طبیعی جشن نوروز یکسان‌شدن زمان شب و روز و آغاز بهار است. مبنای جغرافیایی آن گردش زمین به دور خورشید و مبنای تاریخی آن گستردگی و شکوه ایرانیان تا بیکران‌ها در زمان جمشید جم بوده که مردم این آبادانی را جشن می‌گرفتند.
وی همچنین در اشاره‌ای کوتاه به جشن مهرگان پرداخت که ریشه‌ی تاریخی آن برخاستن کاوه و فریدون و ازمیان‌رفتن ضحاک ماردوش بود. او گفت: جشن سده نیز به گونه‌ای مژده‌دهنده‌ی نوروز و جشن آتش است که در روز صدم از زمستان برگزار می‌شد.
این ترانه‌سرا و تاریخ‌نگار همدانی به  بررسی آیین‌های ده روز پایانی اسفند ماه از دید تاریخ باستانی و اساتیری پرداخت و گفت: پیشینیان بر این باور بوده‌اند که فروهرها در ده روز پایانی اسفند از جهان مینوی خود به جهان مادی و نزد خانه و خانواده خویش بازمی‌گشتند؛ شوند خانه‌تکانی و زدودن آلودگی از کاشانه و دل نیز بر مبنای میزبانی درست از فروهرها بوده است. همچنین وجود ایزدان در این ایام را مژده‌دهنده‌ی امید و شادی در بین مردم می‌دانستند.
این نویسنده‌ی همدانی به گستردگی نوروز در اقوام به جامانده از آریایی‌ها در بین مردم تاجیکستان، کردستان، افغانستان وآذربایجان اشاره کرد و به بررسی جشن نوروز پس از اسلام  پرداخت و گفت: سلطان محمود غزنوی در اثر تاثیر شگفت‌آور ستایش  و سخن فرخی سیستانی جشن نوروز و سده را پذیرفته و برگزار می‌کرد و به‌راستی که با همین مدیحه‌سرایی‌ها بود که توانست فرهنگ اصیل ایرانی را به جان پادشاهان پس از اسلام بقبولاند.

اجرای نمایش کوسه گلین

در ادامه‌ برنامه‌ی سنتورنوازی استاد علی‌پاشا رجبلو و نمایش کوسه گلین به‌دست گروه نمایش آریا اجرا شد که یکی از کهن آیین‌های نوروزی در همدان و بسیاری از جاهای ایران است. این آیین که نمایانگر رفتن زمستان و آمدن بهار است با حضور شخصیت‌های چون کوسه، همسرش و چوپان برگزار می‌شد که از روستا به شهر می‌آمدند و با سرکشی به خانه‌ها شادی و شور و شادمانی می‌بردند و کالایی از آن‌ها به یادگار می‌گرفتند.

اجرای قاشق‌زنی و فال‌گوش
درادامه‌ی جشن نوروزگاه پنج آیین کهن قاشق‌زنی، فال‌گوش، گره‌گشایی، شال‌اندازی و کوزه‌شکستن به‌همراه موسیقی‌های اصیل و نوروزی برگزار شد که هریک با فلسفه‌ی وجودی خود نوید نوروز و خوشی را به مردم کوی و برزن می‌دادند و با تشویق میهمانان همراه شد.

این برنامه که با آوازخوانی هنرمند باسابقه‌ی همدانی، علی اصغر طاهری، ادامه یافت و با غزل‌خوانی مریم رازانی  و زهرا یوسفی  و آواز سروش مرادی و افروختن آتش چهارشنبه‌سوری پایان یافت. 


 



امرداد - زهرا کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر