بر شاهراه باستانی تیسفون به هگمتانه، در جایی که اکنون در نزدیکی جنوب باختری شهر بیستون است، پل خسرو دیده میشود. از زخمهای پیدرپی این سازه میتوان حال و روز آن را دریافت و از نگریستن به آنچه از آن بهجا مانده، تصوری از گذشتههای دور آن به دست آورد و دریافت که در زمانهای کهن چه شکوه و عظمتی داشته است. آن جایی که پل خسرو هست، یکی از مهمترین راههای شاهنشاهی ساسانی بود.
در جادهای که مسافران را از کرمانشاه را به شهر همدان میبَرد، پایههای پل خسرو نمایان است. این سازه از آثار کهن و باستانی استان کرمانشاه در کوه بیستون است. از دهانه و تاق و سطح پل خسرو چیزی بازنمانده است. از اینرو، نمیتوان از کنار این سازهی تاریخی گذشت و از ویرانی و فروریختگی آن افسوس نخورد. دست چپاولگر زمان و رویدادهای تاریخی، پل کهن خسرو را به چنان وضعیت اسفباری انداخته است.
بستهای فلزی پل، چگونگی تراشخوردگی سنگها و دیگر نشانههایی که از آن ِ استادان معماری روزگار باستان بود، باستانشناسان را بیگمان ساخته است که این سازه را در روزگار ساسانیان ساختهاند. از نام پل برمیآید که یا به فرمان خسرو انوشیروان، یا خسرو پرویز بنا شده است. گروهی از پژوهندگان باور دارند که این پل بخشی از سازههای فراوانی بوده که بند ساسانی تیسفون را شکل میدادند. این گمان، دور از ذهن نیست و پل را با دیگر سازههای بازماندهی آن پهنه میتوان سنجید.
از همین پل بود که تازیان در پی یزدگرد سوم و همراهانش تاختند و به لشکریان ایران در شهر نهاوند رسیدند و در آن گستره رودرروی هم ایستادند. چهبسا در همان تاختوتازها بود که پل خسرو روبه ویرانی گذاشت و در سدههای پُرآشوب پس از آن، زمانی برای باسازی پل به دست نیامد.
در روزگاران پیشین دو تَن از اروپاییان نامدار پل خسرو را دیدهاند و گزارشهای کوتاهی دربارهی آن نوشتهاند. یکی از آنها هنری راولینسون، سیاستمدار و خاورشناس انگلیسی بود. راولینسون همان کسی است که خط میخی سنگنبشتهی بیستون را خواند. او در زمان فتحعلیشاه قاجار پل خسرو را دیده بود و آن را سازهای بازمانده از ساسانیان ارزیابی کرده بود. مسافر دیگری اوژن فلاندن، خاورشناس فرانسوی است که در زمان محمدشاه قاجار، جانشین فتحعلیشاه، به همراه گروهی از پژوهندگان از سوی فرهنگستان هنرهای فرانسه به ایران آمده بود تا از آثار باستانی کشور ما گزارش و تصویر فراهم کند. او نیز پل خسرو را از آثار ساسانیان دانسته بود. پس از این دو مسافر سرشناس، خاورشناس دیگری نمیشناسیم که دربارهی این پل سخن درخور اعتنایی گفته باشد.
ویژگیهای پل خسرو
جای افسوس دارد که خرابی پل خسرو به اندازهای است که تاقها و دهانههای پل را نمیتوان بازسازی و مرمت کرد. آنچه از اکنون از آن سازه دیده میشود پایههایی کهن و تاریخی و پلی فلزی بر روی آن است. پل فلزی در زمان پهلوی دوم ساخته شده است تا گذر از رودخانه آسان شود.
پایههای پل بر روی بستری سنگی ساخته شده است. آن سنگفرش بلندای آب رودخانه را به یک اندازه نگه میدارد و بدینگونه پایههای پل از تلاطم آب آسیب نمیبیند. بستر سنگی پل ۵۰ متر است. درازی سازه نیز اندکی بیش از ۱۵۰ متر و پهنای آن ۴۲۰ سانتیمتری است.
پایههای پل خسرو ۹ گانه است. هر پایهی شش ضلعی است و از سه بخش ساخته شده است. در دو سوی سازه آبشکنهایی مثلثی شکل دیده میشوند. پایهها، همانگونه که گفتیم از سنگهای تراشخورده ساخته شده اند و درون آن ها را با قلوه سنگ و ملات پُر کرده اند. بدین گونه پایههایی استوار پدید آمده است که با وجود خرابی دهانهها و نمای پل، همچنان پابرجاست. این اندازه از استواری در دیگر سازههای ساسانی نیز دیده میشود. اما سطح پل در برابر ویرانیها تاب ماندن نیاورده و بازسازی نشدن آن، از این سازه ویرانهای رها شده پدید آورده است. گویا شمار پایههای پل خسرو یازده گانه بوده است.
پلهایی که در روزگار ساسانیان در گسترهی ایران ساخته شده اند، در زیبایی و استواری کممانند هستند. فراوانی و آرایش هنری این سازههای ساسانی را باید دستاورد هنر معماری ایرانیان دانست. پایداری مصالح سازههای ساسانی نیز درخور نگرش است. در نگاهی گستردهتر میتوان بیشترین سازههای دوره ساسانی را در استانهای کنونی لرستان، خوزستان، ایلام، فارس و نیز کرمانشاه دید. پلها را نیز در جاهایی میساختند که از دید نظامی و بازرگانی اهمیت داشت. پل خسرو یک نمونه از چنین دقتی است. این پل در مجموعهای جای گرفته است که کوه بیستون با نقشنگارههای کممانند آن، دیده میشود و جایی نمادین و برجسته در شاهنشاهی ساسانی بوده است.
پل خسرو در اسفندماه ۱۳۸۰ خورشیدی، در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است. در یک کیلومتری بالادست این سازه، پلی دیگری به نام شاهعباسی دیده میشود که گاه آن را نادرآباد هم مینامند. این پل در روزگار صفویان ساخته شده است. پیداست در آن دورهی تاریخی پل خسرو همچنان ویران بوده و از آن استفادهای نمیشده است. از اینرو، نیاز به ساخت پلی دیگر برای آمدورفت مردم و کارونهای بازرگانی، صفویان را برانگیخته بود تا سازهای همانند آن برآورند. به هر روی، در نوشتههای کهن نشانههای آشکاری دربارهی پل خسرو، پس از به پایان رسیدن کار ساسانیان، نیافتهاند و میتوان چنین باور داشت که این سازه پس از آمدن تازیان ویران و به حال خود رها شده است. پیشتر اشاره کردیم که بازسازی پل خسرو بسیار دشوار و تا اندازهای ناشدنی است.
*با بهرهجویی از: گزارشهای تارنمای «تفرجنامه» و خبرگزاری «ایسنا».
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر