۲۲ شهریور ۱۳۹۶

هشدار: خطر نابودی تخت‌جمشید و شهر پارسه بر اثر نشست زمین

-کارشناس پایگاه میراث جهانی پاسارگاد: در حال حاضر دشت اطراف تخت جمشید  که محل شهر باستانی پارسه و کوشک حکومتی  تخت جمشید است، دچار نشست شده.

-«در بیشتر مناطق مرودشت، شاهد شکاف‌های متعدد سالانه ۳۰ تا ۵۰ سانتی‌متری ناشی از نشست زمین هستیم و به دلیل بیکاری و جلوگیری از مهاجرت روستاییان، کسی از برداشت بی‌رویه آب جلوگیری نمی کند.»
-«اولین بار، ترک‌ها و شکاف‌های زمین، درغرب تخت جمشید و دقیقاً در پارک پردیس، محل برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شروع شد.»
-«اگر این نشست‌ها با همین شکل پیش بروند ممکن است تعادل گسل‌های موجود در این منطقه را بر هم بزنند و کوه رحمت که تخت جمشید و کاخ های هخامنشی بر روی آن قرار گرفته دچار رانش شود که آن را دیگر با روش‌های معمول انسانی نمی‌توان متوقف کرد.»
کیهان لندن، فیروزه رمضان‌زاده – با تایید وجود چاله‌هایی به عمق یک متر در زمین‌های اطراف مجموعه جهانی تخت جمشید و نقش رستم، نگرانی‌های دوستداران میراث فرهنگی در مورد خطرات احتمالی نشست زمین در این محوطه میراث جهانی افزایش پیدا کرده است.
هرچند برای اولین بارنیست که محوطه میراث جهانی تخت جمشید با این پدیده روبرو می‌شود. نشست زمین در فاصله سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ رخ داده و در سال ۱۳۹۱ اثر خود را نشان داده است.
پدیده نشست زمین و پیدایش چاله‌ها پدیده هایی طبیعی هستند که دربلندمدت بر اثر خشکسالی‌های پی‌درپی و برداشت بی رویه آب کشاورزی از منابع آب سفره‌های زیرزمینی ایجاد می‌شوند.
آبیاری برنج در مرودشت با آب چاه
روزنامه شهروند چندی پیش به نقل از محسن رشید فرخی، نایب‌رئیس کمیسیون آب، اقتصاد و محیط‌زیست اتاق ایران نوشت: «استان فارس با سالانه ۵۴سانتی‌متر نشست، رتبه اول فرونشست جهان را از آن خود کرده است.»
یکی از کارشناسان محوطه میراث جهانی پاسارگاد که نخواست نام‌اش فاش شود در این زمینه به کیهان لندن می‌گوید: «متاسفانه طبق اطلاعات جدید به دست آمده، استان فارس، مقام نخست نشست زمین در کشور، و به گفته برخی، در جهان را به خود اختصاص داده است. به دلیل ترویج کشاورزی و برداشت‌های بی رویه آب در سراسر استان و کشت محصولات پرمصرفی مثل گندم و برنج و یک سری صیفی‌جات مثل هندوانه و محصولاتی از خانواده ذرت و در کنار آن خشکسالی، تقریباً وضعیت آب در همه جای استان به جز مناطق محدودِ دارای بارندگی های مناسب، به شدت وخیم است.»
او در مورد دلایل این بحران توضیح می دهد: «با وجود کم‌آبی در مناطق دارای منابع آبی محدود، نه تنها سطح زیرکشت را کم نکردیم بلکه برعکس، عده‌ای با این نگاه که تا این منابع آبی وجود دارند باید از آنها استفاده کرد، برای سوءاستفاده اقتصادی خواستند خلاء کمبود تولیدات در مناطق دارای بحران جدی را پر کنند. الان مناطقی که به حد بحران حاد نرسیده بودند هم به مرز بحرانی رسیده‌اند و این عده وضعیت را حتی به حالت ثبات هم نرساندند و حالا وضع بدتر شده است.»
وی مرودشت و اطراف آن را از نظر نشست زمین، جزو مناطق بحرانی استان فارس معرفی می‌کند و می‌افزاید: «بعد از انقلاب، مرودشت، مرکز تولید گندم ایران شد، با این شعار که «گندم بکارید خودکفایی درو کنید»، به‌علاوه پیش از آن در این منطقه چغندرو ذرت هم می‌کاشتند، در مرودشت که محوطه تاریخی تخت جمشید هم در آن قرار گرفته در بسیاری از مناطق، سالی دو نوبت کشت می‌کردند کشت بهاره و پاییزه و بخش عمده‌ای از میزان آب مصرفی  این کشت‌ها به وسیله چاه و بخشی هم به وسیله آب سد درودزن تامین می‌شد. هر قدر وضعیت بارندگی بدتر شد، آب سد درودزن که بخش عمده‌ای از آب شهر شیراز را تامین می‌کند برای آب آشامیدنی ذخیره شد و سهمیه کشاورزی آن کمتر شد؛ بنابراین آب کشاورزی را از طریق چاه‌ها تامین می‌کردند و می‌کنند. مثلاً در بعضی مناطق، با آب چاه، برنج می‌کارند. به خاطر نوع کشت سنتی و غرقابی بودن، آب زیادی برای کشت برنج لازم است. پیامدهای این برداشت ها از اواخر دهه ۸۰ با ترک خوردن‌ها و نشست های متعدد در جاهای مختلف مرودشت ایجاد شد.»
خبرگزاری ایسنا مردادماه  سال گذشته به نقل از کوروش محمدخانی، عضو شورای فنی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید  نوشته بود: «بیشترین ترک‌ها در مقابل چادرهای شاهی مجموعه پردیس تخت جمشید در فاصلهٔ ۲۰۰ متری تختگاه تخت جمشید به سمت غرب وجود دارند».
پروفسورعزت‌الله رییسی،  زمین‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز نیز با اشاره به وجود این پدیده طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در منطقه نقش رستم تا روستای شول در سال ۱۳۹۳ به خبرگزاری مهر گفته بود: «افت سطح آب زیرزمینی بالاخره اثر خود را در سال ۱۳۹۱ نشان داد به طوری که در فاصله ۲۰۰ متری از صفه اصلی تخت جمشید شکافی موازی با صفه به طول ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر، عرض یک متر و عمق حداکثر یک متر نمایان شد.»
شهرام رهبر، مدیر داخلی مجموعه جهانی تخت جمشید نیز یک سال بعد، از گسترش شکاف‌‌های اطراف و حریم این دو مجموعه خبرداده و به خبرگزاری مهر گفته بود که عمق شکاف‌ها به سوی روستاهای اطراف ازجمله روستای شول بیشتر و دهانه شکاف‌ها بازترشده‌اند.
این خبرگزاری نوشته است:« فرونشست زمین در برخی از دشت‌های فارس به  ۳۰ سانتی‌متر هم رسیده است. در برخی از این مناطق از جمله استهبان و مرودشت، شکستگی‌های زیرزمینی به صورت تونل‌های گسیخته ایجاد شده است.»
۳۰ تا ۵۰ سانتی‌متر شکاف سالانه در زمین های مرودشت
کارشناس میراث فرهنگی محوطه میراث جهانی پاسارگاد در ادامه گفتگو با کیهان لندن معتقد است: «با این نگاه که مرودشت در یک منطقه گسل کوهستانی قرار دارد و عمق این نشست‌ها هنوز به شدت نشست۱۸۰ – ۱۹۰ سانتی‌متری نقاطی مثل دشت استهبان نرسیده اما در بیشتر مناطق مرودشت، شاهد شکاف‌های متعدد سالانه ۳۰ تا ۵۰ سانتی‌متری ناشی از نشست زمین هستیم و به دلیل مساله بیکاری و جلوگیری از مهاجرت روستاییان کسی از برداشت‌های بی‌رویه آب جلوگیری نمی‌کند، دولت هم راهی پیش‌بینی نکرده؛ از آن طرف، آب‌های زیرزمینی را می‌کشند، از این طرف، زمین در حال نشست و پایین رفتن است.»
او در ادامه تاکید می‌کند: «اولین بار ترک‌ها و شکاف‌های زمین، درغرب تخت جمشید، جاده‌ای که ما را از شیراز به سوی تخت جمشید می‌برد و دقیقاً در پارک پردیس، محل برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شروع شد، مدتی بعد، همین ترک‌ها و شکاف‌ها در نزدیکی نقش برجسته‌های پادشاهان هخامنشی دیده شد.»
به گفته کارشناسان، با ادامه برداشت بی‌رویه از چاه‌های پمپاژ در محدوده حریم تخت جمشید و نقش رستم ممکن است روزی زیر پای محوطه میراث جهانی تخت جمشید خالی شود.
تهمورث یوسفی، رئیس مرکز زمین‌شناسی و مطالعات معدنی جنوب ایران درگفتگو با نشریه خبر جنوب معتقد است: «قرارگیری تخت جمشید بر روی بستر سنگی آن را از فرونشست بی‌رویه زمین در دشت مرودشت در امان نگه می دارد.» اما استدلال عبدالمجید اسدی، استاد زمین‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی این است: «اگرچه تخت جمشید روی یک بستر سنگی قرار دارد ولی این صفحه سنگی روی خاکی قرار گرفته که از فرونشست زمین تاثیر می پذیرد. به این ترتیب هیچ بعید نیست که با ادامه برداشت بی‌رویه آب از دشت مرودشت، زیرپای تخت جمشید خالی شود.»
کارشناس میراث فرهنگی پایگاه میراث جهانی پاسارگاد در ادامه گفتگو با کیهان لندن می‌گوید: «با توجه به اینکه مدیریت منابع آب در اختیار مجموعه سازمان میراث فرهنگی نیست شاید نتوان توقع زیادی داشت که کاراجرایی انجام بدهد، چون موضوع، بسیار گسترده‌تر از یک دستگاه است؛ حوزه آبخیز مرودشت و مجموعه تخت جمشید فقط خود مرودشت نیست،  کوه رحمت که تخت جمشید بر روی آن قرار دارد را نگاه کنید، در شمال آن ارسنجان، در جنوب شرقی آن، خرامه، درشمال غرب آن هم منطقه پاسارگاد، در همه این مناطق، بحران آب وجود دارد و این مناطق از نظر منابع آبی و حوزه آبخیزداری به یکدیگر متصل هستند.»
او تاکید می کند: «اگر قرار باشد مشکل حفاظت از تخت جمشید و آثار تاریخی مهم مرودشت حل شود باید بحث بحران آب و استخراج منابع آبی از خرم‌بید تا خرامه و حتی سپیدان، مناطق دارای منابع آبی متصل به یکدیگر مدیریت شود نه در سطح فقط دشت مرودشت و چاه‌هایش. هرچند تاثیر مستقیم را همین چاه‌ها دارند چون اگر وضعیت بحرانی کل منطقه ادامه پیدا کند پیامدهایش در کل منطقه رخ می‌دهد، بنابراین باید این بحران را منطقه‌ای و نه شهری و شهرستانی بررسی کرد، چون آب را مثلاً از چاه‌های نزدیک تخت جمشید می‌کشید یک بخشی از این آب از زیرزمین ارسنجان و پاسارگاد تامین می‌شود، چون منابع تامین‌کننده این آب‌ها به یکدیگر وصل هستند و این موضوعی نیست که فقط به مرودشت محدود شود، این یک مدیریت بحران را می‌طلبد و با توجه به مسائل کمبود آب، کسی به این مساله توجه نمی‌کند.»
این کارشناس به مشکل دیگری نیز اشاره می‌کند که محدود به تخت جمشید نیست: «در حال حاضر این نشست‌ها در محوطه دشت اطراف تخت جمشید، محل قرارگرفتن شهر باستانی پارسه و کوشک حکومتی تخت جمشید ایجاد شده است، اگر قرار باشد روزی باستان‌شناسان آثار این منطقه را خارج کنند تا آن روز به خاطر این نشست‌ها آسیب‌های جبران‌ناپذیری به آثار تاریخی که همین الان در زیرزمین قرار دارند وارد خواهد شد شود و این خطر برای این محوطه‌ها به عنوان بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی و منظر تخت جمشید نگران‌کننده است.»
به گفته وی، اگر نشست‌های زمین به همین شکل پیش بروند ممکن است تعادل گسل‌های موجود در این منطقه را برهم بزنند و خود به خود، کوه رحمت که تخت جمشید و کاخ‌های هخامنشی بر روی آن قرار گرفته‌اند در میان مدت، دچار رانش شوند و قطعاً رانش را نمی‌توان با روش‌های معمول انسانی متوقف کرد.
با نشست زمین در تخت جمشید، نه تنها این محوطه ثبت شده در فهرست میراث جهانی (یونسکو) در آستانه نابودی قرار می‌گیرد بلکه تالاب بختگان، یکی از تالاب‌های بزرگ و باقی‌مانده در استان فارس هم خشک می‌شود و مردم شهرها و روستاهای اطراف داراب، فسا، نیریز، مرودشت و استهبان هم در معرض ریزگردها قرار می‌گیرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر