آنها که میگویند غار «یخ مراد» در میان غارهای ایران بیمانند است و غار دیگری نمیشناسیم که ویژگیهایی همانند این غار داشته باشد، بیراهه نمیروند. به راستی هم ساختار غار یخ مراد یگانه است. آن ساختار، به قندیلهای یخی غار بازمیگردد.
دیگر غارهای ایران چکنده و چکیدههایی (استالاگمیت و استالاگتیت) آهکی یا رسوبی دارند. اما چکندهها و چکیدههای یخمراد نه از آهک است، نه از رسوبات دیگر؛ بلکه سراسر از یخ است! قندیلهای یخی غار، یا از سقف غار آویزاناند یا از زمین سر برآوردهاند و در شکلهای گوناگون، بسیار دیدنی و شگفتانگیزبهچشم میآیند. بیسبب نیست که آن قندیلها را در درخشندگی همانند کریستالهایی شیشهای و شفاف دانستهاند.
زمانی زیبایی این غار یخی دوچندان میشود که روشنایی و نوری که از میان چکندهها و چکیدهها میگذرد، بازتاب میگیرد و شکستی مییابد و تالارهای غار را، که آنها هم از یخ شکل گرفتهاند، سرشار از دیدنیها میسازد. به ویژه در فصلهای سرد و زمستانی، چکندهها و چکیدهها، بیشتر و بیشتر سر برمیآورند و در روزهای پایانی سرما و یخبندان، انبوهتر و افزونتر میشوند. در این زمان، غار یخمراد بهراستی در زیبایی و شکوه بیمانند است.
نهتنها قندیلها و چکنده و چکیدهها، حتا تالارها و دریاچهی غار نیز تودههایی از یخ است. هنگام پیمودن غار، در راه اصلی که درازایی 250 متری و سقفی به بلندای 3 متر دارد، قندیلهای یخیِ آویزان و چکندهها و چکیدههای از زمین برآمدهی غار، خودنمایی میکنند و گویی باغی از درختان کریستالی و شیشهای نقش میزنند.
این غار یخی و تماشایی در استان البرز جای دارد. 65 کیلومتر دورتر از شهر کرج، در جایی که به آن گچسر میگویند، در فراز روستایی به نام «کهنه ده»، غار یخمراد شکل گرفته است و ماجراجویان را به سوی خود میکشد.
در گذشتهها و شاید هماکنون نیز، در نزد سالخوردگان روستای کهنه ده، چنین باوری وجود داشت که میگفتند یخهای غار، شفادهنده و درمانگر هستند. برای همین بود که کهنههایی به قندیلهای یخی میبستند تا «مراد» بگیرند و از دردها و بیماریها رهایی پیدا کنند. به همین سبب است که غار را «یخمراد» نامیدهاند: یخهایی که مراد و آرزویی خواسته شده را برآورده میکنند.
روستاییان سالهای دورِ کهنه ده، گاه تا آنجا پیش میرفتند که یخهای غار را برای درمان ناباروری زنان، کارآمد گمان میکردند و میگفتند که خوردن آن یخها اثرگذار است و خورنده را به مراد خود یعنی فرزندآوری، میرساند. پارچهها و کهنههایی که روستاییان کهنه ده به ستونهای یخی میبستند، نشان از چنین باورهای مردمی دارد.
این غار یخی و تماشایی در استان البرز جای دارد. 65 کیلومتر دورتر از شهر کرج، در جایی که به آن گچسر میگویند، در فراز روستایی به نام «کهنه ده»، غار یخمراد شکل گرفته است و ماجراجویان را به سوی خود میکشد.
در گذشتهها و شاید هماکنون نیز، در نزد سالخوردگان روستای کهنه ده، چنین باوری وجود داشت که میگفتند یخهای غار، شفادهنده و درمانگر هستند. برای همین بود که کهنههایی به قندیلهای یخی میبستند تا «مراد» بگیرند و از دردها و بیماریها رهایی پیدا کنند. به همین سبب است که غار را «یخمراد» نامیدهاند: یخهایی که مراد و آرزویی خواسته شده را برآورده میکنند.
روستاییان سالهای دورِ کهنه ده، گاه تا آنجا پیش میرفتند که یخهای غار را برای درمان ناباروری زنان، کارآمد گمان میکردند و میگفتند که خوردن آن یخها اثرگذار است و خورنده را به مراد خود یعنی فرزندآوری، میرساند. پارچهها و کهنههایی که روستاییان کهنه ده به ستونهای یخی میبستند، نشان از چنین باورهای مردمی دارد.
دیرینگی غار یخمراد، بسیار زیاد است. زمینشناسان چیزی میان 50 میلیون تا 230 میلیون سال پیش را زمان شکلگیری غار یخمراد گمان میبرند و میگویند که این غار از درون آبها سر برآورده است. اما سنگی که در دهانهی غار دیده میشود و نقشی فسیلی از گونهای از نرمتنان بر روی خود دارد، این گمان را در نزد برخی از زمینشناسان بیشتر کرده است که در این صورت باید دیرینگی غار را تا 50 میلیون سال پیش عقب بُرد، نه بیشتر از آن. به هر روی، بیگمان غار یخمراد در همان دورهی سوم زمینشناسی که به آن «سنوزوییک» میگویند، شکل گرفته است و از دل اقیانوسی که آبهایش فروکش کرده بود، بیرون آمده است.
بخش شگفتانگیز و دیدنی غار یخمراد آنجاست که 20 متر از ژرفای غار، طبقاتی است. چنین پدیدهای در هیچ غار دیگر ایران دیده نمیشود. آن اشکوبهای یخی چهارتایی هستند و هر کدام بلندایی 30 متری دارند.
غار یخ مراد 3 تالار بزرگ دارد؛ 3 یخچال زیرزمینی و 7 چاه. راههای پیمایش آن یکسان نیست و هر کدام ویژگیهایی دارد. راه نخست که نخستین تالار هم هست، تنها 20 متر درازا دارد و گذر از آن با اندکی بردباری و دقت، آسان است. اما گذر از راه دوم در توان هر گذرندهای نیست. بهویژه چاه ژرفی که در پایان راه دوم به آن میرسند، بسیار سختگذر است و غارپیمایانی آزموده میخواهد. راه سوم نیز همان است که به ستونهای یخی غار راه میبرد.
قندیلها و ستونهای غار نازکاند و با هر برخوردی میشکنند. برای همین است که بهترین زمان برای دیدن آنها را تا پیش از رسیدن گرما و ماههای تابستانی میدانند. یعنی پیش از آب شدن ستونها و قندیلها. در ماههای اسفند و فروردین، برآمدگیهای یخی غار، از هر زمانی تماشاییتر است.
بخش شگفتانگیز و دیدنی غار یخمراد آنجاست که 20 متر از ژرفای غار، طبقاتی است. چنین پدیدهای در هیچ غار دیگر ایران دیده نمیشود. آن اشکوبهای یخی چهارتایی هستند و هر کدام بلندایی 30 متری دارند.
غار یخ مراد 3 تالار بزرگ دارد؛ 3 یخچال زیرزمینی و 7 چاه. راههای پیمایش آن یکسان نیست و هر کدام ویژگیهایی دارد. راه نخست که نخستین تالار هم هست، تنها 20 متر درازا دارد و گذر از آن با اندکی بردباری و دقت، آسان است. اما گذر از راه دوم در توان هر گذرندهای نیست. بهویژه چاه ژرفی که در پایان راه دوم به آن میرسند، بسیار سختگذر است و غارپیمایانی آزموده میخواهد. راه سوم نیز همان است که به ستونهای یخی غار راه میبرد.
قندیلها و ستونهای غار نازکاند و با هر برخوردی میشکنند. برای همین است که بهترین زمان برای دیدن آنها را تا پیش از رسیدن گرما و ماههای تابستانی میدانند. یعنی پیش از آب شدن ستونها و قندیلها. در ماههای اسفند و فروردین، برآمدگیهای یخی غار، از هر زمانی تماشاییتر است.
گفتنیهای دیگری دربارهی غار بیمانند یخمراد هست که باید دانست. یکی از آن گفتنیها، هوای غار است. نکتهی درخور توجه آن است که دما و سردی سقف غار با کف آن یکسان نیست. این را نیز از شگفتیهای غار باید دانست. هواکشهای طبیعی غار، فراوان است. از این رو هوا با سرعت به درون غار میرسد و سرمایی آزارنده پدید میآورد. یخبستگی ستونها و قندیلهای یخی غار از همینرو پدید آمدهاند. گاه ستبری تودههای یخی غار به 5/ 1 متر میرسد. بلندای بسیار غار از سطح دریا نیز در سرمای درون آن و گردش هوا اثر بسیار دارد.
برکههای یخی غار نمونهی درخورِ یادآوری دیگری است. در راه سوم است که 2 گودال یخی دیده میشود. گودال نخست 5/ 1 و گودال دوم 3 متر بلندی دارد و هر دو پوشیده از یخ هستند. چالههای غار نیز پُرشمارند و هنوز ژرفای همهی آنها روشن نشده است.
پایان غار یخ مراد را کسی ندیده است. راه بردن به آن بیاندازه دشوار و چهبسا ناشدنی است. راههای غار چنان پُرپیچ و خم و تُودرتُو هستند که غارنوردان را به ستوه میآورد. رسوبهای گچی غار بسیار اندک است. یخمراد، همانگونه که پیشتر اشاره شد، غاری گچی نیست و اسفنجهای گچی آن انگشتشمار و ناچیز است.
راهی که از دهانه تا پایان شناخته شدهی غار میگذرد، شیبدار است و روبه پایین. از همینروست که پیمایش غار، آسان نیست و بردباری و آشنایی با شیوههای غارپیمایی میخواهد. برای رسیدن به غار نیاز به کوه پیمایی هست و پیادهروی کموبیش توانفرسا. این نیز گفتنی است که پهنای دهانهی غار 3 متر است و بلندای آن 8 متر.
غار یخی یخمراد ثبت ملی شده است. در دی ماه 1381 خورشیدی، این غار به نام یکی از آثار ملی و طبیعی ایران با شمارهی 6573 شناخته و ثبت شده است.
برکههای یخی غار نمونهی درخورِ یادآوری دیگری است. در راه سوم است که 2 گودال یخی دیده میشود. گودال نخست 5/ 1 و گودال دوم 3 متر بلندی دارد و هر دو پوشیده از یخ هستند. چالههای غار نیز پُرشمارند و هنوز ژرفای همهی آنها روشن نشده است.
پایان غار یخ مراد را کسی ندیده است. راه بردن به آن بیاندازه دشوار و چهبسا ناشدنی است. راههای غار چنان پُرپیچ و خم و تُودرتُو هستند که غارنوردان را به ستوه میآورد. رسوبهای گچی غار بسیار اندک است. یخمراد، همانگونه که پیشتر اشاره شد، غاری گچی نیست و اسفنجهای گچی آن انگشتشمار و ناچیز است.
راهی که از دهانه تا پایان شناخته شدهی غار میگذرد، شیبدار است و روبه پایین. از همینروست که پیمایش غار، آسان نیست و بردباری و آشنایی با شیوههای غارپیمایی میخواهد. برای رسیدن به غار نیاز به کوه پیمایی هست و پیادهروی کموبیش توانفرسا. این نیز گفتنی است که پهنای دهانهی غار 3 متر است و بلندای آن 8 متر.
غار یخی یخمراد ثبت ملی شده است. در دی ماه 1381 خورشیدی، این غار به نام یکی از آثار ملی و طبیعی ایران با شمارهی 6573 شناخته و ثبت شده است.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر