هنوز ماجرا در تالاب میانکاله پایان نیافته بود که خبر مرگ پرندگان کوچرو در چند تالاب در استانهای دیگر خبرساز شد.
کارشناسان هنوز هم علت مرگ گروهی پرندگان را نا روشن و تردیدآمیز میدانند. ما اکنون با فاجعهای زیستبومی و پیامدهای هراسآور آن روبهرو شدهایم.
در میان خبرهای ریز و درشتی که هر از چندگاهی میشنویم، مرگ شمار بسیاری از پرندگان بومی و کوچرو تالاب میانکاله، در روزهای آغازین بهمنماه، ناخوشایند و دلخراش بود. خبرها هر بار رنگ و روی دیگری میگرفت و گمانههایی را دامن میزد. آیا بیماریای ناشناخته جان کمیابترین پرندگان پهنهای آبی را گرفته بود؟ افزونبر این بیم آن میرفت که بیماری پرندگان گسترش بیابد. آیا این بیماری میتوانست انسانها را هم دچار کند؟
در آغاز، همهی این پرسشها، پاسخی گنگ و ناروشن میگرفت و سازمانهایی که سرپرست محیط زیست کشور بودند همه چیز را به بررسیهای بیشتر در روزهای آینده واگذار میکردند.
نخستین خبرها روز چهارشنبه دوم بهمنماه 1398 خورشیدی، گزارش شد. گفته شد صدها پرندهی تالاب میانکاله از میان رفتهاند. مرگ آنها را «مشکوک» و «غیر عادی» میدانستند. ساعت به ساعت نیز بر آمار مرگومیر پرندگان افزوده میشد. بیشتر از همه، فلامینگوها، چنگرها و کشیمهای بزرگ درگیر این مرگ ناگهانی شده بودند.
روز سوم بهمن ماه، ادارهی کل حفاظت از محیط زیست استان مازندران، بی آنکه توانسته باشد سبب ازمیانرفتن پرندگان را بیابد، آگاهی داد که سرگرم گردآوری لاشهی پرندگان، دفن بهداشتی آنها و نمونهگیری برای بررسی مرگ پرندگان است.
خبرهای گوناگون که گاه همراه با گمانهای بیپایه هم بود، فزونی میگرفت. چهار روز پس از آن استاندار مازندران خواستار پیگیری مرگ گونههای کوچرو و بومی تالاب شد. این در حالی بود که گروههای دامپزشکی و محیط زیست همچنان سرگرم نمونهگیری و از میان بردن لاشهی پرندگان بودند. گمان میرفت پرندگان میانکاله به بیماریای ناشناخته و کشنده دچار شدهاند.
در همان روز (هفتم بهمنماه) گمانها به آنسو رفت که مسموم بودن تالاب سببساز چنین فاجعهای زیستبومی شده است. معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با خبرگزاریها، گمانها درباره ی «آنفولانزای فوق حاد» پرندگان را رد کرد و در پاسخ به این که آیا سمهای کشاورزی و صنعتی سبب مرگ پرندگان بوده است؟ پاسخ داده بود: «موضوع آلایندگی تالاب میانکاله پابرجا است. تالاب با پساب (:فاضلاب) شهری، آلایندههای صنعتی و سمهای کشاورزی، آلوده میشوند» (خبرگزاری ایلنا).
سرانجام دو روز پس از آن گفته شد که بررسیهای آزمایشگاهی و میدانی نشان داده است بیماری «بوتولیسم» سبب از میان رفتن پرندگان میانکاله بوده است. این خبر از سوی سازمان دامپزشکی به گونهای رسمی بازگو شد و دو روز پس از آن از سوی عیسی کلانتری، فرنشین (:رییس) سازمان محیط زیست، تایید شد. افزونبر اینکه بر این نیز پافشاری شده بود که بیماری بوتولیسمی که پرندگان میانکاله را درگیر کرده است، «از نوع سه که قابلیت انتقال از پرندگان به انسان را ندارد». حالا شمار پرندگان ازمیانرفته بیش از 10 هزار بال، برآورد شده بود.
اگر پرندهای با بوتولیسم مسموم شود توان حرکت بالها و پاهای خود را نخواهد داشت و عضلههای گردن پرنده از کار میافتد. سرانجام با ازدسترفتن آب بدن، تعادل پرنده از میان میرود و با دچار شدن به نارسایی تنفسی خواهد مُرد؛ مرگی دردناک و خاموش که ذره ذره پرندگان گرفتار بوتولیسم را از پا درمیآورد.
هر چند گفته شده است که «بر اثر رکود آب و شرایط بی هوازی، باکتریهای درون آب و خاک سم بوتولیسم را ترشح میکنند» (سخنان کلانتری، خبرگزاری ایلنا)، اما هنوز هم این پرسش را میتوان پیش کشید که آیا نمیشد تالاب میانکله را، که یکی از سرمایههای گرانبهای کشور است، آن گونه نگاهداری کرد که از پدید آمدن چنین رویداد فاجعهباری جلوگیری کنیم؟ آیا راه حلی برای پیشگیری از این رویداد زیانبار وجود نداشت؟ این پرسشها تاکنون پاسخ دلگرم کنندهای نیافتهاند!
روز سوم بهمن ماه، ادارهی کل حفاظت از محیط زیست استان مازندران، بی آنکه توانسته باشد سبب ازمیانرفتن پرندگان را بیابد، آگاهی داد که سرگرم گردآوری لاشهی پرندگان، دفن بهداشتی آنها و نمونهگیری برای بررسی مرگ پرندگان است.
خبرهای گوناگون که گاه همراه با گمانهای بیپایه هم بود، فزونی میگرفت. چهار روز پس از آن استاندار مازندران خواستار پیگیری مرگ گونههای کوچرو و بومی تالاب شد. این در حالی بود که گروههای دامپزشکی و محیط زیست همچنان سرگرم نمونهگیری و از میان بردن لاشهی پرندگان بودند. گمان میرفت پرندگان میانکاله به بیماریای ناشناخته و کشنده دچار شدهاند.
در همان روز (هفتم بهمنماه) گمانها به آنسو رفت که مسموم بودن تالاب سببساز چنین فاجعهای زیستبومی شده است. معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با خبرگزاریها، گمانها درباره ی «آنفولانزای فوق حاد» پرندگان را رد کرد و در پاسخ به این که آیا سمهای کشاورزی و صنعتی سبب مرگ پرندگان بوده است؟ پاسخ داده بود: «موضوع آلایندگی تالاب میانکاله پابرجا است. تالاب با پساب (:فاضلاب) شهری، آلایندههای صنعتی و سمهای کشاورزی، آلوده میشوند» (خبرگزاری ایلنا).
سرانجام دو روز پس از آن گفته شد که بررسیهای آزمایشگاهی و میدانی نشان داده است بیماری «بوتولیسم» سبب از میان رفتن پرندگان میانکاله بوده است. این خبر از سوی سازمان دامپزشکی به گونهای رسمی بازگو شد و دو روز پس از آن از سوی عیسی کلانتری، فرنشین (:رییس) سازمان محیط زیست، تایید شد. افزونبر اینکه بر این نیز پافشاری شده بود که بیماری بوتولیسمی که پرندگان میانکاله را درگیر کرده است، «از نوع سه که قابلیت انتقال از پرندگان به انسان را ندارد». حالا شمار پرندگان ازمیانرفته بیش از 10 هزار بال، برآورد شده بود.
اگر پرندهای با بوتولیسم مسموم شود توان حرکت بالها و پاهای خود را نخواهد داشت و عضلههای گردن پرنده از کار میافتد. سرانجام با ازدسترفتن آب بدن، تعادل پرنده از میان میرود و با دچار شدن به نارسایی تنفسی خواهد مُرد؛ مرگی دردناک و خاموش که ذره ذره پرندگان گرفتار بوتولیسم را از پا درمیآورد.
هر چند گفته شده است که «بر اثر رکود آب و شرایط بی هوازی، باکتریهای درون آب و خاک سم بوتولیسم را ترشح میکنند» (سخنان کلانتری، خبرگزاری ایلنا)، اما هنوز هم این پرسش را میتوان پیش کشید که آیا نمیشد تالاب میانکله را، که یکی از سرمایههای گرانبهای کشور است، آن گونه نگاهداری کرد که از پدید آمدن چنین رویداد فاجعهباری جلوگیری کنیم؟ آیا راه حلی برای پیشگیری از این رویداد زیانبار وجود نداشت؟ این پرسشها تاکنون پاسخ دلگرم کنندهای نیافتهاند!
هنوز ماجرا در تالاب میانکاله پایان نیافته بود که خبر مرگ پرندگان کوچرو در چند تالاب در استانهای دیگر خبرساز شد. خبرهای ناگواری که همچنان در سایهروشن گمانهزنیهای راست و ناراست روان دوستداران طبیعت را آزرده و رنجانده است.
به گزارش ایرنا مرگ گروهی و مشکوک شماری از سارها، در جوی آب و و گذرگاههای پیرامون میدان بازرگانی شهرستان بجنورد، مرکز خراسان شمالی، سبب شگفتی و نگرانی مردم شده است.
گذشته از اینکه برخی کارشناسان هنوز هم علت مرگ گروهی پرندگان را نا روشن و تردیدآمیز میدانند، میتوان گفت اکنون با فاجعهای زیستبومی و پیامدهای هراسآور آن روبهرو شدهایم. رخدادی که ممکن است به دگرگونیهای ناخوشایند طبیعی بینجامد و زیستبوم ایران را دستخوش رخدادهای تلخ دیگری از این دست یا بیش از این کند.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر