۲۸ بهمن ۱۳۹۷

به خجستگی جشن سپند «اسپندگان» یا «سپندارمزگان»

به خجستگی جشن سپند «اسپندگان» یا «سپندارمزگان»
بتی گیسو فرو هِشتِه به دامن/ که او چون مادر و فرزندِ او من
و او را آفریدی ایزدِ پاک/ نگهبانْ بانویِ یاری‌گرِ خاک
«سپندارمز»، مِهین «امشاسپندان»/ زمین با او چنین است شاد و خندان
که او یاریگرِ گردِ زمین است/ هر آنگه «ناهیه» اَندر کمین است
برایِ آن فروتن، ماهْ پیکر/ همان اندیشه‌اش اَفزون و سرتر
به روزِ پنجمین از ماه آخر/ که باشد نام آن «اسفند» برتر
بگیرند مردمان جشنی به رادی / وُرا « اسفندگان» نامند به شادی
همه دلدادگان و خوبرویان / خَرامند بهرِ دلداری به میدان

و اکنون هم به پاسِ مادر و زن / همه شادی است اندر کوی و بَرزن
خداوندا چنین اندیشه‌ای را / تناور دار و برگ و ریشه‌ای را
به جان آن «کیومرثِ» دلاور / که باشد تخمه‌اش در کام «مادر»
گرامی خاک ما ایران زمین را / همان نجد و فلات بهترین را
همه زن‌های گُردِ این سرا را / وَ فرهنگ و فَرِ والای ما را
به شادی، دیرسالی، پاسْ دارَش / به سانِ جشن‌هایِ پایدارش

پی‌نوشت: 
ناهیه : دیو سترونی و نازایی زمین و زن
امشاسپند : فروزه (فرشته) ی ایزدی
سپندارمز (اسفند) : از فروزه‌های (فرشته‌های) ایزدی است که‌ به گونه‌ی نمادین مادینه و دختر اهورامزداست و خویشکاری‌اش (:وظیفه‌اش) نگاهبانی از باروری و سرسبزی زمین و زنان ایرانشهر و در جای‌هایی مرزهای آن است و به چم (:معنای) خِردِ افزوننده.
 بنابر استوره پس از مرگ کیومرث نخستین گونه ی آدمی یک از سه ی تخمه اش در زمین رفت که‌ سپستر از دل آن دو گیاهِ ریواسِ در هم تنیده ای میروید با نام مشی و مشیانه که ما آدمیان از پشت آنانیم .

امرداد - سوشیانت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر