بزرگداشت ابوالقاسم دهقانی، چامهسرا، شاهنامهپژوه و شاهنامهخوان نامدار ایران شنبه 17 اردیبهشتماه در تالار وحدت تهران برگزار شد. در این نشست میرجلالالدین کزازی، محیط طباطبایی، علیرضا شجاعپور، اردشیر صالحپور و محمود صادقیزاده سخنرانی کردند.
در ابتدای مراسم مرشد علی ناری ابیاتی از شاهنامه را به سبک سردمخوانی و ضرب و زنگ زورخانهای اجرا کرد. سپس کلقدرت فتحی و حشمت فتحی برای باشندگان ساز و دهل نواختند.
اردشیر صالحپور، دبیر اجرایی مراسم بزرگداشت ابوالقاسم دهقانی گفت: شاهنامه کارنامه و هویت ایرانیان است. شاهنامه شناسنامه عزت و سرافرازی ماست. این کتاب سترگ نامه عبرت، نامه حکمت و نامه خردورزی ایرانیان است. شاهنامه سرشار از پند و اندرز است.
وی ادامه داد: علیقلی محمود بختیاری بر این باور است که «شاهنامه آبشخور عارفان است و ما کمتر از بعد عرفانی به شاهنامه نگاه کردیم و بیشتر به بعد حماسی آن پرداختیم.» حکیم فردوسی بیشتر بر خردورزی و عقلانیت شاهنامه تاکید دارد و شروع شاهنامه با این بیت است: «به نام خداوند جان و خرد». چرا فردوسی بر خرد تاکید دارد؟ زیرا خرد کلید و رمز پیشرفت بشریت است.
صالحپور افزود: شاهنامه اثر اخلاقی است و از عشق و دلدادگی نیز سخن میگوید. داستانهای عاشقانه شاهنامه کم نیستند؛ عشق زال و رودابه، بیژن و منیژه و…. داستانهای دلیری و دانایی و توانایی در شاهنامه بسیار است، همانگونه که حکیم فردوسی میگوید: «توانا بود هر که دانا بود»
وی میگوید: بختیاریها و لُرها شاهنامه را نمیخوانند بلکه آن را زندگی میکنند. دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگر شاهنامه جملهای دارد که بسیار قابل تامل است: «پیکر فردوسی در توس است اما روح او در میان قوم بختیاری و قوم لر است و از هر سیاه چادر صدای شاهنامهخوانی بلند است.»
دبیر اجرایی مراسم بزرگداشت ابوالقاسم دهقانی ادامه داد: شاهنامه سرافرازی ایرانزمین است. شاهنامه برخلاف برخی دیدگاهها نامه شاهان نیست بلکه به معنای نامه بزرگ است. کارنامه گرانسنگ تاریخ و اسطورههاست. در شاهنامه شاهان بسیاری توسط مردم از تخت به زیر کشیده شدند. شاهنامه اثری جامع است زیرا هم اسطوره دارد و هم تاریخ.
وی افزود: بهرام بیضایی میگوید: «شاهنامه لذت گوش و ذهن و رهیابی به گستره خیال و به رمز و راز و جاودانگی است.» فردوسی داستانهای کهن را گرد کرد و به نظم کشید و با رنج سی ساله خانهای با خشت گوهرین بنا نهاد. شاهنامه حماسه داد است و داد و دهش فضیلت ایرانی بودن خود را مطرح میکند.
صالحپور ادامه داد: شاهنامه آکنده از خصایصی است که باید هر روز با ابیات آن روز را آغاز کرد. فردوسی پیش از سعدی شاهان را نصیحت میکند. شاهنامه را همواره بخوانیم و ارزشهایی که در این اثر سترگ نهفته است دریابیم. شاهنامه یک اثر حکیمانه است. ما باید مشاهیر و ارزشهایمان را حفظ کنیم و در سده پانزدهم برای صد سال آینده برای مشاهیر ایران حرمت بگذاریم و برنامهریزی کنیم.
سپس پیام صوتی استاد میرجلالالدین کزازی پخش شد. وی که یکی از بستگانش را از دست داده بود و در این مراسم حضور نداشت در این پیام صوتی گفت: شاهنامهخوانان و داستانگویان شاهنامه کسانی هستند که بیشترین بهره و کارکرد را در درباره این نامه گرامی در میان ایرانیان داشتهاند. هنر داستانگویی شاهنامه پیچیده و چند سویه است، آمیزهای است از چندین هنر و ایرانیان باید هر چه بیشتر از جهان شگفتانگیز شاهنامه بهره ببرند.
دریغ که رخدادی اندوهبار مرا از بهره در این مراسم باز داشته است. من برای دهقانیِ کهین و مهین (پدر و پسر) از درگاه دادار آرزوی زندگانی بلند دارم.
شاهنامه ید بیضای فردوسی بزرگ است
محمود صادقیزاده سخنران بعدی مراسم بود. وی سخنش را با عشق آغاز کرد و گفت: شاهنامه رهاورد عشقی است توفنده. عشقی که اگر جان جهان این مرد بزرگ را نیرو نمیبخشید به هیچ وجه نمیتوانست رنج سی ساله را به جان بخرد و شاهنامه را بسراید. اقبال لاهوری میگوید: عشق میتواند فرهنگ را صیقل زند و سینه اهل دل را صفا دهد.
وی افزود: شاهنامه ید بیضای فردوسی بزرگ است. حکیم توس بیش از هر ناقد و سخنسنجی به شاهنامه مهر ماندگاری میزند. «پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و بارانش ناید گزند» او به خوبی میداند که بنیاد هر آنچه بر عشق نهاده باشد به فرموده حافظ ماندگار میماند: «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر / یادگاری که در این گنبد دوار بماند»
صادقیزاده گفت: جان و دل فردوسی آکنده از عشق به ایران است. وقتی که عنصریها به ستایش محمود غزنوی میپرداختند و زرآلات میساختند فردوسی بر سر سودای شاهنامه دچار تنگدستی نمیشد و آرزومندانه شاهنامه را نمیسرود.
وی افزود: اگر بخواهیم جایگاه فردوسی را با همنسلانش مقایسه کنیم تفاوت از زمین تا آسمان است. ریشه این تفاوت دور و دراز در اندیشه و منش فردوسی نهفته است و به من شاعرانه او برمیگردد که به بزرگی این فرهنگ و مرز و بوم است. من شاعرانه فردوسی از انسان میخواهد که بیندیشد. همچنین میخواهد که انسانی شاد باشد. فردوسی میگوید: شاد باشید و شادمانه زندگی کنید.
این پژوهشگر گفت: فردوسی از انسان میخواهد رفتار دوگانه جهان هستی یا تضاد در عالم را بپذیرد و خردمندانه با آن رفتار کند. فردوسی منوچهری دامغانی نیست که با بانگ بلند بگوید: «ما مرد شرابیم و کبابیم و ربابیم. خوشا که شرابست و کبابست و ربابست» دغدغه فردوسی دغدغه ایران است. فردوسی عاشق ایران است و با سرایش شاهنامه فرهنگ و زبان فارسی را زنده نگه داشت. فردوسی همه دانایی را به پای ایران میریزد و میگوید: «چو ایران نباشد تن من مباد»
وی افزود: فردوسی را با هیچ شاعری نمیتوان در یک سنجه گذاشت. او آفریدگار نامه سترگ است که اساس نامه فرهنگ ایران است و اگر پایمردی این مرد عاشق نبود چه بر سر فرهنگ این مرز و بوم میآمد. «دریغ است ایران که ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود»
سپس علیرضا شجاعپور دکلمهای زیبا در وصف رستم و سهراب سرود.
فردوسی یکی از بزرگترین تراژدینویسان جهان است
سید احمد محیططباطبایی سخنران بعدی مراسم بود. وی گفت: شاهنامه جدای از این که گفتهاند حماسه ملی و کتاب تاریخ و هویت ملی ایرانیان است در ساحت ادبیات جهان نیز فردوسی یکی از بزرگترین تراژدینویسان جهان است.
وی افزود: ایل بختیاری در شاهنامهخوانی و انتقال نسل به نسل و فرهنگ به فرهنگ همواره کوشیدهاند. فیلمی قدیمی که از مواریث تاریخ جهان بهشمار میآید و توسط جهانگردی فرانسوی که به ایران آمده بود، ساخته شده نشاندهنده کوچ ایل بختیاری است و فردی که روی اسب نشسته در حین کوچ برای دیگران شاهنامه میخواند و میبینیم که خواندن شاهنامه جزو ویژگیهای هر روزه ایل بختیاری در طول تاریخ است.
رئیس کمیتههای ملی موزههای ایران (ایکوم) ادامه داد: در چند دهه گذشته شاهد این مساله هستیم که بخشهایی از فرهنگ ملی ایران مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و شاهنامهخوانان در نوروز و نوروزگاه دور هم گرد میآیند و مراسم ویژهای را برگزار میکنند.
وی افزود: استاد ابوالقاسم دهقانی از دید کمیته ملی موزهای ایران پدیده ملی و یک الگو است و میتواند آموزههایش را انتقال دهد. همچنین پدیده موزهای در فرهنگ ایرانیان در مفهوم شاهنامه و عامل موثری در این حوزه فرهنگی بوده است.
سخنران پایانی مراسم استاد ابوالقاسم دهقانی بود. وی سخنانش را این چنین آغاز کرد: درود بر مادرم ایران باستان، درود بر حضرت فردوسی جمعآور خداینامه باستان، درود بر زیبایی نام اهورامزدا و به بزرگی نام ایران و به گرمی آتش زرتشت پیشکش به تو دهقاننژاد که از نسل کوروش هستی. وی شاهنامه 150 سالهاش را به پسرش کیخسرو هدیه کرد و سپس با شور و هیجانی بسیار بخشهایی از شاهنامه را روایت کرد.
کیخسرو دهقانی نیز در سخنان کوتاهی گفت: رابطه من با استاد فقط رابطه پدر و پسری نیست بلکه رابطه مرید و مرادی است. داستانی در شاهنامه هست که انتقال پهلوانی از زال به رستم دستان است و حضرت سعدی نیز بیتی را در این باره به یادگار گذاشته است: «دانی که چه گفت زال با رستم گرد / دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد / دیدیم بسی که آب سرچشمه خرد / چون بیشتر آمد شتر و بار ببرد»
بانو پریسا سیمین مهر در مراسم بزرگداشت ابوالقاسم دهقانی بخشهایی از داستان سیاوش را نقالی کرد. همچنین مرشد محسن میرزا علی بخشهایی از زال و گودرز را نقالی کرد. اجرای موسیقی توسط گروه کهر به سرپرستی محسن کیهاننژاد از دیگر بخشهای مراسم بود.
پایانبخش مراسم بزرگداشت ابوالقاسم دهقانی اهدای هدایای از سازمانها و ارگانهای بسیار بود و هر کدام به رسم یادگار لوح و هدایایی را به شاهنامهخوان نامدار ایران پیشکش کردند.
تالار وحدت تهران
مجری بزرگداشت، کجوری
مرشد علی ناری
کل قدرت فتحی و حشمت فتحی، نوازندگان دهل و سرنا
دکتر اردشیر صالحپور، دبیر اجرایی بزرگداشت
گروه موسیقی محلی کهر
نقالی شاهنامه، پریسا سیمینمهر داستان سیاوش را خواند
دکتر محیط طباطبایی، رییس کمیته موزه های ایران (آیکوم)
کسب اجازه مرشد محسن میرزا علی از استاد ابوالقاسم دهقانی
مرشد محسن میرزا علی، داستان زال و گودرز را خواند
کیخسرو دهقانی همراه پدر ابوالقاسم دهقانی
ابوالقاسم دهقانی شاهنامهخوان پیشکسوت بختیاری
پیشکش شاهنامه 150ساله استاد دهقانی به پسرش کیخسرو دهقانی
شاهنامه 150ساله استاد دهقانی
سپاسداری شماری از نهادهای فرهنگی به استاد ابوالقاسم دهقانی
پیشکشی نمادین از سوی رییس رادیو فرهنگ ایران
فرتور از همایون مهرزاد
خبرنگار امرداد: آناهید خزیر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر