پارسیانجمن: آذربایجان همیشه سرِ ایران و ایران تنِ آذربایجان بوده است. از آن جا که نه سر بی تن و نه تن بی سر تواند زیست، ایران همیشه آذربایجان و آذربایجان همیشه ایران بوده است.
جدای این، از نگاهِ زبان، بر پایهی گواههای استوار و روشنِ تاریخی و زبانشناختی، زبانِ ترکی در آذربایجانی زبانی تازه است و، پیش از آن، آذربایجانیان ـ تا چهار سدهی پیش تا سالهای انجامینِ سدهی دهم و نیز تا نیمهی سدهی یازدهمِ مَهی (قمری) ـ به گویشِ پهلویِ آذری سخن میگفتند. از این گویشِ ایرانی ـ که با تازشِ ترکان به آذربایجان جایش را ترکی گرفت ـ نوشتههایی درخور برجای مانده است: از نمونههایی در دیوانِ همام تبریزی (سدهی هفتم) گرفته تا گفتارِ روحیِ انارجانی (سدهی یازدهم).
غلامرضا انصافپور در «تاریخِ تبار و زبانِ مردمِ آذربایجان» بدین زمینهها میپردازد:
بخشِ نخست: تبارِ مردمِ آذربایجان (مادیها) و وحدتِ این قوم با دیگر اقوامِ ایرانی
بخشِ دوم: آشنایی با چگونگیِ تحریفِ دادههای تاریخی
بخشِ سوم: زبانِ آذریِ پهلوی (فارسی) از ظهورِ اسلام تا امروز
بخشِ چهارم: نمونههایی از اشعار و گویشهای آذری
بخشِ پنجم: آذری، کشفِ زبانِ آذربایجان
بخشِ ششم: دربارهی تداولِ بازماندههای زبانِ آذری (تاتی) در برخی روستاها
بخشِ هفتم: عللِ دگرگشتِ زبانِ آذری به زبانِ ترکی از قرنِ ۱۱ و ۱۲ هجری به بعد
بخشِ هشتم: ترکان مروجِ زبان، فرهنگ و ادبِ فارسی در آسیا و اروپای شرقی
بخشِ نهم: نور زِ خورشید خواه
بخشِ دهم: آذربایجان مهدِ فرهنگ و شعر و ادبِ پارسی
بخشِ یازدهم: پیامها و آموزهها
بخشِ دوازدهم: نامِ کتابها و مقالات …
«تاریخِ تبار و زبانِ مردمِ آذربایجانِ» انصافپور را از «اینجا» بارگیرید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر