ایرانیها در درازنای زمان برای هماهنگی با رخدادهای کیهانی و دگرگونی فرگردها، گاهشماریهایی را بنیاد نهادهاند تا بتوانند بهترین سنجش را برای انجام کارهای روزمره داشته باشند. این گاهشماریها هرکدام شیوههای اندازهگیری خود را داشتهاند. از شناختهشدهترین آنها میتوان گونههای ميترايي، فرس باستان، یزدگردی، طبری، هجری مهی، جلالی و هجری خورشیدی را برشمرد.
خرده فرهنگهای ایرانی با نام تیرهها (:اقوام) نیز بهشوند (:بهخاطر) ویژگیهای زیستبوم، آبوهوا، شیوهی زندگی و گونهی زبان و گویش، دارای گاهشماریهای بومی خود هستند که در این میان میتوان از گاهشماریهای لکی، تالشی، گیلکی، مازنی، کرمانجی، هورامی، بلوچی و سوران یاد کرد.
تیرهی لک نیز که خاستگاهی در زاگرس میانی دارد و در سدههای گذشته در سراسر ایران و کشورهای پیرامون پراکنده شدهاند، بر پایهی زیستگاه مادری و زبان کهن که ریشه در زبانهای باستانی ایران دارد، یکی از بهترین گاهشماریهای ایران را پیریزی کردهاند. در این گاهشماری، فرگردها، ماههای سال و بازههای کوتاه زمانی در شبانهروز دارای نامهای ویژهای هستند. رویدادهای زمینی و آسمانی و همچنین افتوخیزهای آبوهوایی وابسته به دگرگونی زمان نیز نامها، باورها و داستانهای زیبایی را در فرهنگ لکها پدید آوردهاند که گاهی ریخت افسانهواری به خود گرفتهاند.
در زبان لکی فصل را ورکرد vǝɾkǝɾd، ماه را مونگ/مانگ moŋ/māŋ، روز را روژ rūž و شب را شو یا شوگار Šөgāɾ/šө میگویند. وهار، تاوسون، پآیز و زمسون چهار ورکرد در گاهشماری لکها هستند. ماهها در گاهشمار لکی سی روز دارند و ایوارِ هر روز، آغاز روز پسین است.
نخستین ماه سال را «مونگ نوروژ» میگویند که آغاز آن با شب چله است. لکها بر پایهی باورهای مهرپرستی چنین میاندیشند که در این شب مهر زاده میشود و زایش مهر نمادی از پیروزی روشنایی و گرما، بر تاریکی و سرما است. در این شب برای مهر تازه زاده شده، آتشی برپا میکنند که از او در برابر سرما پاسداری کند و این آتش را «آگر نوروژی شو چله» میگویند. زادهشدن مهر برابر است با زایش روز و از اینرو در گاهشمار لکی آن را آغاز سال دانسته و نوروژ گفتهاند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «رازهای ایران باستان در دامن گاهشماری لکی» به قلم دکتر داود داودی که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر