راههای دلانگیز و خوشسفر ایران بسیارند. یکی از دیدنیترین آنها راهی است که از شهرکُرد، مرکز استان چهارمحال وبختیاری، تا ایذه، در استان خوزستان، کشیده شده است.
آنچه در راهی که شهرکرد را به ایذه میرساند، دیده میشود بهراستی زیبا و چشمنواز است. کوههای بلند، رودخانههای پُرآب، کِشتزارهای فراوان و باغهایی که در جایجای آن راه دیده میشود، همه و همه، شُکوه و دلرباییای دارند که نمیتوان از آن چشم پوشید. سدهایی نیز که در طول راه ساخته شدهاند از دیگر دیدنیهای این مسیر است؛ راهی که آکنده از پیچوخمهای جادهای است و همین نیز از دیگر زیباییهای آن بهشمار میرود.
از سودهای اقتصادی این جاده نیز یاد کنیم. راه شهرکرد به ایذه کوتاهترین مسیر برای رساندن کالاهایی است که از بندرهای جنوبی کشور راهی مرکز و باختر ایران میشوند. تا بدانجا این راه اهمیت اقتصادی و کالابَری دارد که از آن به نام «شریان اصلی جابهجایی کالا» یاد میکنند. اما آنچه در اینجا بیشتر به آن نگاه خواهیم کرد دلخواهی این راه در فصل سبز در سبزِ بهار است. همان زمانی که جادهی شهرکرد به ایذه غوغایی از تماشاست. در زمستانها نیز راهی است که چکادهای (:قلههای) برفگیر آن دیدنی است و زیبایی دیگری دارد.
جادهی شهرکرد به ایذه، دو استان چهارمحالوبختیاری و خوزستان را به هم پیوند میدهد. با گذر از راهی که از میان کوههای زاگرس، بهویژه بلندیهای زردکوه، میگذرد، این راه پیچدرپیچ ادامه مییابد و به استانها و شهرهای دیگر کشور راه میبَرد. شهرستانهای کیار، اردل و شهرهایی مانند ناغان، همگی در مسیر این جاده هستند و هر کدام از آنها جلوهگریهای گردشگری خود را دارند.
جدای از آن شهرها، چشماندازهای دیگری در گذر از این جاده دیده میشود که سرشار از زیباییاند؛ همانند: «چشمهی وقت ساعت» هفشجان. این جاذبهی طبیعی و گردشگری، شگفتانگیز است؛ از آنرو که در روز، دو تا سه ساعت، خشک میشود و دوباره پُرآب میگردد و از زمین میجوشد! هیچکس تاکنون درنیافته که راز این خشکی و دوباره برآمدن چیست؟ شاید سفرههای زیرزمینی سبب این رفتار چشمهی وقت ساعت باشد. چشمهی یاد شده در فهرست آثار طبیعی ایران ثبت ملی نیز شده است و گذرکنندگان از جادهی شهرکرد به ایذه آن را خواهند دید.
چشمهی دیگر آن راه، «گندیان خراجی» شهرستان کیار است که خود دلپذیر و تماشایی است. «دریاچه شلمزار» نیز از دیگر دیدنیهای جادهی شهرکرد به ایذه است، و نیز «تالاب سولگان (سولقان)». این تالاب در نزدیکی شهرستان گندمان و 70 کیلومتر پس از پیمودن جادهی شهرکرد به ایذه دیده میشود و تالابی دو بخشی است. پیرامون آن آکنده از گلهای رنگارنگ است و گذر انبوه عشایر کوچرو را در آنجا میتوان دید. ژرفای تالاب سولگان چندان نیست و پرندگان آن فراواناند. «تالاب چغاخور» نیز در همین راه است و در دامن کوه «کلار» آرمیده است. کلار با بلندای 3629 متر، در شهرستان بروجن و در نزدیکی شهر ناغان جای دارد. تالابهایی که نام بردیم همگی از این کوه و چکاد زیبای آن سرچشمه میگیرند.
«دشت هلن» نیز در مسیر شهرکُرد به ایذه جای دارد. آنهایی که از این جاده گذر میکنند دشت بسیار دلپذیر هلن را خواهند دید. آنجا گسترهای حفاظتشده است و سرشار از درهها، کوهها و رودخانهها است. در بهاران جایی برای اتراق و باشندگی عشایر نیز هست. هر سال در فصل بهار گردشگران بسیاری برای دیدن دشت هلن راهی آن سو میشوند. این را هم به گفتههایمان از دشت هلن افزوده کنیم که نام این دشت برگرفته از پرستاری به نام هلن است که به چهارمحال و بختیاری آمده بود و شیفتهی طبیعت دلانگیز این بخش از کشورمان شده بود. او با یکی از پزشکان بختیاری ازدواج کرد و همواره دوستدار مردمان عشایر و کوچرو و درمانگر و پزشک همراه آنان بود. به پاس خدمات این بانو بود که این پهنه را دشت هلن نامگذاری کردند.
راهیان جادهی شهرکُرد- ایذه، گسترهی حفاظت شدهی دهدز را هم خواهند دید. این گستره در شهرستان ایذه است. افزون بر اینها، سد کارون نیز چشمانداز دیگر جاده است. از دو تالاب این راه پیشتر یاد کردیم. از تالابهای «میانگران» و تالاب فصلی «بندون» هم نام ببریم که با همهی برداشتهای بیرویه از آن و بیم نابودیاش، هنوز هم دیدنی است.
مسافران و گذرندگان جادهی شهرکُرد- ایذه، در مسیری که از آن گذر میکنند جنگلهای بلوط را خواهند دید. هوای خوش آن گستره و سبزینههای فراوان راه نیز خود جهانی از دیدنیهاست. این جاده 288 کیلومتر درازا دارد و پیمودن آن با خودرو، کموبیش چهار ساعت زمان میبَرد.
*با بهرهجویی از: تارنماهای «شبکهی اطلاع رسانی دانا»؛ «نمای ایران» و «کجارو».
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر