شهرستان قیروکارزین، در استان فارس، به فراوردههای کشاورزیاش آوازه دارد و پُرشماری روستاها و آبادیهایی که مردمانش پیوسته با کار و کوششاند. آنجا گسترهای نیمهخشک است و تابستانهایی گرموخشک دارد. اما از یک دید دیگر، قیروکارزین نیز مانند پهنههای دیگر استان فارس، نامبردار است. آنجا نشانههایی از تمدنی دیرینه دارد؛ گواه آن، سنگنگارههای بسیار کهن این شهرستان است.
در جنوب باختری شهر شیراز، شهر قیروکارزین نمایان است. سنگنگارهی این شهرستان میان دو گردنهی کوهستانی خبر از روزگاران بسیار کهنی میدهد که انسانها نقشوخیالشان بر روی سنگها و صخرهها میزدند. آنجا را گاه قدمگاه نیز میخوانند. بومیهای قیروکارزین، سنگنگاره را نقش رستم میدانند و به همین نام نیز میشناسند.
این که سنگنگارهی قیروکارزین در چه دوره و زمانی نقش زده شده است؟ بهدرستی پیدا نیست، اما گمانها چنین است که اثری بازمانده از دورهی اشکانیان است. برخی نیز آن را نقشی از الیماییان میدانند. الیماییان وابسته به شاهنشاهی اشکانی، یا خراجگزار آنان، بودند و در قلمرویی فرمان میراندند که استانهای کنونی خوزستان، کهکیلویه، بختیاری و لرستان را دربرمیگرفت. آنها در جایی سکنا گزیده بودند که راهی بازرگانی بود و برو و بیایی سودآور داشت. از اینرو، اقتصاد الیماییها آن اندازه شکوفا بود که نیایشگاهها بسازند و در پُربار کردن تمدن خود دستودلباز باشند. در نوشتههای تاریخی از آن دارایی و ثروتی که از راه بازرگانی به دست الیماییها میرسید، یاد شده است. در سال 224 میلادی بود که خاندان ساسانی این فرمانروایی را برانداختند. به هر روی، نقش سنگی قیروکارزین از آنرو که تنها اثر بازمانده از روزگار اشکانیان در فارس است، درخور اهمیت دانسته میشود.
نقش یادشده، سربازی را نشان میدهد که کمان کشیدهاش را برای تیراندازی آماده کرده است. او بهگمان سربازی از خاندان بومی آن گستره است و شاید هم تصویری از قرمانروایی (شاهکی) بومی. سنگ مکعبی آن سهمتر در سهمتر است و بلندایی درست به قامت یک مرد جنگجو دارد. او پاها را با فاصله از هم نگه داشته تا بهتر بتواند تیراندازی کند. کمانش را در دست چپ گرفته و با دست راست زه کمان را کشیده است. تیردانی نیز آویخته به پشت جامهی اوست و تصویر را زیباتر ساخته است.
وضعیت کنونی نگارهی قیروکارزین
از حالوروز این تکتیرانداز پارسی چه میتوان گفت جز آن که یادگارنویسیها و رنگپاشیها اماناش را بُریده است! گویا نگاهبانی از این نقش نمیشود تا برای آیندگان هم دیدنی باشد. دست ِ کم سایبانی یا محفظهای شیشهای نیز ندارد تا از میان نرود. همینگونه به حال خود رها شده است تا کی نقش آن پاک و نادیدنی شود! حفاران غیر مجاز و گنجیابان زیر سنگنگاره را کندهاند تا شاید اثری از دوران کهن باستانی بیابند. رنگهای پاشیده شده روی نقش، شاید برای از میان بردن آن بوده است! اکنون چهرهی سرباز و بخش زیادی از پوشش او ناپیداست. همینگونه باشد تا چند سال دیگر همهی پیکره نابود خواهد شد. البته در دیماه 1400، تارنمای میراث آریا (خبرگزاری وزارت میراث فرهنگی) از حصارکشی نقشبرجستهی قیروکارزین خبر داد و از «اقدامات اولیه» برای انجام این کار آگاهیرسانی کرد. این که حصارکشی میتواند این نگارهی کهن را از دستبردها رهایی ببخشد، امیدی است که در دل میپروریم!
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر