۲۶ شهریور ۱۴۰۰

پل کلهر؛ سازه‌ای کهن در لرستان

پل‌ها در آغاز سازه‌هایی ساده برای گذر و رسیدن به مقصد بودند. اما اندیشه‌های نو و تازه‌تری که انسان در ساخت پل‌ها به‌کار بُرد، این سازه‌ها را تکامل بخشید و آن را به اثری هنری تبدیل کرد. افزون‌بر این که ساخت پل نشان از توانمندی انسان و پیشرفت‌های بسیار او نیز دارد. از این‌رو، تاریخ پل‌سازی با تاریخ هنرورزی انسان پیوندی ناگسستنی می‌یابد. نمونه‌ی چنان سازه‌های هنرورزانه را در لرستان می‌توان دید؛ آنجا که «پل کلهر» (کله هُر)، در کنار شمار فراوانی از پل‌های تاریخی، رُخ گشوده است.

در گویش لُری به بُز کوهی «کَل» گفته می‌شود. هنگامی که این جانور خوش‌خُرام از کوه پایین می‌آید بومی‌ها رفتار او را که بسیار تماشایی هم هست، «هُر» می‌نامند. پل کلهر (کَلَه هُر) در میان کوه‌ها پی افکنده شده است. پس کلهر به معنای جایی ست که بزهای کوهی را می‌توان دید که از کوه سرازیر می‌شوند. این نام‌گذاری نشان از هماهنگی زندگی مردمان کوهستان‌نشین با زیست‌بوم دارد. در آنجا، زندگی و بایسته‌های آن درهم گره خورده‌اند و نام‌هایشان نیز گواه آن آمیختگی‌هاست.

پُل کلهر را در استان لرستان باید دید. در شهر ملاوی، در شهرستان پُل دختر و در بخشی که به آن معمولان می‌گویند. این سازه نزدیک به ۶۰ کیلومتر از شهر ملاوی دور است و بر روی رود کشکان ساخته شده و نزدیک به روستای مملو و تنگه‌ی شمالی آن است. از آن تنگه راهی هست که به طرهان، از بخش‌های شهرستان کوهدشت، راه می‌بَرد.

نشانه‌های سازه‌ای پل کلهر باستان‌شناسان را بی‌گمان (:مطمئن) کرده است که بنای آغازین آن در روزگاران دور تاریخی، شاید در زمان هخامنشیان، یا به گمانی دیگر در زمان شهریاری ساسانیان، ساخته شده است. در سده‌ی چهارم مهی، فرمانروایی از خاندان حسنویه به نام بدر که بر بخش‌های گسترده‌ای از قلمرو مردمان زاگرس‌نشین فرمان می‌راند، پل کلهر را بازسازی کرد.

در دو سوی باختر و خاور پل یاد شده، دو سنگ‌نبشته (:کتیبه) هست که به خط کوفی و به زبان تازی نوشته شده‌اند. یکی از سنگ‌نبشته‌ها، همان که در بخش خاوری پل دیده می‌شد، در زمان پهلوی دوم و در هنگام راه‌سازی و حفر تونل، شکسته شد و از میان رفت. این سنگ‌نبشته درست به مانند سنگ‌نبشته‌ی بخش باختری پل بود. در سنگ‌نگاره‌ی نخست به تاریخ بازسازی پل کلهر در زمان بدرِ حسنویه اشاره شده و آن را در سال ۳۷۴ مهی رقم زده است. برگردان سنگ‌نبشته‌ی تازی پل کلهر چنین است: «به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. این چیزی است که امیر بزرگ، بدر پسر حسنویه، که خداوند زندگانی‌اش را پُربهره کند، برای خشنودی خداوند، دستور به ساخت آن داد، به سال ۳۷۴. باشد که خداوند پاداش نیک ارزانی او کند».


ویژگی‌های پل کلهر

درازای پل کلهر (کله هر) نزدیک به ۱۵۰ متر است. در ساخت آن از سنگ و آجر استفاده کرده‌اند و آهک آمیخته با خاکستر، یا همان ساروج را بدان افزوده‌اند تا سنگ‌ها چفت و بست محکمی پیدا کند.

پایه‌های پل کلهر بیضی شکل است. از همه دیدنی‌تر رنگ سرخ پایه‌های سازه است. رنگی بودن پایه‌ها به سبب ترکیب مصالح با گونه‌ای از گیاه آن گستره است که بومی‌ها به آن «تره» می‌گویند. تره سرخ‌رنگ است و سنگ‌ها و شن‌های آنجا را به رنگ خود درآورده است. اندازه‌ی هر پایه‌ی پل اندکی بیش از ۱۰ متر در ۱۵ متر است. پنج متر از هر کدام از پایه‌ها با سنگ‌های تراش‌خورده بالا آمده است. از دیدنی‌های پایه‌های پل کلهر، سکوهایی است که در درون دو پایه‌ی اصلی ساخته شده‌اند. هر سکو ۱۲ پله دارد. سازه‌شناسان به‌درستی نمی‌دانند که کاربرد سکوها و پله‌های آن چیست؟ شاید گونه‌ای پشت‌بند بوده است. پشت‌بندها برای آن ساخته می‌شدند تا از ریزش دیواره‌ی سازه جلوگیری کنند.

پل کلهر دو دهنه تاق بزرگ دارد. بلندترین تاق تا کف رودخانه، ۲۳ متری است. در کنار پل می‌توان کوه‌های بلند و دشوارگذر دره لهور را دید. لهور یکی از کوه‌های بخش شاه کرم است و در میان رشته‌کوه‌های سر به آسمان‌سای زاگرس، قامت افراشته است؛ آن هم در میانه‌ی راهی که خرم‌آباد و معمولان را به هم پیوند می‌دهد. لهور، پل کلهر را دو بخشی ساخته است. بخش شمالی که با گذر از دامنه‌ی کوه به پل کشکان می‌رسد و بخش باختری که راه به طرهان می‌کِشد و آغاز آن سنگ‌چینی شده است.

دو سوی پل کلهر چشم‌اندازی دارد که از هر سو بنگریم کوه‌های لهور را برابر خود می‌بینیم. می‌توان تصور کرد که پیرامون این پل کهن، تا چه اندازه زیبا و چه‌بسا اندکی دلهره‌آور می‌تواند باشد. این را باید از خاورشناسانی پرسید که در یک سده پیش پل کلهر را دیده‌اند و یادداشت‌های بسیاری درباره‌ی آن نگاشته‌اند. یکی از آن مسافران اروپایی، سِر آرنولد ویلسون است، همان افسر انگلیسی‌ که در سال‌های آغازین سده‌ی بیستم میلادی در آن گستره جولان می‌داد و در کشف نخستین چاه نفت ایران در مسجد سلیمان نقش داشت. ویلسون از شمار نخستین اروپاییانی بود که به اهمیت و ارزش پل کلهر پی بُرد و درباره‌ی آن نوشته‌هایی به‌جا گذاشت. به همان گونه، ارنست هرتسفلد، باستان‌شناس آلمانی، در سفر رضاشاه به لرستان، در سال ۱۳۰۷ خورشیدی همراه او شد و پل کلهر را از نزدیک دید و یادداشت‌ها و نقشه‌هایی از آن فراهم آورد و آگاهی‌های بسیار ارزشمندی از این سازه به دست داد. طرح‌های سردستی هرتسفلد هنوز هم وجود دارد و از ارزش تاریخی برخوردار است. از ایرانیانی که درباره‌ی پل کلهر پژوهش‌های دامنه‌داری کرده‌اند، زنده‌یاد حمید ایزدپناه، تاریخ‌شناس برجسته‌ی لرستانی (درگذشته به سال ۱۳۹۲)می‌توان نام برد. بسیاری از آگاهی‌های دیگران درباره‌ی پل تاریخی کلهر، برگرفته از نوشته‌های اوست.


پل کلهر و دشواری‌های پیش‌رو

در سال‌های پایانی دهه‌ی هشتاد، سخن از ثبت جهانی پل کلهر در کنار چهار پل دیگر استان لرستان: پل‌های گاومیشان، کشکان، پل دختر و پل شکسته می‌رفت. اما در دی‌ماه همان سال بحث گازرسانی به شهر معمولان پیش آمد. این کار سبب می‌شد که ۲۰۰ متر از خط گاز از زیر یکی از پایه‌های پل کلهر بگذرد (تارنمای فردا نیوز، گزارش دی‌ماه ۱۳۸۸). چنین کاری ثبت جهانی پل کلهر را به خطر می‌انداخت. از این‌رو، میراث فرهنگی لرستان پروانه (:مجوز) انجام آن را نداد و پروژه ناتمام ماند. اینکه پس از آن چه چاره‌ای اندیشیده شد؟ از آن باخبر نیستیم.

پل کلهر پابرجا و استوار بود تا آنکه در سیل ویرانگر فروردین‌ماه ۱۳۹۸ آسیب‌های بسیاری دید و نیاز به مرمت و بازسازی پیدا کرد. در آن رخداد، طغیان رودخانه‌ی کشکان و افزایش ناگهانی آب، پل کلهر را در آستانه‌ی ویرانی قرار داد. اگر این رویداد ناخوشایند پیش می‌آمد نه تنها پل کلهر به تمامی ویران می‌شد، بلکه بخش گسترده‌ای از شهر معمولان نیز به زیر آب می‌رفت  و پیوند روستاهای آن گستره بُریده می‌شد. خوشبختانه پل کلهر در برابر طغیان رودخانه پایداری کرد و فرونریخت. چندی پس از آن بازسازی‌های کوتاه مدت آغاز شد و در تیرماه امسال مرمت‌های پایه‌ای‌تر به پایان رسید (خبرگزاری ایرنا). در این بازنده‌سازی، تاق شمالی پل که بیشترین آسیب را دیده بود، بازسازی شد.

پل کلهر که در بهمن‌ماه ۱۳۷۸ خورشیدی، در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است، افزون‌بر این که شاهکاری از هنر پل‌سازی ایرانیان باید دانسته شود، ارزش مکانی بسیاری نیز دارد و راه دست‌کند کلهر را شکل می‌دهد و هویت می‌بخشد.



*با بهره‌جویی از: کتاب «پل‌های ایران» نوشته‌ی منوچهر احتشامی (۱۳۸۶)؛ تارنماهای «پلدختر نیوز»؛ «خبرگزاری ایسنا» و «ویکی پدیا».

خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر