۱۴ تیر ۱۳۹۹

دیدنی های ایران - غار شیربند

شهر دامغان در استان سمنان، نشانه‌های بسیاری از زیست‌بومی دلخواه و تماشایی دارد. در آن میان، غار «شیربند» با دیرینگی بسیارش، چشمگیر و با ارزش است. این غار در گستره‌ای به همان نام شیربند در 12 کیلومتری شهر دامغان و در کنار روستایی به نام «جزن» جای گرفته است.

گستره‌ی شیربند نزدیک به 180 کیلومتر مربع پهناوری دارد و این غار در درون کوهستان سخت‌گذر و توان‌فرسای آن دهان گشوده است. برای رسیدن به غار شیربند و پیمایش آن، نخست باید آزمون بالا رفتن از آن کوهستان صخره‌ای را گذراند و سپس به غار رسید. دهانه‌ی غار 50 متر از دامنه‌ی کوه بلندا دارد.
دیرینگی غارِ روستای جزن را تا 190 میلیون سال پیش برآورد کرده‌اند. یا اگر با دقت بیش‌تری بخواهیم بگوییم، میان 136 تا 190 میلیون سال پیش، در دورانی که زمین شناسان به آن «کرتاسه» می‌گویند. کرتاسه سومین دوره‌ی میانه‌ی زیستی به شمار می‌رود و به دوره‌ی کرتاسه پسین و پیشین بخش‌بندی می‌شود. برای آنکه دیرینگی بسیار زیاد دوره کرتاسه را دریابیم همین اندازه بسنده است که بدانیم در زمان کرتاسه‌ی پیشین بود که قاره‌های آفریقا و آمریکای جنوبی از هم جدا شدند. در آن میلیون‌ها سال پیش بود که غار شیربند دامغان از آهک‌های چرک‌دار توده‌ای، شکل گرفت.
از دامنه‌ی کوه، حفره‌ای دیده می‌شود که چه‌بسا گمان برده شود که دهانه‌ی غار شیربند است. اما چنین نیست و با بالا رفتن از کوه، دهانه‌ی اصلی که چند گامی آن سوتر از حفره‌ی دیگر و یک متر بالاتر از آن است، دیده می‌شود. این را هم بگوییم که درست روبه‌روی غار شیربند، شکافی طبیعی هست که چوپانان از آن برای آغل گوسفندان استفاده می‌کنند و به آن «دیواریان» می‌گویند. این نیز نشانه‌ای برای یافتن غار شیربند است. هرچند دهانه‌ی غار چندان پوشیده و ناپیدا نیست و با اندک جست‌وجویی نمایان می‌شود.
پیش‌تر اشاره شد که دهانه‌ی غار، تنها 50 متر بالاتر از بستر کوه است. این بلندا چندان نیست که رسیدن به غار را دشوارتر سازد. با این همه دهانه‌ی غار بسیار کوچک است و غارپیمایان را ناگزیر می‌سازد که خمیده یا چهاردست و پا راهی به درون غار بیابند. این دهانه، تنها یک تا 5/ 1 نیم بلندی دارد.
درون غار شیربند، خالی از شگفتی نیست. از آن‌رو که غارپیمایان با راه‌ها و گذرگاه‌هایی گوناگون رودررو می‌شوند. گاه صخره‌ها و ستون‌های آهکی چنان به هم نزدیک‌اند که برای گذر از میان آن‌ها باید خوابیده و سینه‌خیز راه را پیمود؛ گاه نیز بلندای سقف غار چنان است که تا 40 متر نیز می‌رسد و اندکی آسان‌تر می‌توان از آن گذشت. آن فراز و فرودها، از زیبایی‌های غارپیمایی شیربند است اما هشداری به گذرندگان هم هست که باید خود را آماده‌ی پیمایشی کنند که چه‌بسا در هر گام با ناشناخته‌ای طبیعی سر و کار داشته باشند.
آن گذر سخت و آسان، اگر تا پایان غار ادامه یابد به 800 متر خواهد رسید. از این‌رو، می‌توان شیربند را از دید پیمایش، غاری میانه (متوسط) برشمرد. اما راه اصلی غار تنها 350 متر است. از آن پس راه‌های فرعی آغاز می‌شوند. راه اصلی روبه شمال پیموده می‌شود و پس از پایان، در سوی چپ و راست غار، راه‌های دیگری پدید می‌آید که گاه پیمودنی هستند و گاه تنها دالان‌های کوچکی به شمار می‌روند که دیواره‌ی غار، گذر از آن‌ها را ناشدنی ساخته است.
پس از گذر از دهانه‌ی تنگ غار، تالاری 6 متری دیده می‌شود که بلندایی 140 سانتی‌متری دارد. در همان آغاز پیمایش است که چاهی 2 متری به چشم می‌خورد. هنوز روشنایی غار آن اندازه هست که بتوان این چاه را دید و راه را شناخت. به گمان می‌رسد که چاه ورودی، پدیده‌ای طبیعی نیست و شاید دست‌کند باشد. به هرروی، دیری نمی پاید که درون غار سراسر تاریک می‌شود. در بخش پایانی راه اصلی است که تالاری با بلندای 140 سانتی متر پدیدار می‌شود. این راه، شیب کم‌وبیش تندی دارد و باید دست به سنگ از آن پایین رفت. از آن پس، راه های فرعی بسیار و دالان‌های گاه باز و گاه بسته‌ای، پیش‌رو خواهد بود. صخره‌هایی نیز دید می‌شوند که بالا رفتن از آن‌ها نیاز به کوشش افزون‌تری دارد.
برای آسان گذر ساختن غار، برخی از راه‌های آن طناب‌کشی و نشانه‌گذاری شده است. آن نشانه‌ها در هنگام برگشت راهنمایی است تا غارپیمایان درون راه‌روهای کم‌وبیش بسیار غار، سرگردان نشوند.
اما جدای از راه‌های شاخه‌ای غار، باید مراقب خزندگان و مارهایی بود که درون غار لانه کرده‌اند. آن‌ها به‌ویژه در گرمای تابستان از لانه‌های خود بیرون می‌آیند و در جاهای نمناک و خنک غار پناه می‌گیرند. خفاش‌ها نیز درون غار بسیار پُرشمارند و در هر سقف و دیواره‌ای جولان می‌دهند. هر چند بیم‌آور نیستند و آزارشان به کسی نمی‌رسد.
زیباترین بخش غار شیربند را باید بی‌گمان قندیل‌های آویزان غار برشمرد که سپید رنگ‌اند و در شکل و اندازه‌های گوناگون. آن چکنده و چکیده‌های آهکی درون غار را چنان دیدنی ساخته‌اند که آن‌ها را با گچ‌بری سازه‌ها و بناهای دست‌ساز درخور سنجش دانسته‌اند. شکل‌های گوناگون غار، بر اثر رسوبات کربنات کلسیمی که در آب هست، پدید آمده‌اند.
شگفت است که برخی از بازدیدکنندگان شیربند، از سر ناآگاهی آن قندیل‌های چند میلیون ساله را می‌شکنند و با خود به خانه‌های خود می‌برند تا آذینی برای در و دیوار باشد! (خبرگزاری همشهری آنلاین، اردیبهشت 1396).
پیداست پس از چندگاه کوتاهی چون درمی‌یابند که قندیل‌ها هیچ ارزشی در بیرون از غار ندارند، آن‌ها را دور می‌اندازند و بدین‌گونه آسیب‌های جبران‌ناپذیری به غاری بسیار کهن و بارزش می‌زنند. اگر به جای ساخت در فلزی، نگاهبانی درست‌تری از غار می‌شد و به بومیان آن گستره بایستگی نگاهبانی از غار را آموزش می‌دادند، چنان پدیده‌ی طبیعی و زیبایی آسیب نمی‌دید.
از دیگر دلپذیری‌های غار شیربند، هوای پاکیزه‌ی آن است. هوا در آن فضای سربسته، خنک و نمناک است. اما در راه‌های پایانی کم شدن اکسیژن پدید می‌آید که خطرساز نیست.
فراوانی آمد‌وشد در درون غار شیربند، دوست‌داران زیست‌بوم و غارنوردان و کوهپیمایان را در مهرماه 1392 خورشیدی، برآن داشت که دست به پاک‌سازی درون غار بزنند (خبرگزاری ایرنا). با این کار، توده‌ای از زباله‌ها و پسماندها از درون غار بیرون آورده شد.
غار شیربند از جاذبه‌های کم‌مانند استان سمنان و شهر دامغان است که اگر از ناشناختگی بیرون بیاید و با ایجاد زیرساخت‌های بایسته راه‌های دسترسی به آن هموار شود، می‌تواند جایی دلخواه و دیدنی برای گردشگران دور و نزدیک باشد.


خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر