۷ مرداد ۱۳۹۹

دیدنی های ایران - غار کلهرود؛ طولانی‌ترین غار گِلی ایران

روستایی به نام «کِلَهرود» در شهرستان شاهین شهر، در استان اصفهان، از این دید نمایان است و آوازه یافته است که طولانی‌ترین غار گِلی ایران را در پیرامون خود دارد. این غار تنها به سبب چنین ویژگی‌ای نیست که در میان غارپیمایان و زمین شناسان نامدار شده است.

برجستگی‌های دیگری در آن هست که از این غار پدیده‌ی طبیعی باارزشی ساخته است. در ادامه به آن ویژگی اشاره خواهیم کرد تا روشن شود که چرا «غار کلهرود» مهم و یگانه است و زمین‌شناسان به آن اهمیت بسیار می‌دهند.
از شهر اصفهان تا غار کلهرود بیش از صد کیلومتر راه است. در جاده‌ی کهن کاشان و 30 کیلومتری مورچه‌ خورت، می‌توان نشان این غار را گرفت که در دره‌ای با ژرفای اندک جای گرفته است و بلندای آن از رودخانه‌ی پایین‌دستش، چندان نیست.
گمانه‌ها چنین است که در گذشته‌های بسیار دور، رودخانه‌ای که اکنون از پایین غار جاری ست، 50 متر بالاتر از بستر کنونی‌اش بوده است. بر اثر رخنه‌ی آب در شکاف کوه، اندک اندک غار کلهرود پدید آمده است. زایش غار، به باور زمین‌شناسان چنین است که برشمردیم. اما اینکه چه اندازه زمان بُرده است تا آب درون سنگ‌های سخت نفوذ کند و از آن غاری بدین‌گونه که اکنون می‌بینیم، بسازد، چیزی است که تخمین زدن آن، شدنی نیست.
در درون غار کلهرود ابزارهای سنگی و استخوان‌های بسیار دیرینه‌ای یافته‌اند که بی‌گمان نشان از روزگارانی دارد که این غار زیستگاه انسان‌های نخستین بوده است. آن ابزارها و استخوان‌ها، در دهانه و اندکی از ژرفای غار به‌دست آمده است. جز این هم نباید باشد. انسان‌های میلیون‌ها سال پیش، توان رفتن به ژرفای غارها را نداشتند و در گوشه و کنار دهانه‌ی غارها گذران می‌کردند. این را در هر غار دیگری می‌توان دید.
درازای غار کلهرود، بازگفت‌های یکسانی ندارد. گاه آن را 1200 متر دانسته‌اند و گاه در برخی گزارش‌های پیمایش غار، آن درازا را تا 3000 متر قلمداد کرده‌اند. درباره‌ی ژرفای غار نیز دوگانگی در گزارش‌ها دیده می‌شود. در جایی صد متر و در گزارشی دیگر 50 متر عنوان شده است.
درباره‌ی پیمایش غار کلهرود این را می‌توان گفت که گذر از آن اندکی فریب‌دهنده است. بدین معنا که در آغاز پیمایش و رسیدن به تالار نخست، دشواری‌ای پیش‌رو نیست و گذر از آن از توان همگان برمی‌آید اما به ناگاه راه چنان تنگ و پُرپیچ‌و‌خم و فریبنده می‌شود که گم نشدن در غار و یافتن راه درست، به هوشیاری بسیار نیاز خواهد داشت. به سخن دیگر، پیمایشی که در آغاز ساده به گمان می‌رسید به یکباره چهره‌ای سخت و دشوار به خود می گیرد. یک مساله‌ی دیگر که پیش‌روی غارپیمایان کلهرود هست گزینش درست‌ترین راه از میان راه‌های گوناگونی است که درون غار وجود دارد. با این همه، آشنایان با غار کلهرود می‌دانند که از میان راه‌های گوناگون درون غار، تنها یک راه هست که به حوضچه‌ی آبی آن خواهد رسید.
غار کلهرود چندین تالار دارد. اما 2 تالار آن اصلی است. دو راه نیز در غار و گذرگاه اصلی آن دیده می‌شود که غارپیمایان می‌گویند باید آن را گربه‌رو پیمود! بدین معنا که چهاردست و پا و با احتیاط بسیار باید از آن گذرگاه‌های تونل‌مانند رد شد. دسترسی به بخش‌های دیگر غار، تنها با این شیوه از پیمایش شدنی است.
همه‌ی تالارهای اصلی و فرعی غار شیب تند و کم‌و‌بیش خطرناکی دارند. اگر آن شیب‌های ناگهانی را همانند پرتگاه بدانیم، بی‌راهه نرفته‌ایم. می‌گویند در گذشته‌ها که زمان آن به‌درستی پیدا نیست، یکی از تالارهای غار مملو از آب بوده است. اما اکنون از آن آب‌های فراوان خبری نیست و همه‌ی تالارها خشک است. با این همه، فراموش نکنیم که با غاری گِلی سر و کار داریم. از این‌رو، دیواره‌های غار در همه‌ی بخش‌های پیمایش، گِلی و لغزنده است. آن‌هایی که پس از پیمودن کلهرود تا پایان آن، از دهانه‌ی غار بیرون می‌آیند سراپا گِلی هستند و لباس‌هایشان از آن گِل‌های فراوان، سنگین شده است.
تالار نخستین که کوچک‌ترین تالار است، شکلی بیضی‌گونه دارد. مساحت آن 30 در 40 متر برآورد شده است و بلندای آن را 6 متر دانسته‌اند. برای رسیدن به تالار بزرگ‌تر باید از دالانی کوتاه رد شد. این دالان، دو تالار را به هم پیوند می‌دهد. در فصل‌های پُربارش، در کف تالار نخست، گاه آب جمع می‌شد و آن را لغزنده‌تر از آن چه هست، می‌ساخت. در میانه‌ی تالار دوم نیز چاله‌ای دستکند هست که گمان می‌رود برای برافروختن آتش از آن بهره برده می‌شده است.
دیواره‌های غار و همچنین سقف آن پوشیده از سنگ‌های گُل کلمی، یا کلسیت است. کلسیت‌ها کانی‌های رسوبی هستند که در گذر هزاران هزار سال پدید آمده‌اند. کف غار نیز از چکیده‌ها (استالاگمیت‌ها) آکنده است. آن چکیده‌ها شکلی مخروطی دارند.
باز گفته‌اند که در گذشته‌های نه‌چندان دور، در غار کلهرود غارسنگ‌های فراوان و زیبایی دیده می‌شده است. غار سنگ‌ها یا نَهشته‌ها، همه‌ی سنگ‌هایی هستند که پس از پدید آمدن فضای غار، بر اثر چکیدن آب‌های فرورُو شکل گرفته‌اند. اما اکنون از آن نهشته‌ها خبری نیست و آمد‌ورفت بسیار غارپیمایان به غار کلهرود، همه‌ی آن‌ها را از میان بُرده است؛ جز نهشته‌هایی که در تالارهای سخت‌گذر غار دیده می‌شوند. این را نیز برشماریم که پایان غار، فضایی دایره‌ای و سقف کوتاهی دارد.
پیش‌تر از ارزش‌های زمین‌شناسی غار کلهرود یاد کردیم. پژوهش‌های بسیاری که درباره‌ی این غار انجام شده است نشان می‌دهد که غار کلهرود از دید علمی کم‌مانند است. بدان اندازه که جایی باارزش برای پژوهش‌های آب‌شناسی، زمین‌سنجی (تکنونیکی)، رسوب‌شناسی و سن‌سنجی است.
از راه‌های پیچ‌درپیچ غار کلهرود سخن گفتیم. گویا سال‌ها پیش دو جهانگردی که سر از این غار درآورده بودند، در دهلیزهای تو در توی آن گم شده بودند و 15 روز سرگردان و راه گم کرده از این‌سو به آن‌سوی غار می‌رفتند تا شاید راهی برای بیرون آمدن از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده بودند، بیابند. آن دو، بخت بلندی داشتند که از روشنایی اندکی که از شکاف یکی از دیواره‌ها به چشم می‌آمد توانستند راه خروج را بیابند و از مرگ حتمی رهایی پیدا کنند. همین ناشناخته بودن غار است که در ذهن مردم کلهرود چنین باوری را شکل داده است که اگر چوبی را در این غار بیندازند، سال‌ها پس از آن سر از شیراز درمی‌آورَد!
این نیز گفتنی است که در مهرماه سال 1397 خورشیدی، به بهانه‌ی روز غار، یک صد تَن از غارنوردان، کوهنوردان و دوست داران زیست‌بوم، غار کلهرود را پاکسازی کردند.



خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر