پلهای تاریخی نشانههایی از تمدنهای کهن هستند. از اینرو شکوه تاریخ را در چهرهی پلها بیش از هر سازهی دیگری میتوان دید. سازههایی که گذر لشکریان و جنگاوران را دیدهاند، آمدوشدهای پُرهیاهو را به یاد سپردهاند، از پیروزمندان و شکستخوردگان یادگارها اندوختهاند و خود نیز سالخورده و دیرینهسال شدهاند. لایههای خاک و غباری که روی پلهای تاریخی را پوشانده است، خود گواه سالیان دراز و رویدادهای فراوانی ست که بر آنها گذشته است؛ همانند «پُل لاتیدان» که به ناگاه از دل خاک برآمد، رُخ نشان داد و راز تاریخی خود را گشود.
چهرهی پل لاتیدان کموبیش پنهان مانده بود. کسی از گذشتهی تاریخی و ارزش آن خبر چندانی نداشت و جز اشارههایی پراکنده در نوشتههای کهن، نام و نشان آشکاری از آن پیدا نبود. تا آنکه سیلابی که زمینهای پیرامون روستای لاتیدان را در سال ۱۳۷۲ درنوردید، پل لاتیدان را از دل خاکهای چند سدهای نمایان کرد. از آن پس بود که پژوهش و شناخت کارکردهای پل آغاز و آشکار شد و تاریخ آن روشنی گرفت.
لاتیدان در راه کاروانی لار- بندرعباس در استان هرمزگان جای دارد. باید ۵۰ کیلومتر از باختر شهر بندرعباس دوری گرفت و روبه رودخانهی کُل (کول) آورد تا به پل تاریخی روستای لاتیدان (کلمتی) رسید. این پل را در زمان شاهعباس صفوی، در نیمهی نخست سدهی یازدهم مهی ساختند تا نیروهای نظامی ایران برای بازپسگیری گسترهی خلیجفارس از پرتغالیهای اشغالگر، از آن بگذرند و راهی نبردی غرورآفرین شوند. پل لاتیدان هنگامی ساخته شد که سربازان ارتش ایران از جادهی نوساز کاروان روبه سوی خلیج فارس رهسپار میشدند. پس از پایان لشکرکشی و بازپس گرفتن خلیجفارس بود که پل را در اختیار کاروانهای بازرگانی گذاشتند و جایی برای گذر پیوستهی تجار و بارهای پُرشمار آنان شد. از آن پس کارکرد پل، تجاری شد و ارزش نظامی آن کاستی گرفت.
لاتیدان یکی از طولانیترین پُلهای تاریخی ایران است. جالب است بدانیم که این پل سه برابر پل باشکوه و ارزشمند سیوسه پل اصفهان است! لاتیدان ۲۳۳ دهانه داشته است. افسوس که از شکوه پل که نشانهاش در شمار فراوان دهانهها پیداست، تنها ۳۳ دهانه برجای مانده است. آبگذرهای پل دو اشکوبهای است. این کار نهتنها نمای سازه را زیبا ساخته است، بلکه سبب میشده که هنگام طغیان رود آب به آسانی از دهانهها بگذرد. افزونبر اینکه وزن پل را نیز کاهش داده است.
در زمانی که لاتیدان به تمامی برپا و ویرانیها دامنش را نگرفته بود، سه بخش در آن میشد یافت. نخست بخش خاوری که نزدیک به ۲۷۰ متر بوده است؛ دیگری بخش باختری که از آن ۱۴۷ متر بهجا مانده است. ۱۷ پایهی این بخش با نظمی ویژه در یک محور پایدار (ثابت) جای گرفتهاند. ویرانی این بخش از پل به اندازهای است که نمیتوان آن را بازسازی کرد. سرانجام دیوارهی سدی میان آن دو که بخشهای فراوانی از آن از دست رفته است. پهنای سازه بدانسبب که درازای آن بسیار است، در هر جای پل به یک اندازه نیست و گوناگون است. ساختمایهای (:مصالحی) که در ساخت پل لاتیدان بهکار رفته سنگهای تراشنخوردهای است که آنها را با ملات پیوند دادهاند. معماری پل لاتیدان بهگونهای است که سطح گذر آن را با سنگفرشهایی که با ملات به هم پیوند خوردهاند، پوشاندهاند تا جلو رسوب پایههای پل را بگیرند و بدینگونه از فروریختن سازه جلوگیری کنند.
در روزگار صفویه پلها را با آجر میساختند. لاتیدان شاید تنها پل بازمانده از آن روزگار است که در ساخت آن به جای آجر از سنگهای ناهمگون و ناهمشکل بهره گرفته شده است.
اشاره کردیم که ساخت پل لاتیدان برای گذر ارتش ایران و رفتن آنها بهسوی خلیجفارس بوده است. همین نکته ارزش بسیار زیاد این سازه را نشان میدهد. اما اهمیت افزونتر لاتیدان در طراحی و ساخت آن به دست استادان مهراز (:معمار) و مهندس ایرانی در آن روزگاران است. بداناندازه که میتوان لاتیدان را نمونهای برجسته و درخور ستایش در ساخت پلهای کهن ایران برشمرد. با اینهمه، یک نکته را نباید نادیده گرفت. به سبب آنکه شاهعباس شتاب داشت که جنگ با پرتغالیها را زودتر آغاز کند و خلیجفارس را از آنها بازپس گیرد، در ساخت پل لاتیدان و شالودهسازی آن دقت بایستهای نشد و مهندسان ایرانی فرصتی برای انجام استوارسازی پل نداشتند. از اینرو پس از زمان اندکی بخشهایی از آن روبه خرابی گذاشت. بهویژه آن که طغیان بسیار تند رودخانهای که از دهانههای پل میگذشت، سازه را روبه ویرانی میبُرد. در فصلهای بارندگی حجم آبی که از پل میگذشت به اندازهای بود که بخشهایی از آن را ویران کرد و در گذر زمان ویرانیها را بیشتر ساخت.
شاید همان ویرانیها سبب شد که لاتیدان از چشمها بیفتد و راه کاروانهای تجاری و بازرگانی از جای دیگری بگذرد. اندک اندک پل نیز با فروکش کردن جریان آب رودخانه، اهمیتش را از دست داد و انبوهی از خاک بخشهای از آن را دربر گرفت. تا آنکه باستانشناسان بخشهای بهجا مانده از پل را از زیر تَلهای خاک بیرون آوردند و جانی دوباره به آن بخشیدند.
تاکنون کارهای استواربخشی و بازندهسازی اندکی برای نگاهداری پل لاتیدان انجام گرفته است. شاید بهتر است چنین بگوییم که کارهای انجام گرفته کمتر از نیاز این سازه برای بهدست آوردن بخشی از شکوه پیشین آن بوده است. آنچه ما از آن خبر داریم مرمت پل در سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۶ خورشیدی است. آن بازسازیها نیز چندان کارا و اثرگذار نبود. از اینرو باید کار استواربخشی لاتیدان، پیش از آنکه سیلابها به تمامی آن را از پا درآورند، انجام شود و این سازهی مهم تاریخی شکوه و بزرگی گذشتهاش را باز یابد. بهویژه آنکه ساخت لاتیدان با رویداد بازپس گرفتن خلیجفارس از استعمارگران اروپایی، همزمان بوده است و یادآور آن رخداد مهم و غرورآفرین است.
پل تاریخی لاتیدان در نخستین روز از اردیبهشتماه سال ۱۳۷۷، با شمارهی ثبتی ۱۹۹۸، در فهرست آثار تاریخی ایران آورده شده است.
*با بهرهجویی از: تارنماهای «مجله هرمزگان»؛ «همشهری آنلاین»؛ «ویکی پدیا».
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر