۶ مرداد ۱۳۹۹

دیدنی های ایران - غار کان گوهر؛ رازی هولناک در غاری بازمانده از عصر مفرغ

در سال 2521 شاهنشاهی (58 سال پیش)، گروهی از کوهنوردان استان فارس غاری را در بخش سرچهان شهرستان بوانات بازشناختند که سده‌ها بود که از چشم‌ها دور مانده بود و کسی نمی‌دانست که یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معدن‌های سنگ آهن، در این غار نهفته است. بعدها به سبب کانی‌های باارزش معدنی غار، نام آن را «کان گوهر» گذاشتند. اما این همه‌ی ماجرا نبود؛ این غار راز هولناکی را پنهان کرده بود که سال‌ها زمان می خواست تا آشکار شود.

در آبان ماه 1389 به ناگاه 47 اسکلت و جمجمه‌ی انسان‌هایی در درون غار کشف شد که همه‌ی نشانه‌ها گواهی می‌داد که گروهی و به شیوه‌ای مرموز مُرده‌اند. تکه‌هایی از لباس‌ها و کفش‌های آن‌ها هنوز از میان نرفته بود و سرنخ‌هایی برای شناختن آن‌ها به دست می‌داد. این مردگان که بودند؟ درون غار چه می‌کردند؟ چرا پیکر آن‌ها در آنجا رها شده بود؟ این‌ها و ده‌ها پرسش دیگر، رازهایی بود که باید گشوده می‌شد.
از روی همان تکه لباس‌های برجا مانده گمان می‌رفت که مردگان غار در چهار یا پنج سده پیش زندگی می‌کرده‌اند و گذران آن‌ها وابسته به مواد معدنی غار بوده است. شاید گروهی بوده‌اند که در درون غار کار می‌کردند. اما این تنها حدس و گمان بود و باید بررسی‌های بیشتری انجام می‌گرفت. از این‌رو، اسکلت‌ها و جمجمه‌ها را به سازمان پزشکی قانونی استان فارس سپردند تا نشانه‌های بیشتری به دست بیاید.
دو ماه پس از آن، سازمان پزشکی قانونی گزارش خود را درباره‌ی اسکلت‌ها و جمجمه‌های غار منتشر کرد. آن‌ها به این نتیجه رسیده بودند که 41 اسکلت غار مربوط به زنان و کودکان است که میان 5 تا 35 سال سن داشته‌اند و 6 اسکلت دیگر مرد بوده‌اند. آثار سوختگی بر روی همه‌ی جمجمه‌ها دیده می‌شد و این گمان دور از ذهن نبود که آن‌ها در یک مرگ گروهی، سوخته‌اند (تارنمای سازمان پزشکی قانونی کشور؛ گزارش 12 دی‌ماه 1389). با این همه، هنوز این پرسش پاسخ داده نشده بود که چرا آن‌ها سوخته‌اند؟ آیا بی احتیاطی سبب مرگ آن‌ها شده است یا راز دیگری در این میان هست؟
در سال 1397 یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، به نام مهسا نجفی، از پایان‌نامه‌ی دانشگاهی خود دفاع کرد. عنوان پایان‌نامه‌ی او «کشتار در غار کان گوهر، تلفیق شواهد باستان‌شناسی و تاریخی» بود. چکیده‌ای از پایان‌نامه‌ی او در تارنمای دانشگاه تهران در دسترس است. او با بررسی‌های بسیار سرانجام توانسته بود راز مرگ مردان و زنان و کودکان غار کان گوهر را آشکار کند. بر پایه‌ی پژوهش‌های نجفی، آن اسکلت‌ها نه به چهار یا پنج سده پیش، بلکه به چند سده آن سوتر بازمی‌گشتند. او با بررسی متن‌های تاریخی به این نتیجه رسیده بود که در سال 724 مهی، زمانی که دولت ایلخانان از هم پاشیده بود و سراسر ایران را آشوب و ناامنی فرا گرفته بود، امیرزاده‌ای مغول به یکی از روستاهای بوانات فارس یورش می‌بَرد. شماری از روستاییان برای نجات جان خود در غار پناه می‌گیرند. امیر مغولی برای بیرون کشیدن آن‌ها دستور می‌دهد که در دهانه‌ی غار آتش روشن کنند. همین مساله سبب می‌شود که دود و شعله‌های آتش همه‌ی پناه‌جویان غار را به کشتن دهد و به شیوه‌ای وحشتناک از میان ببرد.
داستان و راز نهفته‌ی غار کانی گوهر چنین بود. اما این غار جدای از سرگذشت دردناک انسان‌های یافته‌شده در آن، ویژگی‌هایی دارد که آن را در میان دیگر غارهای ایران برجسته و باارزش می‌سازد.
پژوهشگران می‌گویند که غار کانی گوهر در روزگاران باستان جایی برای بیرون کشیدن (استخراج) سنگ و کانی‌های معدنی بوده است و از این غار، آهن و منگنز به دست می‌آوردند. از این‌رو، غار کانی گوهر از دید زمین‌شناسی بسیار ارزشمند است و میراثی مهم از عصر مفرغ به شمار می‌رود.
دهانه‌ی غار مثلثی شکل است و در بلندای 80 متری کف دره جای دارد. یک دهانه‌ی فرعی دیگر هم راه به درون غار می‌برد که در بلندای 15 متری دره دیده می‌شود. چون سنگ‌های معدنی غار سست و شکننده‌اند، هر آن گمان ریزش آن‌ها و بسته‌شدن دهانه‌ی غار، می‌رود. به‌ویژه آنکه شیب کوهی که غار در درون آن دهان گشوده است، تند و زاویه‌دار است. همان ریزش‌های چندباره، دسترسی به لایه‌های باستانی درون غار را ناشدنی ساخته است.
غار کانی گوهر نزدیک به 2 کیلومتر درازا دارد. غاری دو بخشی است؛ بخشی که در گذر هزاره‌ها ریزش کرده است و بخشی که هنوز قابل دسترسی است. در برخی از بخش‌های غار، به‌ویژه در آغاز آن، نشانه‌هایی از دستکندهای انسانی دیده می‌شود. در همان بخش آغازین غار، چکیده‌هایی (استالاگتیت هایی) نمایان است که آن‌ها را گل کلمی نام داده‌اند و پدیده‌های طبیعی کمیابی به شمار می‌روند. آن چکیده‌ها به‌راستی در زیبایی خیره کننده‌اند.
در کف غار پدیده‌ی زیبای دیگری هست که پیمایش غار را دل انگیزتر می‌سازد. آن پدیده، حوضچه‌ای است مملو از آب که از چکه‌های سقف پُر شده است. گذر از چاهی که در درون غار دیده می‌شود از آن‌رو که پهنای بسیار دارد، تنها با کمک طناب و روش‌های فنی غارپیمایی، شدنی است.
پس از گذر از ورودی غار، تالاری دایره‌ای دیده می‌شود. راه بُردن به بخش‌های دیگر غار بستگی به گذر از شیب تندی دارد که به پرتگاهی 8 متری می‌رسد. اگر بتوان از آن چاه گذر کرد به تالاری 12 متری خواهند رسید که پوشیده از همان چکیده‌های است که گفتیم در زیبایی و انبوهی یگانه‌اند.
راه‌های ارتباطی و تونل مانند غار فراوان است. اما بسیاری از آن راه‌ها به سبب ریزش رسوبات پنهان شده‌اند و بسیار دشوار است که بتوان راهی به درون آن‌ها جست.
این را هم بیفزاییم که افزون‌بر تماشایی‌های درون غار کانی گوهر، بیرون آن هم دیدنی‌های تاریخی بسیار دارد. نزدیک دهانه‌ی غار دو تخته سنگ هست که روی آن‌ها نقش‌هایی از جانوران کشیده شده است و گمان می‌رود بازمانده از انسان‌های غارنشین کهن بوده باشد.
غار کانی گوهر در بوانات فارس، یک کیلومتر پس از روستای «منج»، یکی از کهن‌ترین روستاهای بوانات، دیده می‌شود. این غار در درون تنگه‌ای به نام «بندنو» جای دارد. غار کانی گوهر در سال 1387 خورشیدی، با شماره‌ی 23146 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.


خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر