سراسر ایران آکنده از هنر سنگنگارهای و نوشتههای سنگی و صخرهای است. شماری از آنها آوازهای جهانی دارند و بسیار شناختهشدهاند (همانند: بیستون، نقش رستم، تنگه چوگان و تخت جمشید). اما دربارهی شماری دیگر از این آثار دیرینه، کمتر سخن گفته شده است. رشتهنوشتههای «نگارهها و نوشتههای سنگی ایران باستان» دربارهی آثار کمتر شناختهشدهی ایران است که در سراسر سرزمین ما پراکندهاند.
در زمانی که انسان هنوز گام بر پهنهی تاریخ نگذاشته بود و نگارش (خط) را نمیشناخت، مفاهیم ذهنی و پیامهای خود را بر روی سنگها و صخرههای صاف نقش میزد و مینگاشت. شگفت است که هنوز هم این هنر پیشاتاریخی زنده است و دست ِ کم بر روی سنگ گورها میتوان نمونههایی از آن را دید.
سنگنگارهها سرشار از نشانههای نمادین هستند. با دریافت و فهم رازورمز آنها، به دستیاری باستانشناسان، میتوان راهی (هرچند ناروشن) به روزگارانی گشود که انسان در آغاز مرحلهی هوشمندی بود و پیرامون خود را با نقشزدن بر روی سنگها و صخرهها، تصویر میکرد. تنها ابزاری نیز که به آن نیاز داشت، سنگ ِ خراشه (یا تکهای از استخوان جانوران) و سنگ و صخرهای صاف و یکدست بود. هر دو اینها به فراوانی در زیستبوم پیرامونش پیدا میشد.
باستانشناسان و دیرینهشناسان، کموبیش، تنها با بررسی آن سنگنگارههاست که به زندگی انسانهای پارینهسنگی و نوسنگی پی میبرند و محیط زندگی و باورهای اندیشگی آن انسانها را کشف میکنند. حتا در دوران تاریخی نیز سنگنگارهها مواد باارزشی از خط، ادبیات، فرهنگ، استورهها، چگونگی زیست و گذران زندگی، آیینها و بسیاری نمونههای دیگر را بهدست میدهند. این آثار که باید نخستین سند از زندگی انسان شناخته شوند، در سراسر جهان پراکندهاند. هرجا، جایی برای زندگی انسان هوشمند بوده است، نقشها و نگارههایی نیز دیده میشوند. آن نگارهها گاه بر روی تختهسنگها پدید آمدهاند، گاه بر روی صخرهها و در سینهی کوهها و گاه در درون غارها.
سنگنگارهها و سنگنوشتههای ایران
ایران با تمدن چندهزارسالهاش، جایی برای فراوانی سنگنگارههایی با نقشهای انساننما، جانورسان، گیاهی و سمبولیک است. پراکندگی این نگارههای پیشاتاریخی (و تاریخی) در گسترهی فلات ایران، نشان از یکی از زیستگاههای مهم انسان پیش از تاریخ و دوران باستانی دارد. انسانهای فلات ایران دلبستگی بسیاری به کشیدن نقش جانوران نمادین داشتهاند. به سخن دیگر، بیش از آن که نقشهای واقعی (رئال) در نزد آنها اهمیت داشته باشد، به نگارههای رازورمزدار که آمیختهای از واقعیت و افسانه هستند، ارزش بیشتری میدادهاند. این نکتهای است که هرچند تنها ویژهی ایران نیست، اما در خور نگرش و بازتابدهندهی شیوهی نگاه انسان در این بخش از جهان است.
ایران بهسبب فراوانی نقشهای صخرهای، بهویژه سنگنگارهها، از یگانهترین کشورهایی است که دارای چنین ثروتی تاریخی و فرهنگی است. در شمال، جنوب، باختر و خاور و مرکز ایران، سنگنگاره بسیار پُرشمارند. باستانشناسان باور دارند که شمار بیشتری از این سنگنگارهها هنوز کشف و شناخته نشدهاند. این آثار، کندهنگارههایی هستند که جایگاه برجستهای در بررسیهای انسانشناسی دارند.
دیرینهترین سنگنگاره کشفشده در فلات ایران، در کوهدشت لرستان بهدست آمده است و دیرینگیای 6000 تا 8000 ساله دارد. برخی از این سنگنگارهها نه تنها بسیار کهن هستند، بلکه نقشهای هندسی نمادینی دارند که در بررسیهای انسانشناسی و چگونگی گسترش آیینها و باورها، از ارزشهای کممانندی برخوردارند. برای نمونه، در روستای ارگِس در شهرستان ملایر، در استان همدان، سنگنگارههایی با نقوش هندسی دیده میشوند و در گسترهی پشتکوه، در استان یزد، نقشهایی دایره، ضربدر، چلیپا (صلیب) و گردونهی مهر فراواناند.
نقشهای سمبولیک درهنگاران نیز بسیار باارزش و سرشار از نشانههای نمادین هستند. در دیگر پهنهها و گسترههای ایران نیز چنین نگارهها و نقشهای هندسیای که خبر از جهان ذهنی و باورهای انسانهای دیرینه میدهند، فراوان بهدست آمده است. بهویژه در استان خراسان جنوبی، شمار نگارهها به گونهی شگفتآوری پُرشمار است. سنگنگارههای آسود (در بیرجند)، رامنگان (در شهرستان سربیشه)، سنگنگارههای جاده طبس، سنگنگارههای تپه پنجهشیر و دره انجیر (در شهرستان نهبندان)، نمونههایی از این یافتههای ارجدار کهن در خراسان جنوبی است. در سیستانوبلوچستان، در نیکشهر، روستای ناهوک شهرستان سراوان، روستای کجوم در سرباز، در روستای تمندان شهرستان خاش و جاهای دیگر این استان، سنگنگارهها چنان فراواناند که آن بخش را «مهد سنگنگارههای ایران» نامیدهاند.
واژهی «سنگنگاره»
سنگنگاره فارسینگاشتی برای واژهی بیگانهی «پتروگلیف» است. پتروگلیف «حکاکی روی سنگ» معنی میدهد. سنگنگارهها نقشهایی هستند که بر روی سنگها و صخرههای صاف و به کمک ابزاری مانند فلز و قلوهسنگ و بهشیوهی ضربهزدن و خراشدادن، پدید میآیند. این کار در زمانی انجام میگرفت که هنوز انسان خط را اختراع نکرده بود و برای بازگویی جهان ذهنی و رویدادهای پیرامونش، به این روش پیش میرفت. این نقشونگارهها، اکنون در رشتههای باستانشناسی، انسانشناسی، نمادشناسی، مردمشناسی، استورهشناسی، هنرهای تزیینی، تاریخپژوهی و رشتههای دیگر علمی، موادی برای بررسی و پژوهش بهشمار میروند.
سنگنگارهها و نوشتهی سنگی ایران
همانگونه که اشاره شد، شمار سنگنگارهها و نوشتههای صخرهای ایران بسیار زیاد است و پرداختن به یکیک آنها کاری دشوار خواهد بود. از اینرو در رشتهنوشتههای «نگارهها و نوشتههای سنگی ایران باستان» تنها به شماری از آنها و شناسایی کوتاهی از آن آثار خواهیم پرداخت. نوشتههای سنگی کهنی مانند: رازلیق، بردهمافور، تنگ خشک، عقربلو، ملکشاهی، تنگیور، سغندل، اشکفت سلمان، مشگینشهر، کیلهشین و سنگنگارههای: قیروکارزین، کالجنگال، جربت، خونگاژدر، درهنگاران، بیژائم، شترسنگ، غار دوشه، تیمره و چند نمونهی دیگر.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر