نشر ترنگ با همکاری کانون مینویخرد و خانهی اندیشمندان علوم انسانی، برگزارکنندهی نشست رونمایی از کتاب «جامعترین شاهنامهی فردوسی به نثر» بود. این کتاب سه جلدی با نثرگردانی مصطفی جمشیدی بهتازگی چاپ و پخش شده است و سادهنویسی شاهنامه را آغاز تا پایان دربردارد.
مصطفی جمشیدی، نویسندهی کتاب شاهنامه به نثر، در آغاز سخنانش به آشنایی خود با شاهنامه و انگیزهای که برای نثرگردانی آن داشته است، پرداخت و گفت:
مصطفی جمشیدی، نویسندهی کتاب شاهنامه به نثر، در آغاز سخنانش به آشنایی خود با شاهنامه و انگیزهای که برای نثرگردانی آن داشته است، پرداخت و گفت:
«در سالهای دههی پنجاه، شاهنامه را از آغاز تا پایان خواندم. بار دوم با دقت بیشتری شروع کردم به خواندن این کتاب. دیدم فردوسی خدمت بسیار بزرگی به زبان پارسی و ایران کرده است. شاهنامه را هزار سال پیش سروده و از همان زمان خوانده شده و نسل به نسل به ما رسیده و همین سبب شده که زبان ما همان باشد که فردوسی بدان شاهنامه را سروده است. این کار بزرگی است. در گذر این هزار سال کتابهای بسیاری در تمدن جهان نوشته شده و از میان رفته است اما شاهنامه ماندگار شده است. با خودم گفتم که به عنوان کسی که به میهنم دلبستگی دارم، باید وامم را به فردوسی و شاهنامه بپردازم. فکر کردم جوانان امروز با تکنولوژی پیشرفتهای که هست دیگر دلبستگی به شاهنامه ندارند یا فرصت خواندن آن را ندارند. پس باید خدمت کوچکی انجام بدهم و شاهنامه را به نثر بنویسم تا جوانان بخوانند و با این کتاب آشنا بشوند».
جمشیدی در پایان گفت: «فردوسی آگاه بود که چه کار بزرگی برای زبان پارسی و ایرانیان انجام داده است. ما ایرانیان وامدار شاهنامه و فردوسی هستیم. من هم با نثرگردانی شاهنامه کوشیدم بخش کوچکی از وامی را که احساس میکردم، بپردازم. شاهنامه را بهنثر ساده نوشتم و بیتهایی از شاهنامه را آوردم. حتا اگر اندکی از جوانان کتاب من را بخوانند و شاهنامه را بشناسند، من وظیفهام را نسبت به ایران و فردوسی انجام دادهام».
شاهنامه شالودهی ناخودآگاه تبار ایرانی است
جلالالدین کزازی، شاهنامهشناس و استاد نامور ادبیات، که پیشگفتاری بر کتاب جمشیدی نوشته است، دیگر سخنران این نشست بود. او در سخنان کوتاهی به شمار بیتهای شاهنامه در چاپهای گوناگون پرداخت و گفت: «شاهنامه، بدان گونه که هم اکنون در دست ماست، افزون بر 50 هزار بیت است. بیشترِ همگان هنگامی که از شاهنامه سخن میگویند 60 هزار بیت را در کار میآورند. درست است که کسانی با هر انگیزهای بخشهایی از شاهنامه را برافزوده دانستهاند و آن را فرو کاستهاند؛ شاهنامهای هم به چاپ رسیده است که نزدیک به همان 30 هزار بیت است. من نمیخواهم به این زمینه بپردازم. اما شاهنامه را با همین پیکره که هم اکنون دارد، میشناسیم و ارج مینهیم. همیشه میتوان به شاهنامه سخنسنجانه پرداخت و بیتهایی را پذیرفت یا نپذیرفت. اما این کار دانشگاهیان و کانونهای پژوهشهای ادبی و زبانی است. آن شاهنامهای که ایرانیان در درازنای سالیان با آن زیستهاند، شاهنامهای که چیستی ایرانی یا شالوده ناخودآگاهی تبار ایرانی را میریزد، همین شاهنامه پنجاههزار بیتی است».
کزازی سپس با اشاره به نثرگردانی مصطفی جمشیدی از شاهنامه گفت: «هر کاری که در زمینهی شاهنامه، به هر شیوه و بهانهای و ردهای از ارج و ارزش انجام بشود، اگر کاری باشد برآمده از دلبستگی و باور به شاهنامه، نه با انگیزهی نام و نان، از دید من ارزشمند است. یکی از این کارها همین است که مصطفی جمشیدی انجام داده است. از همینرو بود که پذیرفتم دیباچهای بر آن بنویسم».
کزازی در پایان سخنانش تازهترین سرودهاش را خواند.
هرمز علیپور، شاعر، نیز در آیین رونمایی کتاب نثرگردانی شاهنامه باشنده بود. او دربارهی کتاب جمشیدی گفت: «خوشحالم که این کتاب چاپ شده است. من آموزگارم و بارها شده که در کلاس شاهنامه خواندهام. میتوانم بگویم که با شاهنامه زندگی کردهام. هر نوشتهای دربارهی شاهنامه بوده هم خواندهام».
علیپور سپس گفت: «اعتبار فردوسی به ایرانی بودنش نیست. برخی را نمیشود به یک منطقه و قوم و ملت وابسته دانست. آنها انسانهایی هستند که تا تمدن و جهان باقی است نام آنها فراموش نمیشود».
سامان اصفهانی، روزنامهنگار، نیز در این آیین گفت: «هیچ متنی به اندازهی شاهنامه نمیشناسیم که تجلی روح ملی ما باشد و آیینهای باشد که همهی زادنها و مُردنها و عشقها و نفرتها و امیدها و ناامیدیها را پوشش بدهد. برای این که بتوانیم از زیست باستانیمان منشهایی را بسازیم که منِ ایرانی نیرومندتری را شکل بدهد و به بازباوری فرهنگی ما بیانجامد، نیاز داریم بیشتر به شاهنامه بپردازیم».
پایان بخش این نشست، شاهنامهخوانی (نقالی) بانو پریسا سیمینمهر بود.
نشست رونمایی از کتاب «جامعترین شاهنامهی فردوسی به نثر» در پسین سه شنبه 12 آذرماه 1398 خورشیدی در تالار حافظ خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
جمشیدی در پایان گفت: «فردوسی آگاه بود که چه کار بزرگی برای زبان پارسی و ایرانیان انجام داده است. ما ایرانیان وامدار شاهنامه و فردوسی هستیم. من هم با نثرگردانی شاهنامه کوشیدم بخش کوچکی از وامی را که احساس میکردم، بپردازم. شاهنامه را بهنثر ساده نوشتم و بیتهایی از شاهنامه را آوردم. حتا اگر اندکی از جوانان کتاب من را بخوانند و شاهنامه را بشناسند، من وظیفهام را نسبت به ایران و فردوسی انجام دادهام».
شاهنامه شالودهی ناخودآگاه تبار ایرانی است
جلالالدین کزازی، شاهنامهشناس و استاد نامور ادبیات، که پیشگفتاری بر کتاب جمشیدی نوشته است، دیگر سخنران این نشست بود. او در سخنان کوتاهی به شمار بیتهای شاهنامه در چاپهای گوناگون پرداخت و گفت: «شاهنامه، بدان گونه که هم اکنون در دست ماست، افزون بر 50 هزار بیت است. بیشترِ همگان هنگامی که از شاهنامه سخن میگویند 60 هزار بیت را در کار میآورند. درست است که کسانی با هر انگیزهای بخشهایی از شاهنامه را برافزوده دانستهاند و آن را فرو کاستهاند؛ شاهنامهای هم به چاپ رسیده است که نزدیک به همان 30 هزار بیت است. من نمیخواهم به این زمینه بپردازم. اما شاهنامه را با همین پیکره که هم اکنون دارد، میشناسیم و ارج مینهیم. همیشه میتوان به شاهنامه سخنسنجانه پرداخت و بیتهایی را پذیرفت یا نپذیرفت. اما این کار دانشگاهیان و کانونهای پژوهشهای ادبی و زبانی است. آن شاهنامهای که ایرانیان در درازنای سالیان با آن زیستهاند، شاهنامهای که چیستی ایرانی یا شالوده ناخودآگاهی تبار ایرانی را میریزد، همین شاهنامه پنجاههزار بیتی است».
کزازی سپس با اشاره به نثرگردانی مصطفی جمشیدی از شاهنامه گفت: «هر کاری که در زمینهی شاهنامه، به هر شیوه و بهانهای و ردهای از ارج و ارزش انجام بشود، اگر کاری باشد برآمده از دلبستگی و باور به شاهنامه، نه با انگیزهی نام و نان، از دید من ارزشمند است. یکی از این کارها همین است که مصطفی جمشیدی انجام داده است. از همینرو بود که پذیرفتم دیباچهای بر آن بنویسم».
کزازی در پایان سخنانش تازهترین سرودهاش را خواند.
هرمز علیپور، شاعر، نیز در آیین رونمایی کتاب نثرگردانی شاهنامه باشنده بود. او دربارهی کتاب جمشیدی گفت: «خوشحالم که این کتاب چاپ شده است. من آموزگارم و بارها شده که در کلاس شاهنامه خواندهام. میتوانم بگویم که با شاهنامه زندگی کردهام. هر نوشتهای دربارهی شاهنامه بوده هم خواندهام».
علیپور سپس گفت: «اعتبار فردوسی به ایرانی بودنش نیست. برخی را نمیشود به یک منطقه و قوم و ملت وابسته دانست. آنها انسانهایی هستند که تا تمدن و جهان باقی است نام آنها فراموش نمیشود».
سامان اصفهانی، روزنامهنگار، نیز در این آیین گفت: «هیچ متنی به اندازهی شاهنامه نمیشناسیم که تجلی روح ملی ما باشد و آیینهای باشد که همهی زادنها و مُردنها و عشقها و نفرتها و امیدها و ناامیدیها را پوشش بدهد. برای این که بتوانیم از زیست باستانیمان منشهایی را بسازیم که منِ ایرانی نیرومندتری را شکل بدهد و به بازباوری فرهنگی ما بیانجامد، نیاز داریم بیشتر به شاهنامه بپردازیم».
پایان بخش این نشست، شاهنامهخوانی (نقالی) بانو پریسا سیمینمهر بود.
نشست رونمایی از کتاب «جامعترین شاهنامهی فردوسی به نثر» در پسین سه شنبه 12 آذرماه 1398 خورشیدی در تالار حافظ خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
خبرنگار امرداد: اسفندیار کیانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر