شب چله، پیروزی نور و روشنایی بر سیاهی و تاریکی شب بر شما ایرانیان و دوستداران فرهنگ و آیین نیک نیاکان ایرانی، همایون باد.
شب یلدا در فرهنگ ایرانی بهنام شب چله شناخته شده است و وابسته به زمانی است که ایرانیان مهر (:نور خورشید، نماد پیمانداری) را ستایش میکردند و هر بامداد به نشان پیشباز از روشنایی خورشید، نیایش میکردند و غروب آفتاب نیز با نیایش مهر به پسواز(:بدرقه) مینشستند که نمونه این نیایشها به زبان اوستایی بهنام مهر یشت و کوتاه شدهی آن به نام مهر نیایش همچنان در ادبیات اوستایی موجود است.
آنان دریافته بودند که بزرگترین شب سال، پایان ماه آذر است و از فردای آن شب، روزها کمی درازتر خواهد شد بنابراین آن روز را هنگام زایش مهر و روشنایی نام نهادند.
این روز در فرهنگ دین زرتشت که پس از آیین مهر پرستی در ایران شکل گرفت به نام اورمزد از ماه دی نام گرفت که جشن دیگان است و به نام آفریدگار است.
ایرانیان باستان در جشن شب چله گردهمایی داشتند و با خوردن آجیل و میوه شب را سپری میکردند تا گواه زایش مهر باشند بهویژه میوههایی به رنگ سرخ مانند هندوانه، انار و سیب سرخ، زیرا آسمان به هنگام سپیدهدم و غروب خورشید به رنگ سرخ درخواهد آمد.
جشن شب چله ایرانی همراه با آیین مهر پرستی به اروپا رسید. آنگاه به میترائیسم تبدیل شد و رنگ و بویی تازه گرفت که زایش ایسا(:عیسی) را نیز با خود هماهنگ ساخت و نام آن به یلدا دگرگون شد که یک واژه سُریانی است، تولد و میلاد نیز از آن گرفته شد.
همانندیهای «شب چله» با جشن کریسمس:
بسیاری از آیینهای جشن کریسمس فرنگیها برگرفته از فرهنگ باستانی ایران کهن ماست.
کليسا به پیروی از زایش مهر در باور باستانی ایران، زادروز ايسا مسيح را در ۲۵ دسامبر جشن میگيرد ولی از نوشتههای نسک(:کتاب) انجیل چنین برمیآيد كه زایش عيسا(عیسی) در بهار یا پاییز بوده است.
واژهی دسامبر به چم(:معنی) ماه دهم است كه در سالنامه ترسایی(:میلادی) ماه دهم دسامبر نیست وانگه با گاهشماری ایرانی هماهنگ است.
ساندی(يكشنبه) كه روز ورجاوند مسيحیان است به چم روز خورشيد و واژه دی در انگلیسی به چم روز، از واژه دی به چم آفریدگار در اوستا و از دیماه گرفته شدهاست که هنگام سر زدن خورشید جوان است.
- درخت سروی كه برای کریسمس و عيسا(عیسی) آذین میكنند همان سرو برافراشته آیین مهر ایرانی است كه شب چله با دو رشته زرین و سیمین (:نقرهای) به نماد ماه و خورشيد آذیین میشده است.
- جورابهايی كه پاپانوئل در آن ارمغانی میگذارد همان جورابهايی است كه در شمال ایران، بچهها برای پیشکش گرفتن به درِ خانهها میبرند.
- دودكشی كه پاپانوئل از آن پایين میآيد همان روزنهای است كه روستاهای كُردنشين و شمال كشور، هنوز هم روی بام خانهها دارند و شالی را از آن به پایین میفرستند تا به آن شال ببندند.
- جامه (:لباس) سرخ رنگ پاپانوئل رخت مهر ایرانی و سرخ رنگ است، سرخی آسمان به هنگام آمدن و رفتن خورشید و سورتمه آن گردونه مهر است.
- غسل تعميد هم برگرفته از شست و شو در آیين مهر ایرانی است.
- كُندهای كه شب کریسمس در شومينهها میگذارند و به آن yole log میگویند كندهای بوده كه ایرانیان در شب چله میسوزاندند و همه دور آن گرد آمده و شادی و پایکوبی میکردند.
بسیاری از اینگونه ویژگیها برگرفته از باورهای شب چله باستانی ایران است.
کریسمسی كه هم اکنون با شکوه فراوان در اروپا و آمریکا و... جشن گرفته میشود و از نگر(:نظر) بازرگانی سود فراوانی را برای جهان غرب به ارمغان آوردهاست آیینی جز ماندگاری فرهنگ و باورهای کهن ایرانی نيست.
باید بیاندیشیم که بر ما ایرانیان چه گذشته است که از جشن ها و تراداد (:سنت)های باستانی خود بیگانه شدهایم.
شایسته است تا بر شکوه باورهای نیک نیاکان ایرانی خود باور داشته باشیم.
امرداد - دکتر کورش نیکنام، پژوهنده فرهنگ ایران باستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر