
در نبرد قارص، بیش از 140 هزار نظامی عثمانی شرکت داشتند که صدها توپ از آنها پشتیبانی می کرد. در این نبرد، نادرشاه ـ خود مستقیما فرماندهی نیروهای ایران را به دست داشت. وی در شهر دَربَند (داغستان) بود که شنید، عثمانی در تلاش تصرف ارمنستان برآمده است که در درازای تاریخ، هم پیمان و قرن ها وابسته به ایران بود و چند سپاه مرکب از 40 هزار پیاده و صدهزار سوار و … روانه منطقه کرده است. (ایران صدها سال برای دفاع از ارمنستان با رومیان، عثمانیان و روس ها جنگید).
نادر پس از شنیدن خبر راهی شدن نیروی عثمانی به سوی قارص، از داغستان به حرکت درآمد و پس از عبور از گرجستان و ارمنستان (قفقاز وقت ایران) خودرا به قارص رسانید و در نبرد نوزدهم آگوست 1745 سپاهیان عثمانی را شکست داد و در طول 9 روز پس از آن یکانهای در حال فرار عثمانی را از هم پاشید. در این نبرد بیش از 12 هزار نظامی عثمانی کشته، 18 هزار تَن دیگر زخمی و بیش از 5 هزار تن نیز اسیر شدند. نادر دستور درمان نظامیان مجروح عثمانی را داد و گفت که نباید در جریان درمان، میان نظامی زخمی عثمانی و نظامی زخمی ایران تفاوت باشد. مورّخان، نبرد آگوست 1745 قارص را در ردیف نبردهایِ اصطلاحا دیسایسیو (قاطع ـ خیرهکننده) قراردادهاند.
در منطقه موصل نیز، سپاهیان ایران به فرماندهی نصرالله میرزا پسر نادر، نظامیان عثمانی را شکست دادند و در پی این دو شکست، دولت عثمانی (به پایتختی استانبول) با پذیرش شکست، درخواست آتش بس و مذاکراه برای تَرک پیکار کرد. عثمانی در دوران ضعف دودمان صفویه و در جریان جنگ داخلی ایرانیان (لشکرکشی قندهاریها به اصفهان) عهدنامه های پیشین دو دولت را شکست و نقاط بیشماری در عراق امروز، ارمنستان و گرجستان را در دست گرفت.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر