مدعیان «انقلاب اسلامی» چهار دهه آنهم با مشارکت و آرای میلیونی مردم فرصت داشتند تا چنان «انقلابی» در ایران و زندگی ایرانیان به وجود آورند که بنا به ادعای رهبران و زمامداران جمهوری اسلامی به یک «اقتدار» منطقهای و جهانی تبدیل شود.
مدعیان «اصلاح جمهوری اسلامی» هم بیش از دو دهه آنهم با آرای میلیونی مردم فرصت داشتند تا چنان کمی «اصلاح» به سود ایران و زندگی ایرانیان انجام دهند که دچار فلاکت امروز نشوند؛ «اقتدار» منطقهای و جهانی پیشکش!
هم انقلابِ اسلامی و هم اصلاحِ جمهوری اسلامی، هر دو، مفتضحانه شکست خوردهاند! حاصل «انقلاب» و «اصلاحِ» مذهبیون و ملیمذهبیون و چپ و راستهای مدافع آنان پس از ۴۰ سال تخریب و چپاول سازمانیافته شرایطی است که در برابر چشم ما قرار دارد: سایهی جنگی که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی هرگز از سر ایران کنار نرفت و عفریت آن هشت سال بلافاصله پس از انقلاب گریبان ایران را گرفت؛ تحریمهای اقتصادی که با اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری توسط همین کسانی که تا به امروز هم سر کار هستند، چرخهی تولید و مصرف را در ایران مختل کرده؛ انزوای سیاسی و تعویض محبوبیت ایرانیان در جهان با محدودیتهای عدیده. و مسبب همه اینها نظام جمهوری اسلامی است.
در حالی که جامعه ایران از دیماه ۹۶، فقط چند ماه پس از هیاهوی گزینش حجتالاسلام حسن روحانی به دور دوم ریاست جمهوریاش، با حرکات و شعارهای کاملا روشن خواهان عبور از نظام جمهوری اسلامی است و نیروهای سیاسی به ویژه در میان نسلهای جوانتر به تحرک و تلاش برای یاری و تحقق این شعارها افتادهاند، وابستگان و دلبستگان رژیم نیز دست روی دست نگذاشتهاند اگرچه چیزی جز کارتهای سوخته در دست ندارند!
پس از نامهنگاری جمعی از فعالان اصلاحطلب به سیدمحمد خاتمی برای «اصلاح اصلاحات» و ۲۳۰ «انقلابیِ آتش به اختیار» به سران سه قوه برای سهم بیشتر، حالا ۴۱۰ نفر به نام «فعال دانشجویی فعلی و سابق» در نامهای طولانی خواستار «بازگشت به امر اجتماعی» و «اصلاح از پایین» شدهاند!
گذشته از اینکه «اصلاح از پایین» اساسا بیمعنیست زیرا «اصلاح» به ابزار تصمیم و اجرا در قدرت نیاز دارد و امری مربوط به حکومتهاست مانند اصلاحات رضاشاه و «انقلاب سفید» توسط شاه فقید، مردم از این بازیهای سیاسی به شدت خسته شدهاند که یک سال پیش شعار دادند: «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!» حالا با این نامه، عبارت «چه از پایین چه از بالا!» را میبایست بر آن افزود تا شاید خواست مردم جان به لب رسیده برای برخیها بیشتر روشن شود.
الاهه بقراط [کیهان لندن شماره ۱۸۶]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر