بومیهای شهر بمپور در بلوچستان، «قلعه بمپور» را ساختهی شاهِ کیانی، بهمن فرزند اسفندیار، میدانند و میگویند او بود که فرمان داد چنین دژ بلند و استواری ساخته شود. باور آنان چنین است که این قلعه «بهمنپور» نام داشته است و با گذشت زمان و سپریشدن تاریخی دور و دراز، به «بمپور» تغییر نام داده است.
اما آنهایی که واژگان را به شیوهای علمی و باریکبینانه ریشهیابی میکنند، میگویند که این دژ کهن «بن پهل» نامیده میشده که به چم «شهر واپسین» است. گواه سخن آنان نوشتههای بازمانده از سدههای دور است که نام این سازه را بن پهل گزارش کردهاند. هر چه زمان گذشته است، بن پهل به بمپور دگرگونی آوایی پیدا کرده است و اکنون در همهجا به همین نام شناخته میشود.
اینکه دژ شهر بمپور در آغاز چه نام داشته است، شاید چندان مهم نباشد. آنچه اهمیت دارد این است که مردم آن گستره، بهمن را سازندهی قلعه بمپور میدانند. همین نکته نشان از دیرینگی بسیار زیاد دژ بمپور دارد. یکی از کسانی که دربارهی قلعه بمپور پژوهشهای دامنهداری انجام داده است باستانشناسی به نام «فرانسوا بالسان» بوده که در سال 1335 خورشیدی، گمانهزنیهای خود را آغاز کرد و سرانجام به این نتیجه رسید که این قلعه دستِکم بازمانده از روزگار ساسانیان است. کارشناسان موزهی لوور فرانسه نیز دیدگاه او را درست دانستند. اما پژوهشهای دیگر و یافتهشدن آثاری از تمدنهای کهن در آن گستره، نشان داد که دیرینگی سکونت در بمپور بسیار کهنتر از آن چیزی است که در آغاز برآورد میشد.
مانندگی قلعه بمپور با سازههای تاریخی کرمان، مانند ارگ بم و قلعه دختر، این گمان را نیرو میبخشد که دژ بمپور را باید سازهای بازمانده از روزگار ساسانیان گمان بُرد و دانست. شیوهی ساخت برج و باروها نیز همین را به ما میگوید. هرچند در لایههای زیرین آن نشانههایی از دورههای کهنتر به دست آمده است.
مانندگی قلعه بمپور با سازههای تاریخی کرمان، مانند ارگ بم و قلعه دختر، این گمان را نیرو میبخشد که دژ بمپور را باید سازهای بازمانده از روزگار ساسانیان گمان بُرد و دانست. شیوهی ساخت برج و باروها نیز همین را به ما میگوید. هرچند در لایههای زیرین آن نشانههایی از دورههای کهنتر به دست آمده است.
قلعه بمپور در 24 کیلومتری شهر ایرانشهر در مرکز بلوچستان و یک کیلومتری شمال شهر بمپور جای دارد. این دژ استوار، رویدادهای بسیاری به خود دیده است و در گذر تاریخ، در برابر تاختوتازهای دوست و دشمن ایستادگی کرده است. تا آنکه در سال 1307 خورشیدی، سرتیپ ارتش ایران، امانالله جهانبانی، به همراه گردان نظامی همراهش برای بیرون کردن مدافعان قلعه، بمپور را به توپ بست و از آن کموبیش تلی از خاک به جا گذاشت. بدینگونه سازهای تاریخی را که تا روزگاران کنونی دوام آورده بود، ویران کرد.
این دژ در سدهی ششم مهی، در روزگار چیرگی سلجوقیان بر ایران، بهویژه برای خاندان سلجوقی کرمان اهمیت نظامی فراوان داشته است. در سدهی دوازدهم مهی(:قمری) و به روزگار پادشاهی نادرشاه افشار نیز قلعه بمپور پایگاه نظامی مهمی به شمار میرفت. اما در دورهی قاجاریان، بارها مورد تاختوتاز قرار گرفت و به توپ بسته شد.
این دژ در سدهی ششم مهی، در روزگار چیرگی سلجوقیان بر ایران، بهویژه برای خاندان سلجوقی کرمان اهمیت نظامی فراوان داشته است. در سدهی دوازدهم مهی(:قمری) و به روزگار پادشاهی نادرشاه افشار نیز قلعه بمپور پایگاه نظامی مهمی به شمار میرفت. اما در دورهی قاجاریان، بارها مورد تاختوتاز قرار گرفت و به توپ بسته شد.
ویژگی قلعه بمپور و شیوهی ساخت آن بهگونهای بوده است که میتوانست در برابر سهمگینترین یورشها پایداری کند. بهویژه آنکه تنها 2 کیلومتر با رودخانهای در آن گستره فاصله داشت و از این جهت نیز سربازان دژ میتوانستند از رودخانه به مانند سدی دفاعی بهره ببرند.
قلعه بمپور بر فراز تپهای ساخته شده که خاک آن را از جاهای دیگر آوردهاند. سازندگان این دژ، خاکها را روی هم تلنبار کردهاند و بدینسان تپهای ساختگی (مصنوعی) برآوردهاند تا بتوانند بر روی آن دژی نظامی بسازند. بلندای این تپه 80 متر است. به کارگیری چنین شیوهای برای آن بوده است که نگهبانان دژ بتوانند به تمام گسترهی پیرامونی خود تسلط داشته باشند و چیزی از نگاه آنان پنهان نماند. به راستی هم همینگونه است و از فراز قلعه بمپور میتوان تا دورترین جاها را زیر نگاه گرفت.
به مانند دیگر دژها، گرداگرد قلعه را خندق کنده بودند تا سد دفاعی دیگری در برابر دشمنان ساخته باشند. دیوارهایی هم که دژ را دربرگرفتهاند، بلند و استوار هستند. در دیوارهای باختری و خاوری (:غربی و شرقی) قلعه 4 برج استوانهای شکل ساختهاند که بر فراز آنها میتوانستند به خوبی از این سازه نگاهبانی کنند. در سدههای نزدیکتر به روزگار ما، بر فراز بزرگترین برج بمپور که قطر آن 8 گام است، توپ کار گذاشته میشد تا بتوان مهاجمان را از پیرامون دژ دور کرد. پیداست که استواری این برج چنان بوده است که تاب وزن توپ، توپاندازی و تکانهای ناشی از آن را بیاورد. این را نیز بگوییم که از برجهای دیدبانی قلعه بمپور، اکنون تنها دو برجک به جا مانده است و برجهای دیگر در رویدادی که قلعه به توپ بسته شد (سال 1307)، فرو ریخته شد. دو برجک یادشده هر کدام 2 متر بلندی دارند.
قلعه بمپور بر فراز تپهای ساخته شده که خاک آن را از جاهای دیگر آوردهاند. سازندگان این دژ، خاکها را روی هم تلنبار کردهاند و بدینسان تپهای ساختگی (مصنوعی) برآوردهاند تا بتوانند بر روی آن دژی نظامی بسازند. بلندای این تپه 80 متر است. به کارگیری چنین شیوهای برای آن بوده است که نگهبانان دژ بتوانند به تمام گسترهی پیرامونی خود تسلط داشته باشند و چیزی از نگاه آنان پنهان نماند. به راستی هم همینگونه است و از فراز قلعه بمپور میتوان تا دورترین جاها را زیر نگاه گرفت.
به مانند دیگر دژها، گرداگرد قلعه را خندق کنده بودند تا سد دفاعی دیگری در برابر دشمنان ساخته باشند. دیوارهایی هم که دژ را دربرگرفتهاند، بلند و استوار هستند. در دیوارهای باختری و خاوری (:غربی و شرقی) قلعه 4 برج استوانهای شکل ساختهاند که بر فراز آنها میتوانستند به خوبی از این سازه نگاهبانی کنند. در سدههای نزدیکتر به روزگار ما، بر فراز بزرگترین برج بمپور که قطر آن 8 گام است، توپ کار گذاشته میشد تا بتوان مهاجمان را از پیرامون دژ دور کرد. پیداست که استواری این برج چنان بوده است که تاب وزن توپ، توپاندازی و تکانهای ناشی از آن را بیاورد. این را نیز بگوییم که از برجهای دیدبانی قلعه بمپور، اکنون تنها دو برجک به جا مانده است و برجهای دیگر در رویدادی که قلعه به توپ بسته شد (سال 1307)، فرو ریخته شد. دو برجک یادشده هر کدام 2 متر بلندی دارند.
قلعه بمپور را از خشت خام و گِل رس ساختهاند. این سازه 3 بخش دارد. بخش پایین که برج و باروها و درهای ورودی را در آنجا ساختهاند و دیوارهای اصلی دژ را برآوردهاند؛ بخش میانی که خانههای باشندگان دژ در آن جای داشته است و بخش فرازین که شاهنشین دژ بوده است و جایی برای فرماندهان. بلندای این بخش از سازه بیشتر از دیگر بخشها است. از اینرو، برای دیدهبانی مناسبترین جا به شمار میرفت.
گستردهترین بخش دژ، پارهی جنوبی آن است که به نام سربازخانه شناخته میشود. دروازهی ورودی قلعه به این بخش باز میشد. در همین بخش از دژ نزدیک به 30 اتاق ساخته شده بود. شماری از این اتاقها از میان رفتهاند و آن چه بهجا مانده در مرمتهای سالهای گذشته بازسازی شدهاند. ردیفی از اتاقها، چسبیده به دیوارهاست و شماری از آنها نیز در مرکز دژ جای دارند.
قلعه بمپور که به شکل مستطیلی ساخته شده است، حلقه چاهی دارد که در بخش فرازین دژ دیده میشود؛ و نیز گریزگاهی که پیشینیان به آن «نَقب» میگفتند. این گریزگاه پنهانی را ساخته بودند که اگر دژ به دست دشمن افتاد، راهی برای بیرون رفتن از آنجا وجود داشته باشد. چنین گفته شده که 3 دالان پنهانی از 3 سو گریزندگان را تا شعاع 2 کیلومتر از قلعه دور میکرد تا از دسترس مهاجمان در امان بمانند.
در سالهای گذشته، همان بازماندهی دژ، بهویژه گسترهی پیرامونی آن که از دید باستانشناسی ارزش بسیار فراوانی دارد، در برابر آسیبها بیپناهتر شده است. پیشروی زمینهای کشاورزی، ساختوسازهای مسکونی و دستدرازی به حریم باستانی و تاریخی دژ و پیرامون آن، از شمار آسیبهایی است که این بنای کهن را تهدید میکند(خبرآنلاین، گزارش خرداد 1394).
در اسفندماه 1386 خورشیدی، نیز به دنبال بارشهای سیلآسای سیستان و بلوچستان، قلعه بمپور در آستانهی ویرانی قرار گرفت و گمانهها از ریزش پایههای دژ به سبب نشت آب خبر میداد (تارنمای روزنامهی اعتماد).
کهن دژ استوار بمپور با شماره 559 در اردیبهشتماه 1342 خورشیدی، در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است.
گستردهترین بخش دژ، پارهی جنوبی آن است که به نام سربازخانه شناخته میشود. دروازهی ورودی قلعه به این بخش باز میشد. در همین بخش از دژ نزدیک به 30 اتاق ساخته شده بود. شماری از این اتاقها از میان رفتهاند و آن چه بهجا مانده در مرمتهای سالهای گذشته بازسازی شدهاند. ردیفی از اتاقها، چسبیده به دیوارهاست و شماری از آنها نیز در مرکز دژ جای دارند.
قلعه بمپور که به شکل مستطیلی ساخته شده است، حلقه چاهی دارد که در بخش فرازین دژ دیده میشود؛ و نیز گریزگاهی که پیشینیان به آن «نَقب» میگفتند. این گریزگاه پنهانی را ساخته بودند که اگر دژ به دست دشمن افتاد، راهی برای بیرون رفتن از آنجا وجود داشته باشد. چنین گفته شده که 3 دالان پنهانی از 3 سو گریزندگان را تا شعاع 2 کیلومتر از قلعه دور میکرد تا از دسترس مهاجمان در امان بمانند.
در سالهای گذشته، همان بازماندهی دژ، بهویژه گسترهی پیرامونی آن که از دید باستانشناسی ارزش بسیار فراوانی دارد، در برابر آسیبها بیپناهتر شده است. پیشروی زمینهای کشاورزی، ساختوسازهای مسکونی و دستدرازی به حریم باستانی و تاریخی دژ و پیرامون آن، از شمار آسیبهایی است که این بنای کهن را تهدید میکند(خبرآنلاین، گزارش خرداد 1394).
در اسفندماه 1386 خورشیدی، نیز به دنبال بارشهای سیلآسای سیستان و بلوچستان، قلعه بمپور در آستانهی ویرانی قرار گرفت و گمانهها از ریزش پایههای دژ به سبب نشت آب خبر میداد (تارنمای روزنامهی اعتماد).
کهن دژ استوار بمپور با شماره 559 در اردیبهشتماه 1342 خورشیدی، در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر