بهروشنی پیدا نیست که در چه زمانی شماری از مردم، خانههایی را در دامنهی کوه حفر میکنند تا پناهگاهی برای خود بسازند. صخرههای کنده شده، شکل مخروطی (کلهقندی) دارد. آن مردمان دور یا نزدیک، از کجا آمده بودند؟ چه کسانی بودهاند؟ از چه میگریختند که برای پنهانماندن از دیگران، صخرهها را حفر کردهاند؟ اینها پرسشهایی است که پاسخ اطمینانبخشی ندارند.
میگویند نخستین کسانی که صخرههای کلهقندی سهند را برای گذران زندگی برگزیدند، روستاییان «حیلهور» بودند. حیلهور تا روستای صخرهای سهند دو کیلومتر فاصله دارد. حیلهوریها از ترس مغولانی که در سدهی هفتم مهی در ایران تاخت و تاز میکردند و همه را از دم شمشیر میگذراندند، به آن صخره پناه آوردند و خانههایی را به شکل شگفتانگیزی ساختند که امروز به نام روستای «کندوان» شناخته میشود.
اما داستان آمدن حیلهوری به کندوان، تنها یکی از داستانهایی است که دربارهی ساخت دستکندهای کندوان بر سر زبانهاست. دیرینهشناسان نگاه دیگری دارند. آنها پیشینهی کندوان را تا 1500 سال گمانه میزنند و برای درستی سخن خود نشانههایی میآورند. این را هم میگویند دگرگونیهای آتشفشانی کوه سهند، آن صخرهها را پدید آورده است. هر چه هست، آنچه شگفتی روستایی مانند کندوان را افزونتر میکند، نه ساخت و ساز خانههای آن، بلکه جریان زندگی در چنان جایی است که تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است. دو روستای صخرهای دیگر در جهان شناخته شده است: یکی در ترکیه و دیگری در آمریکا. اما هر دوی آنها خالی هستند و کسی در آنجا زندگی نمیکند. در حالی که کندوان سرشار از زندگی است و مردمانش از دورترین زمانها تا به امروز خانههای دستکندشان را تَرک نکردهاند. همین است که کندوان آوازهای جهانی یافته است و هر سال هزاران گردشگر به دیدن این روستا میآیند.
اما داستان آمدن حیلهوری به کندوان، تنها یکی از داستانهایی است که دربارهی ساخت دستکندهای کندوان بر سر زبانهاست. دیرینهشناسان نگاه دیگری دارند. آنها پیشینهی کندوان را تا 1500 سال گمانه میزنند و برای درستی سخن خود نشانههایی میآورند. این را هم میگویند دگرگونیهای آتشفشانی کوه سهند، آن صخرهها را پدید آورده است. هر چه هست، آنچه شگفتی روستایی مانند کندوان را افزونتر میکند، نه ساخت و ساز خانههای آن، بلکه جریان زندگی در چنان جایی است که تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است. دو روستای صخرهای دیگر در جهان شناخته شده است: یکی در ترکیه و دیگری در آمریکا. اما هر دوی آنها خالی هستند و کسی در آنجا زندگی نمیکند. در حالی که کندوان سرشار از زندگی است و مردمانش از دورترین زمانها تا به امروز خانههای دستکندشان را تَرک نکردهاند. همین است که کندوان آوازهای جهانی یافته است و هر سال هزاران گردشگر به دیدن این روستا میآیند.
روستای کندوان در 18 کیلومتری شهرستان اسکو، در استان آذربایجان شرقی، جای گرفته است؛ روستایی است در دامنهی 3700 متری کوه سهند. آنجا را کندوان نامیدهاند چون خانههایش کندو شکل است. در کندوان 17 خانه هست. خودِ روستاییان خانههای شان را «کران» مینامند. هر کران، دارای اتاقها، آشپزخانه، تنور و دیگر بایستههای یک زندگی روستایی است. ستبری دیوارهای آن چیزی میان دو تا سه متر است. نکتهی شگفتانگیز اینجاست که جنس دیوارهای صخرهای کندوان بهگونهای است که در سرما کرانها را گرم نگه میدارد و در سرما، خنک میکند!
کرانها چهار تا پنج اشکوبه هستند. ستبری دیوارهای کرانها، نوردهی اشکوب همکف را سخت میکند. از همینرو آن اشکوب را به جای اصطبل بهکار میبرند. اشکوب بالایی هم جایی مانند انباری است. مهرازی کرانهای کندوان بهگونهای است که کوچکترین آسیبی به محیط زیست نزده است و آلایندهای برای طبیعت آنجا شناخته نمیشود. مردم کندوان، در آن زمانهای ناپیدا، به کمک تیشه دیوارها را کندهاند و به شیوهای هوشمندانه خانههایی بیمانند (دست کم بیمانند در فلات ایران) پدید آوردهاند. جز سنگ، هیچ سازهی دیگری در ساخت کرانها بهکار نرفته است.
کرانها چهار تا پنج اشکوبه هستند. ستبری دیوارهای کرانها، نوردهی اشکوب همکف را سخت میکند. از همینرو آن اشکوب را به جای اصطبل بهکار میبرند. اشکوب بالایی هم جایی مانند انباری است. مهرازی کرانهای کندوان بهگونهای است که کوچکترین آسیبی به محیط زیست نزده است و آلایندهای برای طبیعت آنجا شناخته نمیشود. مردم کندوان، در آن زمانهای ناپیدا، به کمک تیشه دیوارها را کندهاند و به شیوهای هوشمندانه خانههایی بیمانند (دست کم بیمانند در فلات ایران) پدید آوردهاند. جز سنگ، هیچ سازهی دیگری در ساخت کرانها بهکار نرفته است.
هر کران کندوان با این که چند اشکوبهای است اما از درون به هم راه ندارند و تنها از بیرون کران است که پلکانی صخرهای راه به اشکوبهای بالایی میبرد.
با اینکه کرانها، روستاییان کندوان را از گزند سرما دور نگه میدارد اما مردمان آنجا ناگزیرند یخبندانهای توانفرسای زمستان را تاب بیاورند و خود را با آن شرایط دشوار سازگار کنند.
رفتن به کندوان، سفر به ژرفای تاریخ است. هنوز هم در هزارهی سوم میتوان در آن دامنههای زیبا و چشمنواز سهند، روستاییانی را دید که مانند انسانهای غارنشین، سرپناه خود را در میان صخرهها برگزیدهاند. آنها در دستکندهایی زندگی میکنند که مانند کندو است. بیسبب نیست که عسل کندوانیها کام را شیرین میکند و نیروی زندگی میبخشد!
با اینکه کرانها، روستاییان کندوان را از گزند سرما دور نگه میدارد اما مردمان آنجا ناگزیرند یخبندانهای توانفرسای زمستان را تاب بیاورند و خود را با آن شرایط دشوار سازگار کنند.
رفتن به کندوان، سفر به ژرفای تاریخ است. هنوز هم در هزارهی سوم میتوان در آن دامنههای زیبا و چشمنواز سهند، روستاییانی را دید که مانند انسانهای غارنشین، سرپناه خود را در میان صخرهها برگزیدهاند. آنها در دستکندهایی زندگی میکنند که مانند کندو است. بیسبب نیست که عسل کندوانیها کام را شیرین میکند و نیروی زندگی میبخشد!
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر