آنچه گرداگرد «غار شاپور» در تنگه چوگان شهرستان کازرون، در استان فارس، را گرفته است، یکسره تاریخی است. در آنجا، به هرسو که نگاه کنیم نشان و ردپایی از تاریخی کهن را خواهیم یافت تا یادآور شکوه و بزرگی این سرزمین در گذشتههای باستانی باشد.
یک نمونه از آن دیرینگی، شهر بیشابور است که از شمار کهنترین شهرهای ایران است. غار شاپور تا این شهر باستانی، چهار کیلومتر فاصله دارد. این غار نیز گواه دیگری از پیشینهی تاریخی آن گستره است.
چیزی که به غار تنگه چوگان آوازهای افزونتر و ارزشی بیشتر داده است، پیکرهای شگفتانگیز از شاپور یکم ساسانی است که در دهانهی غار قامت برافراشته است و چنان بلند و استوار است که از دورترین مسافت نیز دیده میشود. از همینروست که آن غار را «شاپور» نام گذاشتهاند.
بلندای تندیس شاپور به هفت متر میرسد. چیزی نزدیکبه 1700 سال از ساخت آن میگذرد و کموبیش همچنان بیگزند مانده است؛ جز آنکه دو دست آنرا شکستهاند. شگفت اینجاست که سازندگان تندیس شاپور یکم، آن را از یکی از چکیدههای (استالاگمیتهای) دهانهی غار تراشیدهاند. آن چکیده، میلیونها سال زمان بُرده بود تا پدیدار شود. هنرمندان و پیکرتراشان ساسانی چنان با ظرافت و باریکبینی چکیده را تراش دادهاند و از آن پیکرهای از شاپور یکم برآوردهاند که بهراستی شگفتآور است.
نزدیکبه 85 متر آن سوتر از دهانهی غار، تندیس شاپور جای گرفته است. شاه ساسانی جامهای بسیار ساده بر تَن دارد. کمربندی استوار دورتا دور کمر او بسته شده است و شمشیری در زیر کمربند دارد. تاج شاهی و کنگرهدار او باشکوه است و موهای تاب دارَش زیبایی افزونتری به او داده است. دست راست شاه بر کمر است و دست چپ بر دستهی شمشیر.
اما آن تندیس درشت پیکر، در دهانهی غار چه میکند؟ آیا نشانهای از شکوه شاهنشاهی ساسانیان است یا باید پیکرهای نمادین دانسته شود؟ میگویند (و این تنها یک گمان است) که پیش از ساسانیان، غار شاپور جایی دینی بوده است برای انجام آیینهای مهرپرستان. شاپور کاربرد دینی غار را از میان برداشت و دستور داد تا آن تندیس را بر دهانهی غار بسازند تا همگان بدانند که او از آن پس نگاهبان سرزمینی است که یگانگی دینی و یکتاپرستی دارد و انجام چنان آیینهایی را برنمیتابد. هر چه هست نگاه شاپور چنان به دورها دوخته شده است که گویی به گذرندگان هشدار میدهد که او با چشمانی باز و هوشیار، سرزمینش را دیدبانی میکند و از آسیب دشمنان دور نگه میدارد.
زمانی که تازیان بر قلمرو ساسانیان چیره شدند و به فارس دست یافتند، فرماندهی آنان دستور داد که پیکرهی شاپور را سرنگون کنند (سال 633 میلادی). اندکی بیش از 1300 سال پس از آن، در سال 1336 خورشیدی سپاه پنجم ارتش ایران، پیکر واژگون شدهی شاپور یکم را در جای خود قرار داد. دو سنگ نبشته نیز در دهانهی غار گذاشته شد. یکی از آن دو سنگنبشته برگردان کتیبهی شاپور یکم در نقش رجب است؛ و دیگری گزارشی است از کاری که ارتش ایران برای برپایی دوبارهی تندیس شاپور ساسانی انجام داده است. این پیکرهی شکوهمند، پیش از سامانبخشی دوباره، در 15 دیماه 1310 خورشیدی، با شمارهی 159 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود.
تاکنون هیچکس پایان غار شاپور را ندیده است. با آنکه میگویند که درازای غار به یک کیلومتر میرسد و حتا چنین گمان بردهاند که 736 متر ژرفای آن است، اما این شمارگان و گمانهها بیچندوچون نیست. ژرفای بسیار زیاد غار، تاریکی بیش از اندازه، جاری بودن آب در بخشهایی از آن و پرتگاههای بسیار زیاد غار، راهیابی به پایان آن را ناشدنی ساخته است. بهویژه آنکه غارهای فراوان کناری در درون غار دیده میشود که شناخت و رسیدن به همهی گوشه و کنارههای آن را تا مرز ناممکن پیش برده است.
زمانی که تازیان بر قلمرو ساسانیان چیره شدند و به فارس دست یافتند، فرماندهی آنان دستور داد که پیکرهی شاپور را سرنگون کنند (سال 633 میلادی). اندکی بیش از 1300 سال پس از آن، در سال 1336 خورشیدی سپاه پنجم ارتش ایران، پیکر واژگون شدهی شاپور یکم را در جای خود قرار داد. دو سنگ نبشته نیز در دهانهی غار گذاشته شد. یکی از آن دو سنگنبشته برگردان کتیبهی شاپور یکم در نقش رجب است؛ و دیگری گزارشی است از کاری که ارتش ایران برای برپایی دوبارهی تندیس شاپور ساسانی انجام داده است. این پیکرهی شکوهمند، پیش از سامانبخشی دوباره، در 15 دیماه 1310 خورشیدی، با شمارهی 159 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود.
تاکنون هیچکس پایان غار شاپور را ندیده است. با آنکه میگویند که درازای غار به یک کیلومتر میرسد و حتا چنین گمان بردهاند که 736 متر ژرفای آن است، اما این شمارگان و گمانهها بیچندوچون نیست. ژرفای بسیار زیاد غار، تاریکی بیش از اندازه، جاری بودن آب در بخشهایی از آن و پرتگاههای بسیار زیاد غار، راهیابی به پایان آن را ناشدنی ساخته است. بهویژه آنکه غارهای فراوان کناری در درون غار دیده میشود که شناخت و رسیدن به همهی گوشه و کنارههای آن را تا مرز ناممکن پیش برده است.
راهی که به دهانهی غار شاپور میرسد و تا اندازهای آسانتر از دیگر راههاست، از روستای کشکولی آغاز میشود. این روستا در بخش بالای تنگه چوگان جای دارد. بومیها با چابکی فراوان، آن راه سختگذر را میپیمایند. اما دیگران که با فراز و فرودهای راه آشنا نیستند، باید زمان بیشتری را برای بالا رفتن از کوه و رسیدن به غار بگذرانند.
در همان سالی که پیکرهی شاپور ساسانی دوباره برافراشته شد (1336 خورشیدی)، 230 پلهی سیمانی از دامنهی کوه تا دهانهی غار ساخته شد تا رسیدن به آنجا را آسان کند و نیاز به کوهپیمایی توانفرسا نداشته باشد. بلندای غار از سطح زمین نیز به 800 متر میرسد.
اما غار شاپور دو غار کوچکتر در دو سوی خود دارد. غار سوی چپ را «غار مادر شاپور» مینامند و غار سوی راست را «غار مرمر» یا آنگونه که بومیها میگویند: «آشپزخانهی شاپور»! دهانهی هر دو غار، کوچکتر از دهانهی غار شاپور است. بلندای دهانهی غار شاپور را گاه 20 متر، گاه کمتر و گاه حتا 30 متر هم نوشتهاند!
در همان سالی که پیکرهی شاپور ساسانی دوباره برافراشته شد (1336 خورشیدی)، 230 پلهی سیمانی از دامنهی کوه تا دهانهی غار ساخته شد تا رسیدن به آنجا را آسان کند و نیاز به کوهپیمایی توانفرسا نداشته باشد. بلندای غار از سطح زمین نیز به 800 متر میرسد.
اما غار شاپور دو غار کوچکتر در دو سوی خود دارد. غار سوی چپ را «غار مادر شاپور» مینامند و غار سوی راست را «غار مرمر» یا آنگونه که بومیها میگویند: «آشپزخانهی شاپور»! دهانهی هر دو غار، کوچکتر از دهانهی غار شاپور است. بلندای دهانهی غار شاپور را گاه 20 متر، گاه کمتر و گاه حتا 30 متر هم نوشتهاند!
پیمایش غار در آغاز آسان است اما آرامآرام بر سختیگذر از تالارها و راههای درونی غار افزوده میشود و پهنای آن کاستی میگیرد. راه آسانرو، نزدیک به 80 متر است و پایان آن به پرتگاهی ژرف میرسد. دو سوی دیوارههای بخش آغازین غار را صاف کردهاند تا برای حجاری آماده باشد. اما چنین به گمان میرسد که کار را ناتمام گذاشتهاند.
از میان گذرگاههای بسیار غار، چهار گذرگاه اصلی است و پنج گذرگاه کوچکتر. تاکنون سه تالار آن به تمامی پیموده شده است. چکیدهها در جایجای سقف غار دیده میشوند و شکلهای خیالانگیزی میسازند. بدینگونه، درون غار زیبایی خیره کنندهای مییابد. میگویند بخشی از غار دو اشکوبهای است.
این را نیز ناگفته نگذاریم که نزدیک به 5 متر درون دهانهی غار، دو حوض سنگی دیده میشود که آنها را از آب میانباشتند. حوضها با یک آبراهه به هم پیوند مییابند. بودن حوضهای دوگانه این گمان را پدید آورده است که بخشی از غار سکونتگاه بوده است. شاید هم آن دو حوض را باید ساختهی نگاهبانان پیکرهی شاپور یکم دانست.
غار شاپور یکی از باارزشترین غارهای تاریخی ایران است افزونبر اینکه ویژگیهایی دارد که از آن پدیدهای طبیعی کممانند، شگفتانگیز و زیبا میسازد.
از میان گذرگاههای بسیار غار، چهار گذرگاه اصلی است و پنج گذرگاه کوچکتر. تاکنون سه تالار آن به تمامی پیموده شده است. چکیدهها در جایجای سقف غار دیده میشوند و شکلهای خیالانگیزی میسازند. بدینگونه، درون غار زیبایی خیره کنندهای مییابد. میگویند بخشی از غار دو اشکوبهای است.
این را نیز ناگفته نگذاریم که نزدیک به 5 متر درون دهانهی غار، دو حوض سنگی دیده میشود که آنها را از آب میانباشتند. حوضها با یک آبراهه به هم پیوند مییابند. بودن حوضهای دوگانه این گمان را پدید آورده است که بخشی از غار سکونتگاه بوده است. شاید هم آن دو حوض را باید ساختهی نگاهبانان پیکرهی شاپور یکم دانست.
غار شاپور یکی از باارزشترین غارهای تاریخی ایران است افزونبر اینکه ویژگیهایی دارد که از آن پدیدهای طبیعی کممانند، شگفتانگیز و زیبا میسازد.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر