1493 سال پیش در چنین روزی، 15 تیر سال 1086 شاهنشاهی (سال 527 میلادی)، قباد یکم، پادشاه ساسانی ایران، پس از پس راندن خزرها به آن سوی رود وُلگا و بازگرداندن نظم و آرامش به قفقاز شمالی، فرمان بازسازی شهر دربند (واقع در داغستان امروز) را صادر و بودجه لازم برای این کار را اختصاص داد.
شهر ساسانی دربند از روزگار کهن سرزمینی مهم و راهبردی بوده و از نظر جغرافیای سیاسی ارزش بسیاری داشته و از آن به عنوان دروازه قفقاز یاد شده است. این شهر تا سده ۴ میلادی بخشی از آلبانیای قفقاز بوده. نام فارسی دربند از اواخر سده پنجم میلادی یعنی در روزگار فرمانروایی ساسانیان (زمان قباد یکم) بر شهر نهاده شد.
خسرو انوشیروان پسر قباد یکم دستور ساخت دژ دربند را داد تا مرزهای شمالی ایران را از یورش اقوام مهاجم هپتالی و هون در امان نگه دارد. شهر دربند نیز پیرامون دژ ساسانی دربند ساخته شدهاست. این دژ طی ۱۵۰۰ سال بطور پیوسته مورد بهرهبرداری بودهاست.
قباد، خسروانوشیروان ولیعهد خود را به عنوان ناظر بر این نوسازی گماشت. خسرو در دوران پادشاهی خود هم بر سنگربندی (:استحکامات) این شهر افزود و آن را آبادتر کرد.
قباد، خسروانوشیروان ولیعهد خود را به عنوان ناظر بر این نوسازی گماشت. خسرو در دوران پادشاهی خود هم بر سنگربندی (:استحکامات) این شهر افزود و آن را آبادتر کرد.
داریوش بزرگ و شاپور یکم (پسر اردشیر پاپکان) در سنگنبشتههای خود، مناطق ایرانی قفقاز را نوشتهاند. شهر دربند میان دریای مازندران و کوههای قفقاز در تنگهای به عرض سه کیلومتر جا گرفته و پادگان ایرانی آن قرنها از ورود اقوام کوچیده (آوارها، خزرها و …) به قلمرو ایران و روم جلوگیر میشد و امپراتوری روم ازبرای این مرزبانی، هرساله به ایران مقداری طلا میداد.
منطقه داغستان که اینک یک ایالت (جمهوری خودمختار) فدراسیون روسیه است در درازنای فرمانروایی ساسانیان، افزونبر حکمران غیرنظامی یک مرزبان (ژنرالی با درجه اسپهبد) داشت که عملا مقام برتر منطقه بود.
مرزبانان قفقاز پس از یورش تازیان، بمانند مرزبانان «فرارود» سازمانهای خود را منحل نکردند بلکه مستقلا و یا با کمک حکمرانان ایرانی محل تا زمان صفویه بهکار ادامه دادند. ایستادگی آنان در سال 728 میلادی در برابر یورش تازیان که قصد ورود به داغستان امروز را داشتند زبانزد است و گور کشتهشدگان این ایستادگی نامور به «چهل قهرمان» هم اکنون نیز ارج نهاده میشود.
سنگربندی (:استحکامات) دربند دیوار سنگی بسیار بلندی بود که در زمان خسرو انوشیروان ساخته شد. طول آن چهل کیلومتر و از کوهستان تا کرانهی دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران تازشگر بهشمار میآمد.
این دیوار که از تخته پوریا سنگهای بسیار بزرگ ساخته شده بود بین هیجده تا بیست متر بلندا داشت. تعداد سی برج برفراز این دیوار قرار گرفته بود. دیوار سه دروازهی آهنی داشت که یک دروازهی آن به دریا گشوده میشد. ایستمی خان ترک، در زمان خسرو انوشیروان به ایران اعلان جنگ داد و قصد حمله به ایران را داشت ولی سنگربندی (استحکامات) دربند که ایرانیان در قرن پنجم میلادی برابر هیاطله پدیدآورده بودند در نظر ترکان غیرقابل گذر مینمود، از این رو حمله ترکان متوقف ماند. این دژ سرانجام با یورش تازیان در واپسین روزهای فرمانروایی ساسانیان سقوط کرد.
سنگربندی (:استحکامات) دربند دیوار سنگی بسیار بلندی بود که در زمان خسرو انوشیروان ساخته شد. طول آن چهل کیلومتر و از کوهستان تا کرانهی دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران تازشگر بهشمار میآمد.
این دیوار که از تخته پوریا سنگهای بسیار بزرگ ساخته شده بود بین هیجده تا بیست متر بلندا داشت. تعداد سی برج برفراز این دیوار قرار گرفته بود. دیوار سه دروازهی آهنی داشت که یک دروازهی آن به دریا گشوده میشد. ایستمی خان ترک، در زمان خسرو انوشیروان به ایران اعلان جنگ داد و قصد حمله به ایران را داشت ولی سنگربندی (استحکامات) دربند که ایرانیان در قرن پنجم میلادی برابر هیاطله پدیدآورده بودند در نظر ترکان غیرقابل گذر مینمود، از این رو حمله ترکان متوقف ماند. این دژ سرانجام با یورش تازیان در واپسین روزهای فرمانروایی ساسانیان سقوط کرد.
قباد یکم در دوران حکومت خود سه بار خزرها را در سالهای 489، 522 و 527 میلادی شکست داد. شهر دربند (اینک دارای 100 تا 105 هزار جمعیت) در جریان نوسازی دههی سوم قرن ششم میلادی دارای دیوارهایی به ارتفاع 20 متر و 30 برج دفاعی شد که این برجها بیشتر در باروی شمالی شهر ساخته شدند.
خزرها را میتوان تا اندازهای با هونها (هونهای زرد) همسان دانست. این تیره کمابیش در سدهی ۵ پس از میلاد از بیابانهای شرقی آسیا و شمال چین برخاسته و به همراه هونها به شمال قفقاز و سرزمین ایران آمدهاند. این قوم در بین شمالغربی این دریا و دریای سیاه سکونت داشتند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان ساسانیان، بارها و بارها به سرزمین ایران میتاختند و پس از حضور کوتاه مدت خود معمولاً به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. این قوم همواره با بیزانس بر ضد ایران همپیمان بود.
خزران در زمان خسرو انوشیروان در سده ششم میلادی از بقایای آنها به ناحیه شمال قفقاز آمدند و بهطور کلی در منطقه بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند. آنها در سده ششم میلادی با ایرانیان تماس داشته و در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس علیه ایران ساسانی وی را یاری رساندند.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر