۱۱ آذر ۱۳۹۶

بهشت گمشده هرمزگان در بلای بی تدبیری

تارنمای امرداد - یوسف ملایی، کنش‌گر فرهنگی و پژوهشگر
«فارغان» بکرترین و زیباترین سرزمین طبیعی هرمزگان زیر بار سنگین تهی‌دستی فرهنگی و بی‌اندیشگی است. اندوه‌مان از احداث جاده ی آسفالته‌ای است که از تشگر، بلندترین بلندی هرمزگان آغاز و بر سر راهش، راز رازیانه‌های وحشی را افشا؛ بادام‌های تلخ را تلخکام و آویشن‌ها را سوگوارمی‌کند. بخش‌بندی و ویرانی زیست‌بوم در حالی‌که جاده‌‌ی قدیمی هنوز  پابرجا است به همین سادگی، بومادران‌ها را بیچاره می‌کند. اندوه‌مان از این است که گلوی پوشش گياهی بی‌مانند این منطقه در دستان نااهلان فشرده می‌شود. کتیراها و كلپوره‌ها کف پوش شده اند؛ بنفشه و بابونه‌ها بغض کرده‌اند. زيره‌ی سياه، سیاه پوشیده است، زرشک‌های سرخ از کردار برخی‌ سرخ‌تر شده‌اند، مورد‌ها ایستاده می‌میرند، پونه‌ها پلاسیده‌اند و شيرين بيان‌ها دیگر شیرین‌زبانی نمی‌کنند. زیرا روزگار رویش گاه‌شان، به نابخردی برخی تیره‌بخت‌ها، تیره می‌شود.
دلگیریم از این‌که دل پرنده را می‌شکنند. قوچ‌ها باید کوچ کنند، صدای پای ميش‌ها دیگر در کوه نپیچد و بزهای كوهی، کارد را تجربه کنند. اگر پلنگ‌ها پا به فرار بگذارند، خرناس خرس‌ها را نشنویم، روباه‌ها راه به جایی نبرند، شغال‌ها شلوغ‌بازی نکنند، گرگ‌ها به گله نزنند و  كفتارها در قفس باشند، ناگزیریم به شهر برویم. روستا را به روستا بودنش دوست داریم. ویرانی زیست‌بوم با جاده‌سازی لغزش بزرگی است که سپس‌ها چشمه‌های  تيدر و بخوان آن را بازگو می‌کنن. طرحی نیندازیم که زیست‌بوم دست‌نخورده (:بكر) و سر سبز، روزی سرافکنده کردارمان باشد. امیدوارم بلندی‌های بی‌مانند بانه و تشگر، به انسانیت‌مان گمان بد نبرند و آبشار دهنه‌ی بخوان به وجودمان ببالد. کاری نکنیم که انگورها و انجیرها رنجیده شوند. گردوها گل ندهند، زردآلوها زیان ببینند، خرماها خاطره‌های ناخوش از ما در خاطر داشته باشند و نارنگی‌ها نفرینمان کنند.
تاریخ و تجربه نشان داده است که مردم آزرمگین (:محجوب) این جغرافیای شگفت در آرزوی رفاه، داشته‌هایی را از دست خواهند داد که هرگز و به هیچ بهایی به دست نخواهند آورد.نخستین چیز، آسودگی است که فارغان نامش را از آن وام گرفته است. سامانی که دیگر دلنشین نخواهد بود و حتا آب گوارایش را سودجویان نمی‌گذارند از گلویشان پایین برود.
 روند ویرانی گورستان‌های کهن افزایش خواهد یافت و همان‌گونه که  تندیس شير مفرغی 62 کیلو گرمیِ به دست آمده در سال  1363خورشیدی برجای مانده از 1800 سال پيش از ميلاد مسيح را به گنج‌خانه‌ی (:موزه) کرمانی‌ها بردند شاید دیگر یادمان‌های این دیار را نیز دیگران به تاراج ببرند. دژها، غارها و آتشکده‌ها را به دست خودمان به آتش نکشیم. صنعت گردشگری، بسیار خوب است و یادمان باشد که گردشگر راستین می‌آید که مکان‌های دست‌نخورده و طبیعی را ببیند وگرنه در شهر و کشور خودش بهترین امکانات شهرنشینی را در اختیار دارد.
کوتاه سخن اینکه با ساخت این جاده، جنوبی‌ترین نقطه زاگرس از زاگرس مرکزی جدا و همه‌ی جانوران مهاجر سرگردان می‌شوند. بنابر گفته‌ی بومیان که مخالف این طرح غیرمهندسی هستند پیش از ورود به رائیز، جاده‌ی مال‌رو کهن است که تنها با چهار کیلومتر به باختر فارغان خواهیم رسید و نیاز نیست که 12 کیلومتر از دست‌نخورده‌ترین بن‌مایه‌های (:منابع) زیست‌بومی ویران و میلیاردها تومان هزینه شود. یکی از تلخ ترین ناسپاسی‌ها و بی رحمانه ترین ظلم های تاریخ، تخریب طبیعت بکر به صورت غیر اصولی به بهانه رفاه است. رویداد بسیار ناگواری که پیش از این در بهشت زمین شناسان دنیا،هرمز" هم اتفاق افتاد و جاده رنگی و زیبای دور جزیره را آسفالت کردند.
گستره‌ی زيبا گردشگری و سرزمين کهن فارغان از کهن روزگاران در 75 كيلومتری شهرستان استثنايی حاجی‌آباد و در 235 كيلومتری شمال خاوری مركز استان هرمزگان، آرام گرفته است. دياری با گسترگی نزدیک به 3000 كيلومتر مربع كه بلندای دهشيخ و دشت ارزویيه در استان كرمان در شمال از با آن بودن لذت می‌برند. درجنوب بر فراز بلندترين بلندی‌های استان ايستاده است. بخش احمدی را در خاور خود دارد و  آفتابش بر دهستان باستانی تارم‌زمين، رنگ طلايی غروب می‌بخشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر