تارنمای امرداد - مهرداد دهقانی
غار کلدر از غارهای شمال درهی باستانی خرمآباد است و در منطقهی حفاظت شدهی سفید کوه جای دارد. این غار(اشکفت) گنجینهی شگفتی از پیشینهی زیستِ بشر را در خود نگاه داشته است. واپسین کاوش باستانشناسان در این غار برآیندهای (:نتایج ) تازه و شگفتی را در پی داشته و نگاه (:توجه) رسانههای داخلی و خارجی را به سوی خود کشانده است. با توجه به پراکندگی برخی دیدگاهها و بازگفتها (:نقلقول) دربارهی پیشینهی زیستِ بشری در این غار هفتهنامهی امرداد جزییات این کاوش را از سرپرست هیات کاوش ایرانی-اسپانیایی غارکلدر جویا شده است، که در ادامه میخوانید.
به گفتهی دکتر بهروز بازگیر، سرپرست هیات کاوش ایرانی-اسپانیایی تا پیش از یافتههای غار کلدر همهی پژوهشگران بر این باور بودند که زادگاه، خاستگاه و سرآغاز پیدایش انسانهای هوشمند که توانستهاند برای نخستینبار وارد قارهی اروپا شوند، در محوطهی «کسار اکیل» و «منوت» در گسترهی شامات بوده است؛ ولی یافتههای کلدر این باور را مورد گمانه (:تردید) قرار داده است. هماکنون یافتههای غار کلدر که در یکی از ده مجلهی برجستهی سرشناس علوم چندرشتهای جهان چاپ شده است نشان میدهد با یافتههای فرهنگی به دست آمده از این غار با 5400 سال پیشینهی بیشتر نسبت به دیگر گسترههای بخش باختری قارهی آسیا، میتوان دره خرمآباد را به عنوان نخستین زادگاه انسانهای پیشرفته که توانستهاند برای نخستین بار وارد قارهی اروپا شوند، مطرح کرد.
غار کلدر نه تنها در برگیرندهی شواهد فرهنگی بیمانندی از انسانهای هوشمند و تاریخ پیدایش آنها در بخش باختری آسیا و ایران است، بلکه برپایهی یافتهها در لایهی پنجم غار و به دست آمدن دستافزارهای انسان نئانادرتال وجود انسانهای نئاندرتال را هم در خود جای داده است که به شوند (:دلیل) فرایند انتقال از دید باستانشناسی اهمیت بسیاری دارد. چون نهتنها در رشتهکوههای زاگرس بلکه در بسیاری از گسترههای آسیای باختری شواهد فرهنگی وجود انسانهای نئاندرتال و انسانهای هوشمند در جاهای محدودی یافت شده است و غار کلدر با وجود نهشتههای فرهنگی این دو گونه انسان، یافتههای ارزشمندی از نابودی نئاندرتالها و پیدایش انسانهای هوشمند را در خود جای داده است. از همینروی هماکنون بهعنوان یکی از کلیدیترین محوطههای باستانی در بخش باختری آسیا مطرح شده است.
وی افزود: پیشتر گمان میرفت که پیشینهی باشندگی (:حضور) انسان در خرمآباد 54000 سال است. این تاریخ در پیوند با گاهنگاری از لایهی چهارم غار کلدر است که از لایههای پارینهسنگی نوین این محوطه به دست آمده است. آنچه مهم است وجود لایههای زیرین برجای مانده از روزگار پارینهسنگیِ میانه در غار کلدر است که ضخامتی بیش از نیم متر دارد. روشن است که لایههای زیرین، دیرینگی بیشتری دارند و در کاوشهای آینده میتوان به دیرینگی باشندگی انسانهای نئاندرتال در دره خرمآباد نیز دست یافت.
با نگرش به آنچه گفته شد هماکنون و با استناد به یافتههای به دست آمده، بهتر است بگوییم درهی خرمآباد نخستین زادگاه انسانهای هوشمند در بخش باختری آسیا است تا پیشینهی راستین زیست انسان در درهی خرمآباد در کاوشهای آینده غار کلدر روشن شود. فصل سوم این کاوشها بهزودی از سوی هیات مشترک ایرانی-اسپانیایی انجام میشود.
تاریخنگاریهای غار کلدر در آزمایشگاه (:لابراتوار) تاریخنگاری دانشگاه آکسفورد انگلستان انجام شده است که هماکنون از دید ریزبینی (:دقت) از پیشرفتهترین و بهترین آزمایشگاهای تاریخنگاری جهان بهشمارمیرود.
این باستانشناس با اشاره به اینکه غار کلدر گنجینهای ارزشمند از یادمانهای نیاکانی را در خود نگاه داشته است ادامه داد: پژوهشهای انجام شده بر روی سرنیزههای به دستآمده از این غار که در نشستهای گوناگون بینالمللی ارایه شده است، نشان میدهد که هازمان (:جوامع) شکارگری که در درهی خرمآباد میزیستهاند، آگاهی بسیار بالایی از جغرافیا و منابع پیرامون خود داشتهاند. این غار افزونبر آگاهیهای ارزشمندی که از گوناگونی فن و تکنیک ساخت دستافزارهای ساخته شده به دست نئاندرتالها و هموساپینها (انسانهای هوشمند) به ما میدهد، در برگیرندهی کهنترین گواه بهرهگیری از قیر طبیعی در ایران و غرب آسیا است. پژوهشهای انجام شده بر روی دستافزارهای سنگی غار کلدر نشان میدهد که هازمان شکارگر درهی خرمآباد با بهرهگیری از منابع قیر طبیعی پیرامون دره توانستهاند یکی از بهترین فنون جاگذاری سر نیزهها بر روی دسته را ابداع کنند. این یافته از این دید دارای ارزش است که یافتههای به دستآمده از دیگر گسترههایهای دنیا نشان میدهد که بیشتر هازمانهای شکارگر برای جاگذاری سرنیزهها بر روی دسته، صمغ درختان، موم عسل و دیگر مواد چسبنده که از نظر پایداری و میزان چسبندگی بسیار ضعیفتر از قیر است به کار میبردند.
نیاز به یادآوری است که یافتههای بهرهگیری از قیر طبیعی در جهان تاکنون تنها به محوطههای پارینهسنگی Les Vachons در فرانسه، Gura cheii-Râsnov در رومانی و دو محوطه Tlel Umm el و Hummal در سوریه محدود میشود.
وی سپس به به دیگر اطلاعات بهدست آمده از این کهن غار اشاره کرد و گفت::از دیگر اطلاعات ارزشمند به دست آمده از غار کلدر میتوان از گوناگونی و شمار بالای سر نیزهها در این غار یاد کرد. شمار بسیار سرنیزهها در میان دیگر دستافزارهای به دست آمده در این غار نشان میدهد که گسترهی لرستان از دید دارا بودن منابع شکار که پیوند آشکاری با شرایط مطلوب اقلیمی دارد دارای شرایط آب و هوایی بسیار خوبی بوده است. این یافتهها نشان میدهد که منطقه از روزگار پارینهسنگی نیز مکان مناسبی برای زیست انسانها و حیوانات بوده است. از آنجا که 25.1% ابزارهای به دست آمده در غار کلدر را سرنیزهها در بر میگیرند این غار از دید آماری بالاترین میزان سرنیزههای به دست آمده را در میان همهی گسترههای کاوش شده در جهان دارا است.
سرپرست هیات کاوش ایرانی-اسپانیایی غار کلدر در پایان با یادآوری اینکه با نگرش به یافتههای غار کلدر و تواناییهای تازهی به دست آمده در لرستان و با پشتیبانی مسوولان این داشتهها میتوانند در بالندگی و شکوفایی صنعت گردشگری استان نقش چشمگیری داشته باشند افزود: جستارهای (:مقالات) ارزشمندی از این یافتهها در معتبرترین مجلههای جهان به چاپ رسیده است که از دید علمی و فرهنگی ارزش بینالمللی چشمگیری را برای ایران و استان لرستان به ارمغان آورده است. در این میان یافتههای غار کلدر از چنان ارزش جهانی برخوردار است که بهنامترین شبکهی علمی جهان، «نشنال جغرافی» آن را پوشش داده است و بهراستی با ایجاد زیر ساختهای مناسب در محوطهی پیرامون غار، بستر ثبت این اثر در فهرست آثار میراث جهانی فراهم میشود و اینگونه میتوان لرستان را از «معبر گردشگری» به «مقصد گردشگری» دگرگون کرد.
غار کلدر نه تنها در برگیرندهی شواهد فرهنگی بیمانندی از انسانهای هوشمند و تاریخ پیدایش آنها در بخش باختری آسیا و ایران است، بلکه برپایهی یافتهها در لایهی پنجم غار و به دست آمدن دستافزارهای انسان نئانادرتال وجود انسانهای نئاندرتال را هم در خود جای داده است که به شوند (:دلیل) فرایند انتقال از دید باستانشناسی اهمیت بسیاری دارد. چون نهتنها در رشتهکوههای زاگرس بلکه در بسیاری از گسترههای آسیای باختری شواهد فرهنگی وجود انسانهای نئاندرتال و انسانهای هوشمند در جاهای محدودی یافت شده است و غار کلدر با وجود نهشتههای فرهنگی این دو گونه انسان، یافتههای ارزشمندی از نابودی نئاندرتالها و پیدایش انسانهای هوشمند را در خود جای داده است. از همینروی هماکنون بهعنوان یکی از کلیدیترین محوطههای باستانی در بخش باختری آسیا مطرح شده است.
وی افزود: پیشتر گمان میرفت که پیشینهی باشندگی (:حضور) انسان در خرمآباد 54000 سال است. این تاریخ در پیوند با گاهنگاری از لایهی چهارم غار کلدر است که از لایههای پارینهسنگی نوین این محوطه به دست آمده است. آنچه مهم است وجود لایههای زیرین برجای مانده از روزگار پارینهسنگیِ میانه در غار کلدر است که ضخامتی بیش از نیم متر دارد. روشن است که لایههای زیرین، دیرینگی بیشتری دارند و در کاوشهای آینده میتوان به دیرینگی باشندگی انسانهای نئاندرتال در دره خرمآباد نیز دست یافت.
با نگرش به آنچه گفته شد هماکنون و با استناد به یافتههای به دست آمده، بهتر است بگوییم درهی خرمآباد نخستین زادگاه انسانهای هوشمند در بخش باختری آسیا است تا پیشینهی راستین زیست انسان در درهی خرمآباد در کاوشهای آینده غار کلدر روشن شود. فصل سوم این کاوشها بهزودی از سوی هیات مشترک ایرانی-اسپانیایی انجام میشود.
تاریخنگاریهای غار کلدر در آزمایشگاه (:لابراتوار) تاریخنگاری دانشگاه آکسفورد انگلستان انجام شده است که هماکنون از دید ریزبینی (:دقت) از پیشرفتهترین و بهترین آزمایشگاهای تاریخنگاری جهان بهشمارمیرود.
این باستانشناس با اشاره به اینکه غار کلدر گنجینهای ارزشمند از یادمانهای نیاکانی را در خود نگاه داشته است ادامه داد: پژوهشهای انجام شده بر روی سرنیزههای به دستآمده از این غار که در نشستهای گوناگون بینالمللی ارایه شده است، نشان میدهد که هازمان (:جوامع) شکارگری که در درهی خرمآباد میزیستهاند، آگاهی بسیار بالایی از جغرافیا و منابع پیرامون خود داشتهاند. این غار افزونبر آگاهیهای ارزشمندی که از گوناگونی فن و تکنیک ساخت دستافزارهای ساخته شده به دست نئاندرتالها و هموساپینها (انسانهای هوشمند) به ما میدهد، در برگیرندهی کهنترین گواه بهرهگیری از قیر طبیعی در ایران و غرب آسیا است. پژوهشهای انجام شده بر روی دستافزارهای سنگی غار کلدر نشان میدهد که هازمان شکارگر درهی خرمآباد با بهرهگیری از منابع قیر طبیعی پیرامون دره توانستهاند یکی از بهترین فنون جاگذاری سر نیزهها بر روی دسته را ابداع کنند. این یافته از این دید دارای ارزش است که یافتههای به دستآمده از دیگر گسترههایهای دنیا نشان میدهد که بیشتر هازمانهای شکارگر برای جاگذاری سرنیزهها بر روی دسته، صمغ درختان، موم عسل و دیگر مواد چسبنده که از نظر پایداری و میزان چسبندگی بسیار ضعیفتر از قیر است به کار میبردند.
نیاز به یادآوری است که یافتههای بهرهگیری از قیر طبیعی در جهان تاکنون تنها به محوطههای پارینهسنگی Les Vachons در فرانسه، Gura cheii-Râsnov در رومانی و دو محوطه Tlel Umm el و Hummal در سوریه محدود میشود.
وی سپس به به دیگر اطلاعات بهدست آمده از این کهن غار اشاره کرد و گفت::از دیگر اطلاعات ارزشمند به دست آمده از غار کلدر میتوان از گوناگونی و شمار بالای سر نیزهها در این غار یاد کرد. شمار بسیار سرنیزهها در میان دیگر دستافزارهای به دست آمده در این غار نشان میدهد که گسترهی لرستان از دید دارا بودن منابع شکار که پیوند آشکاری با شرایط مطلوب اقلیمی دارد دارای شرایط آب و هوایی بسیار خوبی بوده است. این یافتهها نشان میدهد که منطقه از روزگار پارینهسنگی نیز مکان مناسبی برای زیست انسانها و حیوانات بوده است. از آنجا که 25.1% ابزارهای به دست آمده در غار کلدر را سرنیزهها در بر میگیرند این غار از دید آماری بالاترین میزان سرنیزههای به دست آمده را در میان همهی گسترههای کاوش شده در جهان دارا است.
سرپرست هیات کاوش ایرانی-اسپانیایی غار کلدر در پایان با یادآوری اینکه با نگرش به یافتههای غار کلدر و تواناییهای تازهی به دست آمده در لرستان و با پشتیبانی مسوولان این داشتهها میتوانند در بالندگی و شکوفایی صنعت گردشگری استان نقش چشمگیری داشته باشند افزود: جستارهای (:مقالات) ارزشمندی از این یافتهها در معتبرترین مجلههای جهان به چاپ رسیده است که از دید علمی و فرهنگی ارزش بینالمللی چشمگیری را برای ایران و استان لرستان به ارمغان آورده است. در این میان یافتههای غار کلدر از چنان ارزش جهانی برخوردار است که بهنامترین شبکهی علمی جهان، «نشنال جغرافی» آن را پوشش داده است و بهراستی با ایجاد زیر ساختهای مناسب در محوطهی پیرامون غار، بستر ثبت این اثر در فهرست آثار میراث جهانی فراهم میشود و اینگونه میتوان لرستان را از «معبر گردشگری» به «مقصد گردشگری» دگرگون کرد.
دکتر بازگیر
دکتر بهروز بازگیر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر