«ارگ بم» بزرگترین سازهی خشتی جهان در 193 کیلومتری جنوب باختری کرمان جای دارد؛ درست در میانهی کوهها «بارز» و «کبودی». گزافه نیست اگر بگوییم تا آنجا که حافظهی تاریخ به یاد دارد، ارگ بم بوده است. میگویند ساخت آن به دستور «بهمن کیانی» فرزند اسفندیار بوده است.
از این بازگفت استورهای که بگذریم، گمانهزنیها دربارهی ارگ بم دیگرگون و ناهمسان است. برخی آن را سازهای از روزگار هخامنشیان میدانند و برخی شهر و ارگی از دوران اشکانیان. میگویند ارگ بم در سدهی پنجم پیش از میلاد ساخته شده است؛ با این همه، نشانههای کهنتر از آن تاریخ در تپههای «بیدرون»، در 15 کیلومتری ارگ، یافتهاند.
به هر روی، هر تاریخی هم که برای ساخت ارگ بم درست بدانیم، آنچه شگفتآور است پیوستگی (استمرار) زندگی در این ارگ تاریخی است. از آغاز برپایی ارگ تا سال 1840 میلادی، یعنی کمتر از دو سده پیش، ارگ بم جایی برای شمار بسیاری از مردم بوده است و سرشار از جوشش زندگی و نشانههای حیات. در آن سال بود که مردم، ارگ را رها کردند و درون باروی شارستان ارگ سکنا گزیدند.
ارزشهای معماری و شهرسازی ارگ بم چنان است که اندازهای برای آن نمیتوان شناخت. همین است که این ارگ بسیار کهن را در جهان کممانند میدانند. از شمار ارزشهای ارگ بم گونههای فراوان سازههای تاریخی و خانههای مسکونی آن است. این گوناگونی و پُرشماری چنان است که شگفتی شهرسازان را برانگیخته است. از سوی دیگر، شیوهی پیوند این بناهای ناهمگون به یکدیگر، ارزش پژوهشی بسیاری دارد. افزونبر اینکه شکل جایگیری سازهها بر روی تپه و پیوند همهی آنها در پایان به سازهای بلند در فرازینترین نقطه، به راستی یگانه و شاهکاری از طراحی شهرسازی است.
پهناوری ارگ بم نزدیک به 000/180 هزار متر مربع است. در گذشتهها خندقی گرداگرد دژ کشیده بودند که دسترسی به آن را دشوار میساخته است. مسافرانی که در روزگار قاجار از ارگ بم دیدن کرده بودند پهنای خندق دژ را 12 ذرع دانستهاند. هر ذرع برابر با 104 سانتی متر است. در جنوب خندق پُلی برآورده بودند که برای آمدوشد مردم به درون ارگ بود. در دو سوی ارگ نیز دو برج دیده میشود اما در همهی شهر باستانی ارگ شمار برجهای ساخته شده به 67 میرسد.
ارزشهای معماری و شهرسازی ارگ بم چنان است که اندازهای برای آن نمیتوان شناخت. همین است که این ارگ بسیار کهن را در جهان کممانند میدانند. از شمار ارزشهای ارگ بم گونههای فراوان سازههای تاریخی و خانههای مسکونی آن است. این گوناگونی و پُرشماری چنان است که شگفتی شهرسازان را برانگیخته است. از سوی دیگر، شیوهی پیوند این بناهای ناهمگون به یکدیگر، ارزش پژوهشی بسیاری دارد. افزونبر اینکه شکل جایگیری سازهها بر روی تپه و پیوند همهی آنها در پایان به سازهای بلند در فرازینترین نقطه، به راستی یگانه و شاهکاری از طراحی شهرسازی است.
پهناوری ارگ بم نزدیک به 000/180 هزار متر مربع است. در گذشتهها خندقی گرداگرد دژ کشیده بودند که دسترسی به آن را دشوار میساخته است. مسافرانی که در روزگار قاجار از ارگ بم دیدن کرده بودند پهنای خندق دژ را 12 ذرع دانستهاند. هر ذرع برابر با 104 سانتی متر است. در جنوب خندق پُلی برآورده بودند که برای آمدوشد مردم به درون ارگ بود. در دو سوی ارگ نیز دو برج دیده میشود اما در همهی شهر باستانی ارگ شمار برجهای ساخته شده به 67 میرسد.
نکتهای که باید بدان نگریست این است که همهی شهر باستانی بم، ارگ نیست. به سخن دیگر، این شهر پهناور دژی است که در بخشی از آن ارگی بلند و شکوهمند ساختهاند. به سبب بلندا و نمایانتر بودن این ارگ، همهی بنا و شهر باستانی بم را ارگ مینامند.
سازههای درون ارگ همانگونه که اشاره شد، بسیار است. از برج و باروها و دروازهها گرفته تا بازار و مسجد و کاروانسرا. در محلههای ارگ گرمابه و زورخانه و دیگر سازههای شهری را میتوان دید. در بخش حاکمنشین ارگ نیز همهی اجزایی که به کار فرمانروایان میآمده است، ساخته شده است؛ مانند: سربازخانه، خانههای فرماندههان قشون و اصطبلها. در بخشی نیز که جایگاه حاکم ارگ بوده است، خانهای برای او، سازهای چهارفصل و برج دیدبانی دیده میشود. بخش اصلی شهر که در گذشته به آن شارستان میگفتند، با گرداگرد آن که رَبَض مینامیدند و نیز با برج و باروها از هم جدایی یافتهاند.
ارگ بم را باید دو بخشی دانست؛ بخشی که در بلندی ساخته شده است و در شمال ارگ دیده میشود؛ و بخشی که در جنوب ارگ جای گرفته است. اما راه یافتن به درون ارگ ساده نبود و بایست از سه دروازهی آن میگذشتند تا راهی به درون بیابند. هنگامی هم که دروازهها بسته می شد از هیچ روزنه و گذری نمیشد به درون ارگ رفت. این اندازه از نگاهبانی، گواه آن است که ارگ بم کارکردی نظامی داشته است یا دستِکم به سبب حاکمنشین بودن آن ارزش نظامیاش بیشتر از سکونتگاهی آن بوده است. در دروازهی سوم بود که میشد خانههای فرماندهان نظامی را دید؛ یعنی در امنترین جای ارگ. در بخش شمالی ارگ نیز دروازهای ساخته بودند که به نام محلهای که در آن جای داشت، «کت کدم» نامیده میشد. کت کدم به معنای «خانهی کِرم» است. میدانیم که ارگ بم جایی برای تولید ابریشم بوده است و از اینرو محلهای را خانهی کرم نامیدن، نباید شگفتآور باشد. دروازهی کت کدم را بسیار زود بستهاند و گمانههای باستانشناسی نشان میدهد که استفادهی چندانی از آن نشده است. اینرا نیز بگوییم که ورودی ارگ تاقی دارد که آن را با تاقِ سازههای ساسانی درخور سنجش دانستهاند.
ارگ بم را دیوارهایی با بلندای 7 متر دربرگرفته است. درازای آن دیوارها بیش از 1800 متر است. از همین نکته میتوان پی به شکوه و بزرگی ارگ بُرد و دریافت که با چه سازههای شگفتآوری روبهرو خواهیم بود.
اما این را نیز نباید از نگاه دور داشت که با همهی باریکبینیهایی که در ساخت ارگ به کار بردهاند، برخی از خانههای این شهر خشتی را بدون آنکه توان پایداری آنها را بسنجند، دو اشکوبای (:طبقه) ساخته بودند. اما وارون آن، حاکمنشین ارگ را با دقتی افزونتر برآورده بودند. این بخش که در میان ارگ و بر روی بلندایی طبیعی دیده میشود، پنج اشکوبهای است و سراسر از خشت و گِل ساخته شده است.
اما بخش عامهنشین، یا مردمنشین، از بخش حاکمنشین ارگ جداست. حصاری کم و بیش بلند، این دو بخش را جدایی انداخته است و تنها از راه دروازهای میتوان از محلههای مردمنشین به بخش حاکمنشین رفت. همین جدایی، ساختاری به ارگ بخشیده است که باز اهمیت و ارزش دفاعی آن را بیشتر به چشم میآورَد و بخشهای مسکونی و محلهای آن را در سایه قرار میدهد.
بخشهایی نیز در ارگ ساخته شده است که نمایانتر از دیگر سازههاست؛ مانند زندان ارگ که در بخش اداری حاکمنشین دیده میشود. برای رفتن به این بخش باید از دالانی با ژرفای 4 متر گذر کرد و به گسترهای پهن رسید. یک بخش دیگر ارگ، آسیاب بادی آن است که از سازههای افزوده شدهی روزگار قاجار است و در بخش جنوبی ارگ دیده میشود.
شیوهی آبرسانی به خانهها و بناهای ارگ نیز درخور نگرش است. در کاوشهای سالیان گذشته بود که در شمال باختری ارگ سازههای آبرسانی این شهر خشتی بزرگ کشف شد. آن سازهها را چنان ساخته بودند که پنهانی بود و دسترسی به آن بهسادگی شدنی نبود. از آنجا آبی که از بیرون به درون ارگ میآمد، بخشبندی میشد. اما برای آنکه در زمان شهربندان (:محاصره) ارگ مردم دچار بیآبی نشوند، در همهی خانهها چاههایی کنده بودند که ژرفایی 8 ذرعی داشت. بدینگونه باشندگان ارگ میتوانستند تا زمانهای بسیار در میان دروازههای بسته و محاصره شده، پایداری کنند.
سازههای درون ارگ همانگونه که اشاره شد، بسیار است. از برج و باروها و دروازهها گرفته تا بازار و مسجد و کاروانسرا. در محلههای ارگ گرمابه و زورخانه و دیگر سازههای شهری را میتوان دید. در بخش حاکمنشین ارگ نیز همهی اجزایی که به کار فرمانروایان میآمده است، ساخته شده است؛ مانند: سربازخانه، خانههای فرماندههان قشون و اصطبلها. در بخشی نیز که جایگاه حاکم ارگ بوده است، خانهای برای او، سازهای چهارفصل و برج دیدبانی دیده میشود. بخش اصلی شهر که در گذشته به آن شارستان میگفتند، با گرداگرد آن که رَبَض مینامیدند و نیز با برج و باروها از هم جدایی یافتهاند.
ارگ بم را باید دو بخشی دانست؛ بخشی که در بلندی ساخته شده است و در شمال ارگ دیده میشود؛ و بخشی که در جنوب ارگ جای گرفته است. اما راه یافتن به درون ارگ ساده نبود و بایست از سه دروازهی آن میگذشتند تا راهی به درون بیابند. هنگامی هم که دروازهها بسته می شد از هیچ روزنه و گذری نمیشد به درون ارگ رفت. این اندازه از نگاهبانی، گواه آن است که ارگ بم کارکردی نظامی داشته است یا دستِکم به سبب حاکمنشین بودن آن ارزش نظامیاش بیشتر از سکونتگاهی آن بوده است. در دروازهی سوم بود که میشد خانههای فرماندهان نظامی را دید؛ یعنی در امنترین جای ارگ. در بخش شمالی ارگ نیز دروازهای ساخته بودند که به نام محلهای که در آن جای داشت، «کت کدم» نامیده میشد. کت کدم به معنای «خانهی کِرم» است. میدانیم که ارگ بم جایی برای تولید ابریشم بوده است و از اینرو محلهای را خانهی کرم نامیدن، نباید شگفتآور باشد. دروازهی کت کدم را بسیار زود بستهاند و گمانههای باستانشناسی نشان میدهد که استفادهی چندانی از آن نشده است. اینرا نیز بگوییم که ورودی ارگ تاقی دارد که آن را با تاقِ سازههای ساسانی درخور سنجش دانستهاند.
ارگ بم را دیوارهایی با بلندای 7 متر دربرگرفته است. درازای آن دیوارها بیش از 1800 متر است. از همین نکته میتوان پی به شکوه و بزرگی ارگ بُرد و دریافت که با چه سازههای شگفتآوری روبهرو خواهیم بود.
اما این را نیز نباید از نگاه دور داشت که با همهی باریکبینیهایی که در ساخت ارگ به کار بردهاند، برخی از خانههای این شهر خشتی را بدون آنکه توان پایداری آنها را بسنجند، دو اشکوبای (:طبقه) ساخته بودند. اما وارون آن، حاکمنشین ارگ را با دقتی افزونتر برآورده بودند. این بخش که در میان ارگ و بر روی بلندایی طبیعی دیده میشود، پنج اشکوبهای است و سراسر از خشت و گِل ساخته شده است.
اما بخش عامهنشین، یا مردمنشین، از بخش حاکمنشین ارگ جداست. حصاری کم و بیش بلند، این دو بخش را جدایی انداخته است و تنها از راه دروازهای میتوان از محلههای مردمنشین به بخش حاکمنشین رفت. همین جدایی، ساختاری به ارگ بخشیده است که باز اهمیت و ارزش دفاعی آن را بیشتر به چشم میآورَد و بخشهای مسکونی و محلهای آن را در سایه قرار میدهد.
بخشهایی نیز در ارگ ساخته شده است که نمایانتر از دیگر سازههاست؛ مانند زندان ارگ که در بخش اداری حاکمنشین دیده میشود. برای رفتن به این بخش باید از دالانی با ژرفای 4 متر گذر کرد و به گسترهای پهن رسید. یک بخش دیگر ارگ، آسیاب بادی آن است که از سازههای افزوده شدهی روزگار قاجار است و در بخش جنوبی ارگ دیده میشود.
شیوهی آبرسانی به خانهها و بناهای ارگ نیز درخور نگرش است. در کاوشهای سالیان گذشته بود که در شمال باختری ارگ سازههای آبرسانی این شهر خشتی بزرگ کشف شد. آن سازهها را چنان ساخته بودند که پنهانی بود و دسترسی به آن بهسادگی شدنی نبود. از آنجا آبی که از بیرون به درون ارگ میآمد، بخشبندی میشد. اما برای آنکه در زمان شهربندان (:محاصره) ارگ مردم دچار بیآبی نشوند، در همهی خانهها چاههایی کنده بودند که ژرفایی 8 ذرعی داشت. بدینگونه باشندگان ارگ میتوانستند تا زمانهای بسیار در میان دروازههای بسته و محاصره شده، پایداری کنند.
ارگ بم، بزرگترین سازهی خشتی جهان، که با چنان دقت و باریکبینی شگفتآوری ساخته شده بود و سدههای بسیار استوار و پابرجا مانده بود و نشان از شکوه هنر معماری و شهرسازی کهن ایران داشت، در زلزلهی پنجم دیماه 1382 خورشیدی، ویران شد و از بیش از 80 درصد خانهها و سازههای ارگ تلی از خاک برجای ماند. گویی تاریخ فرو ریخته بود. اما بیشتر سازههایی که در زلزلهی هولناک بم از میان رفتند، همانهایی بودند که در سدهی نهم مهی تا روزگار قاجار ساخته شده بودند. شگفت است که بناهای باستانی ارگ پایداری بیشتری نشان دادند.
گفتنی است که ارگ بم در فهرست میراث جهانی یونسکو با نام «بم و فضای فرهنگی آن» به ثبت رسیده است. در ایران نیز در روز نخست فروردینماه 1347 خورشیدی، ارگ بم را در فهرست آثار ملی ایران ثبت کردهاند.
گفتنی است که ارگ بم در فهرست میراث جهانی یونسکو با نام «بم و فضای فرهنگی آن» به ثبت رسیده است. در ایران نیز در روز نخست فروردینماه 1347 خورشیدی، ارگ بم را در فهرست آثار ملی ایران ثبت کردهاند.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر