۲۷ آذر ۱۳۹۸

اسپهبد خورشید؛ غاری تنیده با تاریخ طبرستان

غار اسپهبد خورشید یا کرکیل‌دژ یا کیجاکچال بر سر راه سوادکوه به تهران در ناحیه دوآب در 19 کیلومتری جنوب شهر پل‌سفید در شهرستان سوادکوه استان مازندران در مسیر قلعه کنگلو جای دارد. این غار بر سینه‌ی لردکمر نشسته و در متن‌های تاریخی به نام «طاق عایشه گرگیلی‌دژ» نیز خوانده شده ‌است. در زبان مردم منطقه‌ی سوادکوه این غار به نام لاپ‌ کمر نام‌ور است. همچنین مردم روستاهای پیرامون این غار را به نام «دیوکالی» به معنای «لانه‌ی دیو» می‌شناسند.
غار اسپهبد خورشید

قوس دهانه‌ی غار، یکی از بزرگ‌ترین دهانه‌های غار طبیعی جهان است. طول قوس تاق طبیعی و بزرگ غار 40 متر و درون غار به گونه‌ی تالاری بیضی شکل، به درازای ۷۵، پهنای ۲۵ و بلندای ۱۵ متر است. در برابر غار دیواری با سنگ و ساروج چیده شده و تا ورودی آن ادامه دارد. سازه‌ی این دیوار به روزگار ساسانیان بازمی‌گردد. در برابر غار پرتگاه سهمگینی وجود دارد که ورود به آن را بسیار دشوار می‌سازد. به دلیل وجود آب آشامیدنی در غار، در گذشته امکان پایداری برای زمانی طولانی در آن وجود داشته ‌است.
درون غار دارای اتاق‌هایی است که پیشینه‌ی ساخت آن‌ها به روزگار ساسانیان بازمی‌گردد. درون غار دژ، برج، آتشکده، آب‌انبار، حمام و تنور وجود دارد که به سبکی بسیار زیبا و با سنگ و ساروج ساخته شده است. این غار با شماره‌ی 7839 در فهرست آثار ملی ایران جای دارد و برای ثبت جهانی آن نیز پرونده‌ای فراهم شده است. با این همه، تمرین‌های نظامی و بهره‌برداری از معدن ماسه در کنار آن، در حال آسیب‌زدن به این یادمان طبیعی-تاریخی است.
این غار به‌عنوان دژی طبیعی برای اسپهبدان طبرستان بوده‌است. در آغاز ورود اسلام و همزمان با شورش مردم طبرستان، این غار پناهگاه ونداد هرمز بود.
در بازگفت‌‌هایی (:روایت‌هایی) از تاریخ پرفراز و نشیب گستره‌ی طبرستان چنین آمده است که اسپهبد خورشید یکی از سرداران طبرستان در زمان یورش اعراب، زن و فرزندان خود را در این غار می‌گذارد و خود راهی جنگ می‌شود. اما اعراب این دژ را محاصره کرده و چون راهی به درون آن نمی‌یابند آب ورودی به غار را مسموم کرده و همه سکنه‌ی‌ غار از جمله همسر و فرزندان اسپهبدخورشید را می‌کشند و دژ را فتح می‌کنند.
غار اسپهبد خورشید
غار اسپهبد خورشید

دهانه غار اسپهبد خورشید
دهانه غار اسپهبد خورشید
فرتورها از کورش قاسمیان

خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر