برای نوروز 2582 شاهنشاهی ایرانی (۱۴۰۲ خورشیدی)،
احمدشکیب بزرگامید.
ایا دیو «دشیار» فرهنگسوز
ایا هیمه خشم آهنگسوز
به نوروز بر چنگ افراختی
نگر ژرفتر، کار خود ساختی!
برای نوروز 2582 شاهنشاهی ایرانی (۱۴۰۲ خورشیدی)،
احمدشکیب بزرگامید.
ایا دیو «دشیار» فرهنگسوز
ایا هیمه خشم آهنگسوز
به نوروز بر چنگ افراختی
نگر ژرفتر، کار خود ساختی!
فریدریش اشپیگل آلمانی از اوستاشناس نامدار جهان است. او با پژوهش بسیار و پشتکاری کممانند توانست اوستا را در سه جلد به زبان آلمانی برگردان کند و دانش جهانیان دربارهی این کتاب مینوی را افزونی بخشد. کار او در زمینهی اوستاشناسی اثرگذار و مهم شناخته میشود.
گیلکها در کنار جشن نوروز آیین کهن دیگری دارند که آن هم شکل دگرگونشدهای از نوروز است و به آن «نوروز بَل» میگویند. اما این جشن و شادمانی در میانهی تابستان، در امردادماه، گیلانیها را گِردهم میآورد.
اوژن بورنوف فرانسوی از نخستین دانشمندان و پژوهندگانی است که به بررسی و شناخت ژرف یسنا (بخشی از اوستای سپند) پرداخت و اثری ماندگار در این زمینه پدید آورد و مرگ او سبب از دسترفتن دانشمندی زبانشناس و کممانند شد.
درست میانههای اسفندماه است که خُنیاگران (آوازخوانان) راهی روستاهای شمال میشوند و نوای شادیآفرین نوروزی خود را به گوش مردم میرسانند تا مژدهرسان بهار و آرزوی سالی نیک و خجسته برای همگان باشند. آن آوازخوانان را «نوروزیخوان» مینامند. نوروزیخوانی از آیینهای کهن ایران است که در شمال کشورمان نیز ریشههایی دیرینه دارد.
آنکتیل دوپرون، خاورشناس نامدار فرانسوی، را باید بنیانگذار و پیشرو ایرانشناسی و پژوهشهای اوستایی دانست. او در سراسر زندگی سختکوشانهاش کوشید که پرتوهای روشنی بر دانش اوستاشناسی بیفکند؛ هرچند هیچگاه در زمان زندگیاش ارزش والای کار او شناخته نشد!
جشنِ «نوروز» در نخستین روزِ بهار از باشکوهترین و برجستهترین یادگارهای ایرانشهریان است که سالهایی فراوان را پشتِ سر نهاده و یکی از کهنترین جشنهای جهان به شمار میرود.
تقدیر چنان بود که ایرانیان نگهبان فروغ ایزدی، یعنی دانش و فرهنگ، باشند. میان جهان روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش مییافت و عالم تیرگی که در آن کین و ستیز میرویید سّدی شوند و نیروی یزدان را از گزند اهریمن نگهدارند. پدران ما، از همان آغاز کار، وظیفهی سترگ خود را دریافتند. زردشت از میان گروه برخاست و مأموریت قوم ایرانی را درست و روشن معین کرد و فرمود که باید به یاری یزدان با اهریمن بجنگند تا آنگاه که آن دشمن بدکنش از پا درآید.
پارسیانجمن: «آیینهی نوروز» سرودهی احمد شکیب (بزرگ امید) از چامهسرایانِ بَغلانِ خراسان است.
زمانی که خشکسالی همهجا را فرامیگیرد، تیشتر، ایزد نگاهبان باران، به نبرد با اپوش، دیو خشکسالی، میرود و آن دیو سهمگین را از پا درمیآورَد. پس از این نبرد است که آب در کشتزارها روان میشود و در ایران جشن سپاسداری را برپا میکنند. جشنی که به نام تیرگان و آبپاشان میشناسیم و یک نمونهی آن هنوز هم در فراهان برگزار میشود و از آیینهای بسیار کهن آن دیار است.
درتاريخ سيستان آمده است:
وقتی که سپاهيان «قُتيبه» (سردار عرب)، سيستان را به خاک وُ خون کشيدند، مردی چنگنواز، در کوی وُ برزنِ شهر -که غرق خون وُ آتش بود- از کشتارها وُ جنايات «قُتيبه» قصّهها میگفت و اشکِ خونين از ديدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری میساخت و خود نيز، خون میگريست، …، و آنگاه، بر چنگ مینواخت و میخواند:
نوروز ایرانی، جلوههای بسیاری دارد و در هر گوشهای از سرزمین پهناور ما نامونشان خود را برجای گذاشته و بخشی جداییناپذیر از فرهنگ ملی ما شده است. از جلوههای نوروز، یکی هم «نوروز دریا» است؛ جشنی ویژهی صیادان و ماهیگیران خلیج فارس و جزیرهی قشم.
جشن پیوند و زناشویی، همواره همراه با آیینهایی بوده است تا شادیها افزون شود و پیمان زنومرد استوارتر گردد. در میان تبارهای (قومهای) ایرانی نیز آیین و جشن ازدواج بخشهای دلانگیزی داشته است و نشان آن را در سراسر سرزمین ما میتوان یافت. یک نمونهی بسیار دلانگیز آن در میان کُرمانجهای خراسان یافتنی است؛ آیینی که به آن «داوهتا» میگویند و ثبت ملی نیز شده است.
یکی از نشانههای شُکوه جشنهای بومی و آیینی ایران را باید در نیمور دید؛ جایی که در آن جشن چندهزارسالهی «بیلگردانی» انجام میشود تا آبهای روان پاسداشته شوند و از ایزدبانوی آبها، ارِدیسور آناهیتا، ستایش شود.
ایران سرزمینی با تاریخی کهن و آیینهای بسیار است. آیینهایی ریشهگرفته از فرهنگ دیرسال ایرانی که سرشار از نشانهها و نمادهایی است که هر کدام درخور نگرش بسیار و شایستهی پژوهش و بازشناختاند. بازشناسی آیینهای ایرانی یکی از راههایی است که ما را با فرهنگ این مرزوبوم بیشازپیش آشنا میکند.
عباس سلیمی آنگیل (دبیر کارگروه آسیبشناسی پارسیانجمن): حکایتی هست که میگوید روزی کودکی ثروتمند (به قول امروزیها، «بچهپولدار» و «بچهمایهدار» و…) انشایی با موضوع «تهیدستی و نداری» نوشته بود و در آن خانوادهی فقیری را وصف کرده بود که «حتی نوکر و راننده و خدموحشمشان هم فقیرند و ماشینهایشان قدیمی است و اسبهای سوارکاریشان بیکاه و جو ماندهاند و…».
پارسیانجمن: پارسی، با پیشینهی ۲۶۰۰ سال نویسایی، نه تنها از کهنترین زبانهای زندهی جهان است و گنجینهای شگفت از فرهنگ و دانش جهانیان بدان آفریده شده که تواناییِ شگرفی هم در واژهسازی دارد – تا آن جای که بر پایهی شمارشِ استاد محمودِ حسابی، در پارسی تنها با بهره از وندها میتوان بیش از ۲۲۶ هزارهزار(میلیون) واژه ساخت.
بحث درباره حقوق ملی و منافع ملی از دیدگاه سیاسی شاید تکراری باشد؛ اما در تضادهای دیدگاهی در زمان حاضر نیز این بحث مطرح است که: آیا در بحث حاکمیت قانون، حقوق ملی بر منافع ملی ارجحیت دارد یا منافع ملی اولویت دارد.
جواد طباطبایی استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی شب گذشته در سن ۷۷ سالگی در بیمارستانی در آمریکا درگذشت. او که عضو پیشین هیات علمی و معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود سالها گفتارها و نوشتارهایش در نشریات روشنفکری داخلی منتشر میگردید.