به سراغ این سرزمین اهورایی اگر میآیی نرم و آهسته قدم بگذار که گهواره تمدن جهان ست و جهان وامدار او.
سرزمینی که بنیانگذار نیکی و جوانمردی و راستی در جهان ست. سرزمینی که آتش را کشف و انسان غارنشین را به شهرنشینی و تمدن رسانید. سرزمینی که برای نخستین بار قانون را به وجود آورد و در چهارچوب قانون حرکت کرد. سرزمینی که به زن بها داد، و زن را تا جایگاه وکیل مدافع و قاضی و پادشاهی رساند. این سرزمین گهربار ایران است.
آرام قدم بگذار. این سرزمین اشوزرتشت است که آتش را نیایش سو قرار داد تا پیروانش بدانند که باید آتش درونشان شعلهور شود. و آتشی که هرگز نمیرد در درونشان به وجود آید.
این سرزمینی است که کورش و داریوش بزرگ را درخود پرورش داد. مگر نه اینکه، هر ملتی هر نوع حکومتی که شایسته ی اوست بر او حاکم میشود؟ پس بنگر چه بزرگ بودند ایرانیان که چنین برزگ مردانی بر آنها حکومت کردند.
این سرزمینی است که انوشیروان دادگر در آن روزگار دانشگاهش در جهان نمونه بود. زمانی که اروپاییها گوشت انسان میخوردند. و از آمریکا هم نام و نشانی نبود.
این سرزمین. سرزمین بابک و مازیار و افشین است. سرزمین عمرولیث است. سرزمین بزرگ مردانی است که تاریخ را ورق زدهاند.
آهسته قدم بگذار در این سرزمین اهورایی. این سرزمین رستم و سیاوش و منوچهر است.
این سرزمین هوشنگ است که آتش را کشف کرد و این فروغ روشنایی را به جهانیان عرضه نمود.
امروز تنگ نظرانی که تحمل دیدن این همه شکوه و بزرگی ایران را ندارند ما را آتشپرست مینامند. بله ما آتش پرستیم چون پرستار آتش بودیم و از آن پرستاری کردیم تا خاموش نشود و آن را به جهانیان پیشکش نمودیم.
این سرزمینی است که «مردآویج» در جشن سده سال 322 هجری قمری در دو سوی زاینده رود اصفهان هیزم فراوان گرد آورد و آتش افروزی کرد و جشن سده را با شکوه بسیار برگزار نمود تا تازیانی که کتابها را سوزاندند و ایران را ویران کردند. بدانند که وامدار ایرانند و ایران هرگز از آنان شکست نخواهد خورد.
آهسته قدم بگذار که این سرزمین هوشنگ است و هنوز هم پس از سده ها، سده را جشن میگیرند.
سده جشن پیدایش آتش بر تو ای ایرانی فرخنده باد.
آتش بیفروز که اجاق خانهات روشن. بگذار بگویند هرآنچه را کوته فکران میگویند. ما با کشف آتش جهان را متمدن کردیم.
امرداد - کیومرس سامیا کلانتری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر