تا آنجا که تاریخ به یاد دارد، شهر میبد بوده است. دیرینگی این کهنشهر چنان است که گویی شانههایش زیر بار تاریخی پُرفرازونشیب خم شده است. یک گواه آن «نارین قلعه»، در میانهی شهر میبد است. باستانشناسان میگویند که دیرینگی این دژ باستانی به نخستین نشانههای تمدن انسان در گسترهی یزد بازمیگردد.
برآوردهای دیرینهشناسی از حضور(:باشندگی) انسانهای 4 هزار سال پیش از میلاد در نارین قلعه خبر میدهد. سالخوردگی نارین قلعه در هر کاوش و پژوهش، بیشتر میشود و لایههایی دیگر از تاریخی کهنتر به دست میآید و برآوردها را تازه و نویافته میسازد. بهراستی، سرآغاز این دژ پیر به کجا میرسد؟
بازگفتهای مردمی و نوشتههای پیشینیان، بنای نارین قلعه را به کیومرث پیوند میدهند و میگویند او بود که دژ میبد را پی افکند و سپس مردمانی از دریاهای دور به نارین قلعه آمدند و آنجا را برای سکونت خود برگزیدند. اما باستانشناسان به دنبال نشانههای گویاتری هستند. برخی از آنان سفالهای رنگی و نقشداری را که در نزدیکی نارین قلعه کشف شده است، گواه میگیرند و میگویند که بیش از 4 هزار سال پیش، در زمان چیرگی ایلامیها بر آن گستره، این دژ ساخته شده است. به ویژه آنکه شکل نارین قلعه به زیگوراتهای ایلامی همانندی دارد و چهبسا معبد و پرستشگاه بوده است.
نشانههای تاریخی دیگر، از ساخت نارین قلعه در زمان اشکانیان خبر میدهند و گواههای تاریخی دیگر این دژ را برآورده یا بازپیرایی شدهی «مهبد»، سپهبد قباد و خسرو انوشیروان، گمان میبرند. هر چه هست، نارین قلعه در دورههای گوناگون تاریخی همواره جایی برای زندگی شماری از مردم و حاکمنشینی برای فرمانروایان آن گستره بوده است. بهویژه در سدهی هشتم مهی، در روزگار آلمظفر که بر یزد و فارس و کرمان فرمان میراندند، ارزش بسیار داشته و بازسازیهایی در آن انجام گرفته است. یک تاریخ به یاد مانده از رویدادهای نزدیکتر تاریخی، به جنگ سال 744 مهی(:قمری) بازمیگردد که برای شاهان مظفری سرنوشتساز بود. آنها در جنگی با آل چوپان که بر مرکز ایران چیرگی داشتند، توانستند نارین قلعه و قلمرو خود را از دستدرازی چوپانیان نگاهبانی کنند.
نشانههای تاریخی دیگر، از ساخت نارین قلعه در زمان اشکانیان خبر میدهند و گواههای تاریخی دیگر این دژ را برآورده یا بازپیرایی شدهی «مهبد»، سپهبد قباد و خسرو انوشیروان، گمان میبرند. هر چه هست، نارین قلعه در دورههای گوناگون تاریخی همواره جایی برای زندگی شماری از مردم و حاکمنشینی برای فرمانروایان آن گستره بوده است. بهویژه در سدهی هشتم مهی، در روزگار آلمظفر که بر یزد و فارس و کرمان فرمان میراندند، ارزش بسیار داشته و بازسازیهایی در آن انجام گرفته است. یک تاریخ به یاد مانده از رویدادهای نزدیکتر تاریخی، به جنگ سال 744 مهی(:قمری) بازمیگردد که برای شاهان مظفری سرنوشتساز بود. آنها در جنگی با آل چوپان که بر مرکز ایران چیرگی داشتند، توانستند نارین قلعه و قلمرو خود را از دستدرازی چوپانیان نگاهبانی کنند.
اینها و بازگفتهای تاریخی افزونتر، همگی بر ارزش کممانند نارین قلعه انگشت میگذارند و آن را مهمترین سازهی کهنِ شهر میبد میدانند.
این دژ را بر پشتهای ساختهاند که از فراز آن میتوان همهی شهر میبد را دید و بر آن تسلط داشت. دژ به گونهی دماغهای پیشآمده ساخته شده و شکل بیضی نامنظمی را یافته است. پشتهای که نارین قلعه را بر روی آن برآوردهاند، 25 متر بلندا دارد.
میبدیها دژ کهن خود را «نارنج قلعه» مینامند. اما در همهی نوشتههای امروزی از آن به نام «نارین قلعه» یاد شده است. به هرروی، در معنای نارین گمانهای ناهمسانی پیشکشیده شده است. برخی نارین را به چم(:معنای) تابان و روشن، یا حتا آراسته، دانستهاند و برخی دیگر آن را واژهای مغولی گمان بردهاند که معنای خزانهای میدهد که جواهرات سلطنتی در آن نگهداری میشده است. اما مردمان باستان این دژ را به همان نام میبد میشناختهاند.
میبدیها دژ کهن خود را «نارنج قلعه» مینامند. اما در همهی نوشتههای امروزی از آن به نام «نارین قلعه» یاد شده است. به هرروی، در معنای نارین گمانهای ناهمسانی پیشکشیده شده است. برخی نارین را به چم(:معنای) تابان و روشن، یا حتا آراسته، دانستهاند و برخی دیگر آن را واژهای مغولی گمان بردهاند که معنای خزانهای میدهد که جواهرات سلطنتی در آن نگهداری میشده است. اما مردمان باستان این دژ را به همان نام میبد میشناختهاند.
نارین قلعه به تمامی از خشت و گِل ساخته شده است. خشتهای به کار رفته در دژ یکسان نیستند و همین نکته گواه دیگری است از مرمتها و بازسازیهای بسیار دژ در دورههای تاریخی. حتا برخی از خشتها را بازمانده از روزگار مادها میدانند.
باستانشناسان بر این گماناند که این دژ را بر روی سازههایی کهنتر بنا کردهاند. نشانههایی از پیهای سازهای که نارین قلعه را بر روی آن برآوردهاند، در لایههای زیرین به دست آمده و گمانهزنی کارشناسان را نیروی بیشتری بخشیده است. پژوهشهای باریکبینانهتر نشان از آن دارد که دژ میبد در 5 دوره یا مرحله ساخته شده است. کهنترین لایه در دل زمین است که میبدیها به آن «بوکن» میگویند. اکنون دسترسی به بخشهای زیرین شدنی نیست و در گذر زمان راههای پیونددهندهی آن بسته شده است. به هرروی، ساختهای پیدرپی بر روی لایههای کهنتر در نارین قلعه، نباید شگفتآور باشد؛ این دژ پابهپای تاریخ آمده و دورههای گوناگونی را از سر گذرانده است.
باستانشناسان بر این گماناند که این دژ را بر روی سازههایی کهنتر بنا کردهاند. نشانههایی از پیهای سازهای که نارین قلعه را بر روی آن برآوردهاند، در لایههای زیرین به دست آمده و گمانهزنی کارشناسان را نیروی بیشتری بخشیده است. پژوهشهای باریکبینانهتر نشان از آن دارد که دژ میبد در 5 دوره یا مرحله ساخته شده است. کهنترین لایه در دل زمین است که میبدیها به آن «بوکن» میگویند. اکنون دسترسی به بخشهای زیرین شدنی نیست و در گذر زمان راههای پیونددهندهی آن بسته شده است. به هرروی، ساختهای پیدرپی بر روی لایههای کهنتر در نارین قلعه، نباید شگفتآور باشد؛ این دژ پابهپای تاریخ آمده و دورههای گوناگونی را از سر گذرانده است.
پهنهوری نارین قلعه به 3 هکتار میرسد. به سخن دیگر، 30 هزار متر مربع. گرداگرد دژ را به شیوهی همهژی قلعه و ارگهای کهن، خندق کندهاند. نارینقلعه از انگشتشمار دژهای ایران است که خندق آن دست نخورده مانده است. هرچند در خیابانکشی سال 1340 خورشیدی، بخشی از خندق دژ از میان رفت. راههای زیرزمینیای که پیشینیان به آن «نَقب» میگفتند، در نارین قلعه نیز دیده میشود. این راهها چنان طولانیاند که به یک فرسنگ، یا 6 کیلومتر، میرسند.
دیوارها یا حصاری که پیرامون نارین قلعه کشیده شده است در جاهایی تا 20 متر نیز قطر دارد. اما بلندی دیوارههای بیرونی قلعه یکسان نیست. بخش جنوبی دژ 20 متر بلندتر از بخش شمالی آن است.
دیوارها یا حصاری که پیرامون نارین قلعه کشیده شده است در جاهایی تا 20 متر نیز قطر دارد. اما بلندی دیوارههای بیرونی قلعه یکسان نیست. بخش جنوبی دژ 20 متر بلندتر از بخش شمالی آن است.
برجها و باروهای ساخته شده در دژ میبد پُرشمار است. 4 برج دایرهای در این سازه برآورده بودند که اکنون تنها برج جنوب خاوری کم و بیش دستنخورده مانده است و برجهای دیگر آسیبهای بسیار دیدهاند و تا اندازهی فراوانی ناپیدا شدهاند. همهی برجها نیز جانپناه و تیرکش داشتهاند. تیرکش، رخنه و شکافی در دیوارهی کنگرهدار برج بود که از آنجا مواد مذاب بر سر مهاجمان ریخته میشد و برای نگاهبانی از دژ و جلوگیری از رخنهی لشکریان دشمن، کارایی بسیار داشت. اگر از دید ساختار نظامی به نارین قلعه نگاه کنیم باید آن را دارای پیچیدگیهای بسیاری بدانیم که دستیابی به آن برای یورشگران ناشدنی بوده است. حصارها و دربندها چنان این دژ را دربرگرفته بودند که گذشتن از آنها به هیچرو آسان نبود. یک دلیل پایداری این سازهی بسیار کهن، همین ساختار استوار دفاعی آن بوده است.
نارین قلعه را در 5 اشکوب ساختهاند. اما آن را باید دوبخشی دانست. یک بخش شاهنشین بوده است و در فرازین بخش دژ جای داشته است؛ بخش دیگر مردمنشین، یا عامهنشین بوده و در بخش فرودین دژ ساخته شده است. مردمان بخش فرودین برای رسیدن به بخش شاهنشین، باید از راهی حلزونی شکل میگذشتند. شاهنشین دژ ساختارهای گوناگونی دارد و از هر دورهی تاریخی، بهویژه دوره ی ساسانیان، نشانههایی در آن میتوان یافت. همهی سازههای این بخش از نارین قلعه در 3 اشکوب دیده میشود. اما بخش مردمنشین که به آن «شارستان» میگفتند، دربردارندهی همهی عناصری است که در یک شهر دیده میشود؛ مانند گرمابه، گذرگاه، خیابانها، کوچهها و نمونههای دیگر. اما اکنون چندان اثر و نشانی از آن بخشها، بهجا نمانده است.
اتاقهای بسیاری در این دژ کهن میتوان یافت. هر چند اتاقهای فراوانی نیز در لایههای زیرین هست که کشف نشده ماندهاند و راهروهای فرو ریخته دسترسی به آنها را سخت کرده است.
نارین قلعهی بسیار کهن، یکی از آثار مهم و باارزش تاریخی ایران است که در امردادماه 1354 خورشیدی، با شمارهی 1086 ثبت ملی شده است.
اتاقهای بسیاری در این دژ کهن میتوان یافت. هر چند اتاقهای فراوانی نیز در لایههای زیرین هست که کشف نشده ماندهاند و راهروهای فرو ریخته دسترسی به آنها را سخت کرده است.
نارین قلعهی بسیار کهن، یکی از آثار مهم و باارزش تاریخی ایران است که در امردادماه 1354 خورشیدی، با شمارهی 1086 ثبت ملی شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر