در سیزدهم بهمنماه سال 2529 شاهنشاهی برابر با دوم فوریه سال 1971 میلادی، در شهر رامسر مازندران، پیماننامهای جهانی برای نگاهبانی از تالابها به تصویب رسید. این پیماننامه جهانی که در دوره محمدرضاشاه پهلوی به تصویب رسید، و یکی از دست آوردهای بزرگ در پاسداری از زیست بوم ایران و جهان است، به «کنوانسیون رامسر» آوازه پیدا کرده است. از همینرو، مردم جهان به این بهانه، هر سال در دوم فوریه (سیزدهم بهمنماه)، روز جهانی تالابها را گرامی میدارند.
این روز جهانی، بهانه و زمان درخوری است برای آگاهیبخشی دربارهی تالابها و ارزش زیستبومی کممانند آنها. این پهنههای آبی، که خوشبختانه در کشور ما پُرشمارند، بیگمان جایگزینی ندارند. پس باید نگهبانی و توجه ویژه به تالابها، کاری همگانی و ملی شناخته شود. سیزدهم بهمن، روز جهانی تالابها، را میتوان سرآغازی دیگر برای نگاهبانی از زیستبوممان دانست.
مرگ پرندگان کوچرو (:مهاجر) در تالاب میانکاله که هنوز علت آن بهدرستی روشن نیست، گمانههای راست و ناراستی را پیرامون این رخداد تلخ پدید آورده است و امسال برای این پرندگان پناهآورده به تالابی که قرار بود زمستانشان را به بهاری دیگر پیوند بزند تراژدی جهنمواری را رقم زد. این رخداد بایستگی نگاهداری و پاسداری از داشتههای طبیعی را که سرمایههای ملی ارزشمندی برای هر کشور هستند صدچندان میکند.
شناخت تالاب و آگاهی از ارزشها و کاربردهای زیستبومی آن پیششرط نگاهبانی از این گسترههای آبی است. روز جهانی تالاب زمان مناسبی است برای بازنگری در پاسداری از سرمایههای بیبازگشت زیستبومی و نگاهداری و سپردن آن به آیندگان است. آیندگانی که بیگمان پرسشگران و بازخواستکنندگانی سختگیر خواهند بود.
تالاب چیست؟
یکی از دشواریهایی که زیستبومشناسان با آن روبهرو هستند تعریف تالاب است. با آن که دیدگاههای کموبیش گوناگونی در تعریف تالاب گفته شده است اما میتوان تالاب را، برپایهی تعریف «کنوانسیون بینالمللی رامسر- 1971» دارای چنین ویژگیهایی دانست: گسترههایی مردابی و آبمانند یا برکههای ساختگی یا طبیعی که به گونهای همیشگی یا موقت دارای آب ساکن یا روان، شیرین یا شور یا نیمهشور باشند. بلندی (:ارتفاع) آب این گسترهها بیش از شش متر نیست.
ویژگی اصلی تالابها، ماندگاری نسبی آب در آنهاست. افزونبر این که دارای گیاهان پایدارِ سازگار با محیط هستند و آب آنها ایستا و کمژرفا است. هم چنین مواد آلی به هم فشردهای دارند که بهآهستگی تجزیه میشوند. از سویی دیگر، گونههای جانوری و گیاهی در آنها فراوان است. این گیاهان، هیدروفیت (:آبدوست) هستند. یک ویژگی دیگر تالابها، خاک آنهاست که با خاکهای پیرامون خود متفاوت است.
گونههایی که در تالابها یافت میشود از شمار گیاهان، جانوران و میکربهاست. گیاهان تالابها، آبزی، کنار آبزی و گیاهان همسطح با آب است.
از دههی 1970 میلادی بود که برای انسان اهمیت زندگیبخش و ارزش زیستبومی تالابها شناخته شد. از آن دهه به اینسو، در سراسر جهان کوششهای فراوانی برای شناسایی و نگاهبانی از تالابها انجام گرفته است. در کنوانسیون رامسر، بیش از 1220 تالاب در جهان شناسایی شد که 22 تالاب آن در ایران جای دارد.
تالابها در نیروبخشی به خاک، جلوگیری از پدید آمدن کانونهای گرد و غبار، مهار آتش سوزیها، پالایش آبها و تقویت منابع زیرزمینی نقش بسیارارزشمند و یگانهای دارند. تالابها میتوانند از گسترش کویر جلوگیری کنند و در نگهداشتن تپههای شنی نقش داشته باشند. افزونبر همهی اینها، تالابها گنجینههای گرانبهای ژنی گیاهی و جانوری بهشمار میروند.
یکی از دشواریهایی که زیستبومشناسان با آن روبهرو هستند تعریف تالاب است. با آن که دیدگاههای کموبیش گوناگونی در تعریف تالاب گفته شده است اما میتوان تالاب را، برپایهی تعریف «کنوانسیون بینالمللی رامسر- 1971» دارای چنین ویژگیهایی دانست: گسترههایی مردابی و آبمانند یا برکههای ساختگی یا طبیعی که به گونهای همیشگی یا موقت دارای آب ساکن یا روان، شیرین یا شور یا نیمهشور باشند. بلندی (:ارتفاع) آب این گسترهها بیش از شش متر نیست.
ویژگی اصلی تالابها، ماندگاری نسبی آب در آنهاست. افزونبر این که دارای گیاهان پایدارِ سازگار با محیط هستند و آب آنها ایستا و کمژرفا است. هم چنین مواد آلی به هم فشردهای دارند که بهآهستگی تجزیه میشوند. از سویی دیگر، گونههای جانوری و گیاهی در آنها فراوان است. این گیاهان، هیدروفیت (:آبدوست) هستند. یک ویژگی دیگر تالابها، خاک آنهاست که با خاکهای پیرامون خود متفاوت است.
گونههایی که در تالابها یافت میشود از شمار گیاهان، جانوران و میکربهاست. گیاهان تالابها، آبزی، کنار آبزی و گیاهان همسطح با آب است.
از دههی 1970 میلادی بود که برای انسان اهمیت زندگیبخش و ارزش زیستبومی تالابها شناخته شد. از آن دهه به اینسو، در سراسر جهان کوششهای فراوانی برای شناسایی و نگاهبانی از تالابها انجام گرفته است. در کنوانسیون رامسر، بیش از 1220 تالاب در جهان شناسایی شد که 22 تالاب آن در ایران جای دارد.
تالابها در نیروبخشی به خاک، جلوگیری از پدید آمدن کانونهای گرد و غبار، مهار آتش سوزیها، پالایش آبها و تقویت منابع زیرزمینی نقش بسیارارزشمند و یگانهای دارند. تالابها میتوانند از گسترش کویر جلوگیری کنند و در نگهداشتن تپههای شنی نقش داشته باشند. افزونبر همهی اینها، تالابها گنجینههای گرانبهای ژنی گیاهی و جانوری بهشمار میروند.
ویژگیهای کممانند تالابهای ایران
تالابهای ایران گاه ویژگیهایی دارند که در میان تالابهای جهان کممانند است. برای نمونه:
– تالاب لیپار در استان سیستان وبلوچستان به رنگ صورتی است و از دید رنگآمیزی، بسیار زیبا و چشمنواز است. جالب است بدانیم که تنها چهار تالاب دیگر در جهان دیده شده است که ویژگی رنگآمیزی تالاب لیپار را دارند.
– تالاب آقگل همدان پیشینهای 40 هزار ساله دارد که بسیار درخور توجه است.
– تالاب میقان اراک پیشینهای دو هزار ساله دارد و یکی از بزرگترین سرچشمههای سولفات سدیم است که از آوازهای جهانی برخوردار است.
– در تالابهای هرمزگان تنها آب سنگهای مرجانی ایران را میتوان دید؛
– تالاب لمبیر بستک در استان هرمزگان در گسترهای یکسره خشک پدید آمده است که از این دید بسیار شگفتانگیز و کممانند است؛
– تالاب انزلی نیز یکی از شناخته شدهترین تالابهای جهان است و ارزش زیستبومی آن بسیار مهم ارزیابی میشود. در این تالاب ویژگی شگفتآوری دیده میشود، بدینگونه که از درهمآمیزی آب لبشور دریا با آب شیرین جلوگیری میکند؛
– تالاب امیرکلایه گیلان از انگشتشمارترین تالابهای آب شیرین جهان است که دوری آن از دریا تنها یک کیلومتر است؛
– تالاب نئور اردبیل باکیفیتترین ماهی قزلآلای جهان را دارد؛
– به تالاب شادگان نیز باید اشاره کرد که یکی از مهمترین سرمایههای طبیعی جهان است؛
همهی اینها نشان از ارزش ماندگار و بیمانند تالابهای ایران دارد.
تالابهای ایران گاه ویژگیهایی دارند که در میان تالابهای جهان کممانند است. برای نمونه:
– تالاب لیپار در استان سیستان وبلوچستان به رنگ صورتی است و از دید رنگآمیزی، بسیار زیبا و چشمنواز است. جالب است بدانیم که تنها چهار تالاب دیگر در جهان دیده شده است که ویژگی رنگآمیزی تالاب لیپار را دارند.
– تالاب آقگل همدان پیشینهای 40 هزار ساله دارد که بسیار درخور توجه است.
– تالاب میقان اراک پیشینهای دو هزار ساله دارد و یکی از بزرگترین سرچشمههای سولفات سدیم است که از آوازهای جهانی برخوردار است.
– در تالابهای هرمزگان تنها آب سنگهای مرجانی ایران را میتوان دید؛
– تالاب لمبیر بستک در استان هرمزگان در گسترهای یکسره خشک پدید آمده است که از این دید بسیار شگفتانگیز و کممانند است؛
– تالاب انزلی نیز یکی از شناخته شدهترین تالابهای جهان است و ارزش زیستبومی آن بسیار مهم ارزیابی میشود. در این تالاب ویژگی شگفتآوری دیده میشود، بدینگونه که از درهمآمیزی آب لبشور دریا با آب شیرین جلوگیری میکند؛
– تالاب امیرکلایه گیلان از انگشتشمارترین تالابهای آب شیرین جهان است که دوری آن از دریا تنها یک کیلومتر است؛
– تالاب نئور اردبیل باکیفیتترین ماهی قزلآلای جهان را دارد؛
– به تالاب شادگان نیز باید اشاره کرد که یکی از مهمترین سرمایههای طبیعی جهان است؛
همهی اینها نشان از ارزش ماندگار و بیمانند تالابهای ایران دارد.
پرندگان تالابهای ایران و ارزش زیستبومی آنها
بسیاری از پرندگان کمیاب جهان در تالابهای ایران بهسر میبرند. پرندگان کوچرو که در کممانندی زبانزد هستند، زمستانگذرانی خود را در تالابهای ایران انجام میدهند. از این دید، تالابهای ایران شاهراه پرندگان کوچرو بهشمار میروند. تالاب فریدونکنار هر ساله پذیرای تنها دُرنای بازماندهی سیبری، به نام «دُرنای امید»، است. این دُرنا راهی پنج هزار کیلومتری را میگذراند تا به تالاب فریدونکنار برسد.
اردک تاجدار، که زیباترین اردک ایران است، در تالابهای استان چهارمحال و بختیاری دیده میشود. تالاب گندمان این استان در شمار 10 تالاب پرندهنگری ایران شناخته میشود و نام آن در دفتر بینالمللی پرندگان آبزی لندن ثبت شده است. تالابهای آذربایجانغربی نیز یکی از هفت دهلیز (:کریدور) بسیار باارزش پرندگان کوچرو جهان شناخته میشوند. در تالاب بوجاق گیلان پرندهی بسیار کمیابی به نام «شناگر بلوطی» دیده میشود.
بسیاری از پرندگان کمیاب جهان در تالابهای ایران بهسر میبرند. پرندگان کوچرو که در کممانندی زبانزد هستند، زمستانگذرانی خود را در تالابهای ایران انجام میدهند. از این دید، تالابهای ایران شاهراه پرندگان کوچرو بهشمار میروند. تالاب فریدونکنار هر ساله پذیرای تنها دُرنای بازماندهی سیبری، به نام «دُرنای امید»، است. این دُرنا راهی پنج هزار کیلومتری را میگذراند تا به تالاب فریدونکنار برسد.
اردک تاجدار، که زیباترین اردک ایران است، در تالابهای استان چهارمحال و بختیاری دیده میشود. تالاب گندمان این استان در شمار 10 تالاب پرندهنگری ایران شناخته میشود و نام آن در دفتر بینالمللی پرندگان آبزی لندن ثبت شده است. تالابهای آذربایجانغربی نیز یکی از هفت دهلیز (:کریدور) بسیار باارزش پرندگان کوچرو جهان شناخته میشوند. در تالاب بوجاق گیلان پرندهی بسیار کمیابی به نام «شناگر بلوطی» دیده میشود.
خطرهایی که تالابهای ایران را تهدید میکند
تالابها سرمایههای گرانبهای زیستبومی ایران بهشمار میروند. افزونبر ارزش زیستبومی، اقتصادی و گردشگری آنها، این پهنهها را باید جاهایی برای پژوهشهای بنیادی گیاهشناسی و جانورشناسی دانست. اما این سرمایههای ملی با خطرها و تهدیدهایی روبهرو هستند. شماری از آن خطرها که گاه به زیانها و آسیبهای جبرانناپذیری انجامیده است، فهرستوار چنین است:
کندن (:حفر) چاههای غیرمجاز یکی از آن آسیبها است. در تالابهای استان مازندران 80 هزار چاه غیرمجاز دیده میشود. درونشد فاضلابهای روستایی و شهری به تالابها از دیگر آسیبهاست. رشد خزههای ساحلی که به مرگ ماهیان میانجامد، آمدوشد کنترل نشدهی گذرندگان به برخی از تالابها، پایمال کردن حقآبهی تالابها، برداشت بیرویهی شن و ماسه و منابع آبی تالابها، زهکشیها، تبدیل کردن تالابها به زمینهای کشاورزی (نمونهی آشکار آن صیفیکاری در بروجرد است که زیان بسیاری به تالابهای این گستره زد)، شکار بیرویه پرندگان و پستانداران پیرامون تالابها، درون شد سمهای کشاورزی و درون شد پساب واحدهای صنعتی به این پهنههای آبی، از شمار خطرهایی است که تالابهای ایران با آن دست بهگریبان هستند.
رویش گیاهان ناسازگار با تالابها نیز از دیگر آسیبزاهایی هستند که به تالابها زیان میرسانند. این گیاهان اکسیژن آب را میگیرند و موجودات آبزی را به نابودی میکشانند. یک نمونه چنین زیانی در تالاب عینک رشت دیده شده است. به اینها خشکسالیهای پی در پی را نیز باید افزود.
کارشناسان هشدار میدهند که از میان رفتن تالابها، افزونبر زیانهای جبرانناپذیر زیستبومی، آنها را تبدیل به کانونهای پرخطری از گرد و غبار و ریزگردها خواهد ساخت. خشکشدن تالاب جازموریان در سیستان و بلوچستان این استان را با چالش ویرانگر ریزگردها روبهرو ساخت. در همین تالاب، با یورش ملخها بسیاری از گیاهان آبزی و جانوران از میان رفتند. ملخها پس از خشکسالیهای ناگزیر پدیدار شده بودند.
ساخت سدها نیز به تالابها آسیبهای بسیار زده است. به همینگونه است زهکشیهای نسنجیده و مطالعه نشده.
با آن که کارهای بنیادینی برای نجاتبخشی تالابها انجام گرفته است اما باز زندهسازی (:احیا) تالابها نیاز به کوششهای افزونتر و مدیریت بهینهتری دارد.
تالابها سرمایههای گرانبهای زیستبومی ایران بهشمار میروند. افزونبر ارزش زیستبومی، اقتصادی و گردشگری آنها، این پهنهها را باید جاهایی برای پژوهشهای بنیادی گیاهشناسی و جانورشناسی دانست. اما این سرمایههای ملی با خطرها و تهدیدهایی روبهرو هستند. شماری از آن خطرها که گاه به زیانها و آسیبهای جبرانناپذیری انجامیده است، فهرستوار چنین است:
کندن (:حفر) چاههای غیرمجاز یکی از آن آسیبها است. در تالابهای استان مازندران 80 هزار چاه غیرمجاز دیده میشود. درونشد فاضلابهای روستایی و شهری به تالابها از دیگر آسیبهاست. رشد خزههای ساحلی که به مرگ ماهیان میانجامد، آمدوشد کنترل نشدهی گذرندگان به برخی از تالابها، پایمال کردن حقآبهی تالابها، برداشت بیرویهی شن و ماسه و منابع آبی تالابها، زهکشیها، تبدیل کردن تالابها به زمینهای کشاورزی (نمونهی آشکار آن صیفیکاری در بروجرد است که زیان بسیاری به تالابهای این گستره زد)، شکار بیرویه پرندگان و پستانداران پیرامون تالابها، درون شد سمهای کشاورزی و درون شد پساب واحدهای صنعتی به این پهنههای آبی، از شمار خطرهایی است که تالابهای ایران با آن دست بهگریبان هستند.
رویش گیاهان ناسازگار با تالابها نیز از دیگر آسیبزاهایی هستند که به تالابها زیان میرسانند. این گیاهان اکسیژن آب را میگیرند و موجودات آبزی را به نابودی میکشانند. یک نمونه چنین زیانی در تالاب عینک رشت دیده شده است. به اینها خشکسالیهای پی در پی را نیز باید افزود.
کارشناسان هشدار میدهند که از میان رفتن تالابها، افزونبر زیانهای جبرانناپذیر زیستبومی، آنها را تبدیل به کانونهای پرخطری از گرد و غبار و ریزگردها خواهد ساخت. خشکشدن تالاب جازموریان در سیستان و بلوچستان این استان را با چالش ویرانگر ریزگردها روبهرو ساخت. در همین تالاب، با یورش ملخها بسیاری از گیاهان آبزی و جانوران از میان رفتند. ملخها پس از خشکسالیهای ناگزیر پدیدار شده بودند.
ساخت سدها نیز به تالابها آسیبهای بسیار زده است. به همینگونه است زهکشیهای نسنجیده و مطالعه نشده.
با آن که کارهای بنیادینی برای نجاتبخشی تالابها انجام گرفته است اما باز زندهسازی (:احیا) تالابها نیاز به کوششهای افزونتر و مدیریت بهینهتری دارد.
تالابها ایران را نگاهبانی کنیم
تالابهای پرشمار سرزمین ما، سرمایههای ملی به شمار میروند که از دست رفتنشان زیانهای هنگفت و جبرانناپذیری بهجای خواهد گذاشت. کوششهای انجام شده برای نجات تالابها، در سنجش با آسیبهای که برخی آنها دیدهاند، آن اندازه نیست که گمان کنیم بهدرستی از تالابها نگاهبانی میشود. پیداست که از میان رفتن هر تالاب، زیان دیدن بخشی از زیستبوم ما است و پیامدهای خطرناکی خواهد داشت. ناگزیر باید چارهای کارآمد پیدا کرد و نجاتبخشی تالابهای آسیبدیده را بیش از پیش در دستور کار قرار داد. یک نمونه از چنین کارهایی، آگاهکردن مردم برای شناخت ارزش زندگیبخش تالابها است؛ کاری که باید پیوسته انجام شود.
روز جهانی تالاب، میتواند سرآغازی برای نگاهی ژرفتر و چارهسازتر به تالابهای کشور باشد.
تالابهای پرشمار سرزمین ما، سرمایههای ملی به شمار میروند که از دست رفتنشان زیانهای هنگفت و جبرانناپذیری بهجای خواهد گذاشت. کوششهای انجام شده برای نجات تالابها، در سنجش با آسیبهای که برخی آنها دیدهاند، آن اندازه نیست که گمان کنیم بهدرستی از تالابها نگاهبانی میشود. پیداست که از میان رفتن هر تالاب، زیان دیدن بخشی از زیستبوم ما است و پیامدهای خطرناکی خواهد داشت. ناگزیر باید چارهای کارآمد پیدا کرد و نجاتبخشی تالابهای آسیبدیده را بیش از پیش در دستور کار قرار داد. یک نمونه از چنین کارهایی، آگاهکردن مردم برای شناخت ارزش زندگیبخش تالابها است؛ کاری که باید پیوسته انجام شود.
روز جهانی تالاب، میتواند سرآغازی برای نگاهی ژرفتر و چارهسازتر به تالابهای کشور باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر