۶ آذر ۱۳۹۸

249 سال پیش درچنین روزی - کریم خان زند، هم‌پیمانی با تزار روس را نپذیرفت

در چنین روزی، ششم آذرماه سال 2329 شاهنشاهی برابر با بیست و هفتم نوامبر سال 1770 میلادی، کریم خان زند، وکیل ایرانیان، پيشنهاد هم‌پيمانی با تزار روس را نپذيرفت و خطاب به سفیر تزار گفت که شکست ملت دیگر ما را شاد نمی کند و سفیر تزار (طبق نوشته های به جای مانده از او، به قلم خودش) شوکه شد.

در عمارتی در شیراز که امروز «موزه پارس» نامیده می‌شود، فرستاده روسیه را پذیرفت که رنج سفر دو هزار و پانصد کیلومتری از سن پترزبورگ تا شیراز را بر خود هموار کرده بود تا پیام تزار روسیه را به فرمانروای ایران برساند. سفیر تزار خبر پیروزی روسیه بر عثمانی را در جنگ دریایی به اطلاع خان رسانید و تمایل تزار را به داشتن روابط دوستانه و اتحاد با وی اعلام داشت. فرستاده تزار انتظار داشت که کریم خان که دوبار باعثمانی بر سر بصره جنگیده بود از شنیدن خبر شکست دریایی عثمانی خرسند شود که کریم خان ابرو در هم کشید و خطاب به سفیر تزار گفت که شکست ملت دیگر ما را شاد نمی کند و سفیر تزار (طبق نوشته های به جای مانده از او، به قلم خودش) شوکه شد و بعدا به تزار گزارش داد که اتحاد با کریم خان را برضد عثمانی فراموش کند و اضافه کرده بود که کریم خان با همه رهبرانی که دیده، درباره آنان شنیده و در کتب تاریخ خوانده است فرق دارد، زیرا که خودش را یک تبعه عادی مانند سایر مردم می‌داند، مردی است به غایت فروتن و بدون هرگونه افاده؛ رفتارش هم دیپلماتیک نیست و دیدار با او تشریفات ندارد.
 باید دانست که کریم خان در هر دو جنگ خود با عثمانی بر سر بصره پیروز شده بود. وی علاوه بر دور ساختن عثمانی از منطقه بصره، هلندی‌ها را هم از خارک و جزایر اطراف آن اخراج کرده بود.
 کریم خان که از پذیرفتن عنوان شاهی و تاسیس سلسله اجتناب می‌کرد نسبت به امنیت خلیج فارس و خوزستان حساس بود.
 مورخان اروپایی کریم خان را مردی عادل و منصف و یک ایرانی فوق العاده و شخصیتی منحصر به فرد در تاریخ توصیف کرده و درباره اش به نقل از دیپلمات‌های اروپایی و میسیون‌های مسیحی نوشته‌اند: کریم‌خان که از یک نژاد خالص ایرانی (لر) بود از دیدن شادی مردم شاد می‌شد و برای شاد کردن شیرازی‌ها از جیب خودش (نه از خزانه عمومی) به نوازندگان پول می داد که در میدان‌های شهر ساز بزنند و اگر فرصتی به دست می آورد درطباخی‌های عمومی در کنار مردم عادی غذا صرف می کرد و با شنیدن گفتگوی آنان با یکدیگر از دشواری‌ها آگاه می شد و این مسائل را حل می‌کرد. به نوشته منشی کریم خان، به باور نماینده ایرانیان (کریم خان) مسائل کوچکند که گاهی دفعتا چنان بزرگ می‌شوند که دودمانی را منقرض می‌کنند.
کریم‌خان که رییس طایفه زند از مردم «لُر ـ بختیاری» و یکی از ژنرال‌های ارتش نادرشاه بود؛ پس از قتل نادر (دهم ژوئن 1747 در یک کودتای نظامی در قوچان)، در سخت ترین شرایط تصمیم گرفت مانع از هم گسیختگی ایران شود؛ زیرا که پس از کودتا، هر ژنرال در یک منطقه از کشور پرچم خودمختاری برافراشته بود. از جمله ژنرال احمدخانی درانی در قندهار. در این هرج و مرج، کریم خان با ده سال تلاش یکایک این مدعیان را سرکوب و یا غیر فعال کرد، ولی پس از هر پیروزی، مغلوبین را مورد بخشودگی قرار داد و دشمنان مقتولش را با احترام و تشریفات مرسوم دفن کرد و با این که بنای کاخ گلستان را در تهران آغاز کرده بود، شهر شیراز را پایتخت کشور قرار داد تا بازگشتی به عهد باستان و در مجاورت تخت جمشید باشد.
وی با ایجاد یک نظام اداری ـ قضایی کارآمد آرامشی را به ایران بازگردانید که قرنها روی آن را به خود ندیده بود.
کریم خان در طول 30 سال زمامداری اش به عمران و آبادانی فراوان دست زد. تجارت را تشویق و مالیات کارگران و کشاورزان را لغو کرد. درشیراز بناهای متعدد از جمله مسجد و بازار وکیل را ساخت. حافظیه و آرامگاه سعدی از کارهای اوست. وی در کرمان نیز دست به عمران زد و بازسازی مسجد جامع مظفریه از یادگارهای اوست و به همین سبب کرمانی‌ها لطفعلی خان نوه وی را در روزهای سخت در پناه خود قرار دادند که گرفتار شقاوت و بی‌رحمی دشمن او آغامحمدخان قاجار شدند و ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر