میان دو کوه «تاف» و «هشتاد»، درهای با پهنای 27 کیلومتر دیده میشود. هربار که باران میگیرد، از نوک چکادها (:قلهها) تا پایین دره را جنگلی از ابر در برمیگیرد. دیری نمیگذرد که همه چیز در میان ابرهای در هم تنیده پنهان میشود و دیگر نگاه راه به جایی نمیبرد.
در ژرفای دره، روستایی هست. ابرها که سر به هم میسایند، روستا از دیدهها پنهان میشود؛ آن اندازه پنهان که همه چیز رازآمیز به گمان میرسد. روستای سنگتراشان، چنین زیبایی خیره کنندهای دارد.سنگتراشان با خرمآباد، مرکز استان لرستان، 45 کیلومتر فاصله دارد. پیشترها آن را «اوشه» مینامیدند. در روزگار رضاشاه، خط راه آهن باید از میان اوشه میگذشت. روستاییان خانههای خود را به ناچار رها کردند و دو کیلومتر آن سوتر روستای تازهای بنا گذاشتند. اوشهایها خود، یا به دستور دولت، نام روستا را سنگتراشان گذاشتند. شاید به این دلیل که کارگران، اندکی دورتر، سنگهای معدنی را برای ساخت و سازها میتراشیدند. پس روستا به همان نام سنگتراشان آوازه پیدا کرد و این نام روی آن ماند.
زیبایی کممانند سنگتراشان تنها از جنگل ابرهای آن نیست. طبیعت آن هم شگفتآور است و چشماندازی است از رنگ و رنگ. در یک سوی روستا آبشار «وارک» جای گرفته است و در دیگر سوی آن آبشار «نوژیان». هر دو آبشار همیشگی (:دائمی) و زندگی بخش هستند. یک آبشار دیگر روستا، فصلی است و «اوتی» نام دارد. سنگتراشان در زیبایی با سرسبزترین جاهای ایران برابری میکند و گسترهای به راستی دلانگیز و فریبا از طبیعت است. گونههای گوناگونی از گلها و گیاهان نیز دست به دست هم دادهاند تا تابلویی نقش در نقش از سنگتراشان بسازند. گلها و گیاهانی چون گل زرد، بنفشه، بابونه، آویشن، ختمی و بسیاری دیگر.
در سنگتراشان درختهای بلوطی هست که بیش از 400 سال از رویش آنها میگذرد. بهار سنگتراشان با آن دسته گلها و گیاهان رنگارنگ و درختان سایه گستر بلوط، از یادبُردنی نیست. این گستره زیستگاه سنجابهای کوهی هم هست. شمار سنجابهای سنگتراشان چنان بسیارند که به هر گوشه و کناری سر میکشند و برو بیایی همیشگی در میان درختان بلوط دارند.
پیداست که در چنین طبیعتی خانههای روستاییان رنگ و رویی دیگر میگیرد و مجموعهای از شگفتیها میسازد. خانههای سنگتراشان پشت سر هم در شیبی تند ساخته شدهاند و بافتی پلکانی دارند. در سنگتراشان حصاری دیده نمیشود. مردمان روستا اندکی بیش از 50 خانوار و کم و بیش همه با هم خویشاوندی دارند. از این رو خانهها به هم راه دارند. مردم روستا پای بند آیینهای کهن خود هستند. یکی از آن آیینها «اسپندچینی» زنان روستا است. شاید اسپندها را از بوتهها میچینند تا چشم بد را از خود و پیرامونیانشان دور کرده باشند.
این زیستبوم شگفتانگیز و طبیعت رویایی، ویژگی دیگری هم دارد؛ سنگتراشان جایی برای بزرگترین دفینهی مفرغی جهان است. آثاری که از این روستا به دست آمده به تمدن کاسیها بازمیگردد.
پیداست که در چنین طبیعتی خانههای روستاییان رنگ و رویی دیگر میگیرد و مجموعهای از شگفتیها میسازد. خانههای سنگتراشان پشت سر هم در شیبی تند ساخته شدهاند و بافتی پلکانی دارند. در سنگتراشان حصاری دیده نمیشود. مردمان روستا اندکی بیش از 50 خانوار و کم و بیش همه با هم خویشاوندی دارند. از این رو خانهها به هم راه دارند. مردم روستا پای بند آیینهای کهن خود هستند. یکی از آن آیینها «اسپندچینی» زنان روستا است. شاید اسپندها را از بوتهها میچینند تا چشم بد را از خود و پیرامونیانشان دور کرده باشند.
این زیستبوم شگفتانگیز و طبیعت رویایی، ویژگی دیگری هم دارد؛ سنگتراشان جایی برای بزرگترین دفینهی مفرغی جهان است. آثاری که از این روستا به دست آمده به تمدن کاسیها بازمیگردد.
کاوشهای باستانشناسان، در سال 1383 خورشیدی، به کشف محوطهای انجامید که در دل خود 2000 قطعه مفرغ و شمار بسیاری قطعات آهن و سفال نهفته بود. باستانشناسان به زودی دریافتند که به محوطهای دست پیدا کردهاند که بازماندهای از نیایشگاهی است با 3000 سال دیرینگی. آنها مینیاتوری مفرغی در سنگتراشان پیدا کردند که تاکنون نمونهی آن در هیچ جای دیگر دیده نشده است. سرتیرهای کوچک، پیکرکهای زن و مرد، پیکرکهای جانوران و شمشیرهای کوتاه چند سانتی متری، شماری از یافتههای کاوشگران در سنگتراشان بود. با این یافتهها، گسترهی زیبای سنگتراشان و طبیعت نگاریناش، با تاریخی بسیار کهن پیوسته شد و از این روستا گنج خانهای از مفرغهای جهان ساخت. باستانشناسان هنوز هم با شگفتی مفرغهای کهن سنگتراشان را مینگرند.
این بزرگترین دفینهی مفرغی جهان، به عنوان روستای گردشگری شناخته شده است. در روستای سنگتراشان گویی تاریخ و طبیعت دست به دست هم دادهاند تا مجموعهای شگفتانگیز از زیبایی و شکوه بسازند.
این بزرگترین دفینهی مفرغی جهان، به عنوان روستای گردشگری شناخته شده است. در روستای سنگتراشان گویی تاریخ و طبیعت دست به دست هم دادهاند تا مجموعهای شگفتانگیز از زیبایی و شکوه بسازند.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر