گذشته از اینکه «استقلال» در جهان امروز آن مفهومی را که در دوران استعمار داشت، ندارد و گذشته از اینکه ایران هرگز مستعمره نبوده که کسی ادعای «استقلال»اش را داشته باشد، جمهوری اسلامی با شعار پوچ و توخالی «استقلال» اتفاقا ایران را به یک کشور به شدت وابسته تبدیل کرد: وابسته به نفت و خریدارانش؛ وابسته به واردات و فروشندگانش!
ایران اگر مستقل میبود، میبایست وزن صادراتش بر وارداتش بچربد یا دست کم متوازن باشد.
ایران اگر مستقل میبود، میبایست تولید داخلی چنان رشدی میداشت که از یک سو معضل بیکاری نمیداشتیم و از سوی دیگر با صف سرمایهگذاران داخلی و خارجی روبرو میبودیم.
ایران اگر مستقل میبود، دل به «برجام» نمیبست تا با خروج یک کشور از آن، اقتصاد کشور با چنان بحرانی روبرو شود که حکومت خود را برای تلخترین جام زهر آماده کند.
ایران اگر مستقل میبود، شعار «خودکفایی» نیز پوچ و بیپایه نمیبود زیرا به دلایل بالا، در بسیاری از عرصهها میتوانست واقعا خودکفا باشد و دیگر نیازمندیهای خود را با شرایطی عادلانه از خارج تأمین کند.
اگر ادعای «استقلال» و «خودکفایی» درست میبود، طبقه متوسط به زیر خط فقر نمیغلتید، گرانی روزافزون نمیشد، کارگران و لایههای تنگدست جامعه به دنبال «قوت لایموت» نمیبودند، بر شمار مشاغل کاذب و گدایان و کودکان کار و افرادی که در سطلهای زباله به دنبال غذا میگردند اضافه نمیشد.
ادعای استقلال و خودکفایی در عرصهی مورد علاقه جمهوری اسلامی، یعنی نظامی و اتمی و سلطهجویی نیز، دروغی بیش نبوده: موشکها و هواپیماها و تجهیزات کپیبرداری شده در برابر امکانات «دشمنان» اسباببازیهای مضحکی بیش نیستند. نیروگاههای هستهای که برجام به نجاتش آمد تا بلوفهای رژیم درباره اتمی شدن خاتمه پیدا کند، سرنوشتی بهتر از مشابهانش در لیبی و کره شمالی ندارد. حضور در عراق و سوریه و یمن با افتضاح به پایان میرسد.
امروز حتی طرفداران رژیم نیز پوچی شعارهای «استقلال» و «خودکفایی» را نه از تریبونهای نماز جمعه و سخنان فریبکارانهی زمامداران حکومت بلکه در جیبها و بر سفرههای خالی خویش تجربه میکنند. زمان لازم بود تا ناتوانی نظام روضهخوانان با همه جناحین فریبکار و دروغگویش چنین عریان در برابر چشم همگان به نمایش درآید. نظام جمهوری اسلامی مانعی است که بدون عبور از آن و سپردنش به اعماق تاریخ، هیچکدام از مشکلات کشور حل نخواهد شد. استقلال و خودکفایی زمانیست که بتوان تمام تواناییها و ابتکارات جامعه را به کار گرفت و با همهی جهان به داد و ستد پرداخت. دشمن ایران کسی جز نظام کنونی نیست. خرمُهره و طوق لعنتی که تاریخ بر گردن ایران آویخت و برای عبور از خرافات و گذشته و گذار به خرد و آینده باید آن را به دور انداخت.
[کیهان لندن شماره ۱۷۸]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر