۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
زیست بوم ایران - اردک سرسفید؛ جلوهگر و خودنما
بالزنان از پهنههای خشک و آبهای جهان میگذرد و چند ماهی از سال مهمان تالابهای ایران است. اینجا حال و روز بهتری دارد تا سرزمینهای دیگر. پا از مرزهای ایران بیرون بگذارد و سر از دورترها درآورَد، گونهای از همبالهایش، زیر پایش مینشیند و کاری میکند که نژادش دو رگه شود. آن وقت جهان میماند و اردکی که نه سر سفید است، نه سرخ!
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
زیست بوم ایران - فک خزری؛ روزگار غمانگیز تنها پستاندار دریای مازندران
چوب نادانی انسان را میخورَد. آنقدر آبها را آلوده کردهاند که خوراکش هم گلوگیر شده است. همین چندی پیش بود که لاشهی یکی از آنها را یافتند که بر اثر خفگی مُرده بود. درونش را که شکافتند تکههایی از زبالههای پلاستیکی یافتند. نه از دست صیادان حال و روز خوشی دارد، نه از دست آنهایی که در شمال دریاچهی کاسپین (:خزر) برای شکارش مجوز صادر میکنند. فُک خزری ( درست است بگوییم فک کاسپی ولی از آنجا که در ایران این نام آوازه دارد به ناچار با فک خزری از او یاد میکنیم) با نام علمی: (Pusa caspica)، تنها پستاندار دریای کاسپین، هر روز سایهی سنگین مرگ را جلوی چشمانش میبیند!
۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
هنر و پیشه ایرانی - صابونپزی؛ نه شورهی سر، نه ریزش مو!
پیشترها، تا همین چند دههی پیش، با صابونهایی که استادان صابونپز درست میکردند، چه کسی نگران شورهی سر و ریزش مو میشد؟ صابونهای شوینده طبیعی بودند و سالم؛ دست کار کسانی بود که نسل به نسل پختناش را یاد گرفته بودند، قالبزده بودند و به جاهای دور و نزدیک میفرستادند. نه مانند این سالها که صابون و شامپوها، با رنگ و اسانسهای جورواجور و شیمیایی، بازار را انباشتهاند و صابونهای سنتی از یاد رفتهاند.
زیست بوم ایران - روباه ترکمنی؛ قلمرویی برای زندگی ندارد
نمیداند از دست سگهای شکاری فرار کند یا انسانهایی که زیستگاهش را با ساختن کارخانهها محاصره کردهاند. روزبهروز قلمرواش کوچک و کوچکتر میشود و گاه خوراکی هم نمیتواند به دست بیاورد. همین چند وقت پیش بود که خوراکیهای مسموم جانشان را گرفت. ماندهاند به کجا پناه ببرند. زمینهای کشاورزی و دامداری، کارگاههای تولید و کارخانههایی که مواد سمیشان را اینسو و آنسو پراکنده میکنند، همهجا را برای روباه ترکمنی ناامن کرده است. راستی، کسی میداند واپسینباری که این روباه در زیستبوم ایران دیده شده، چه زمانی بود؟
۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
زیست بوم ایران - خرس سیاه بلوچی؛ شبگرد و گوشهنشین
از دست انسانها آسایش ندارد. زندهگیریاش میکنند و در سیرک و نمایشها به کارش میگیرند. همین است که روزها در غار بیتوته میکند و شبها از پناهگاهش بیرون میآید و به دنبال خوراک، قلمروی خود را زیرپا میگذارد. ترسو نیست و از پس شکارچیانش برمیآید اما آدمها هزار فریب و حیله میدانند و به دامش میاندازند. نفسهای خرس سیاه بلوچی، با آن چشمان گِرد و زیبا و پیکر تنومندش، به شماره افتاده است و دیگر دشوار بتوان رد و نشانی از او گرفت. با آنکه مردمان بلوچ با این خرس، مهرباناند و ارزشش را میدانند، جایی نیست که شکارچیان برای پیدا کردن و به دام انداختنش نکاویده باشند.
هنر و پیشه ایرانی - رنگرزی؛ پیشهای رازآمیز و رنگین
بوی رنگ در کارگاه رنگرزی میپیچید. رنگها درون پاتیلهای بزرگ مسی میجوشید و قطرهها به هر سو پرتاب میشد. ابزار رنگرزی در هر گوشه پراکنده بود و الیاف رنگ شده از دیوار کارگاه آویخته بود. بدینگونه کارگرهای رنگرز سرگرم کار میشدند. آنها پیشه ی رنگرزی را نسل به نسل آموخته بودند و مانند یک راز در سینه ی خود نگاه میداشتند. راز این هنر برای همه آشکار نبود. از اینرو، مردم به چشم دیگری به پیشهوران رنگرز مینگریستند: استادان کیمیاگری که هنری رازآمیز داشتند. از اینرو درخور احترام بودند.
۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
کتیبهای نویافته از ساسانیان در نقش رستم
نقش رستم نام مجموعهای باستانی در روستای زنگیآباد، در شمال شهرستان مرودشت استان فارس، است که از تختجمشید 6 کیلومتر دور است. این محوطهی باستانی، یادمانهایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده است. این محوطهی تاریخی از نزدیک به سال 1200 پیش از میلاد تا 625 میلادی، دارای نشانههای تاریخی است. زیرا آرامگاه چهار تن از شاهان هخامنشی، نقش برجستههای بسیاری از رویدادهای مهم دوران ساسانیان، سازهی «کعبه زرتشت» و نقشبرجستهی ویران شدهای از دوران ایلامیان در این گستره جای دارد. در روزگار ساسانیان، محوطهی نقش رستم از دید ملی نیز ارزش بسیار داشته است.
زیست بوم ایران - گیلانشاه خالدار؛ دورپروازی خستگیناپذیر
چه کسی باور میکند با آن جثهی کوچک و ریز، با بالهایی نازک و تُرد، هیچ پرندهی دیگری توان و پایداری پرواز او را نداشته باشد؟ نتواند همبال او شود و آن اندازه پروازش طولانی باشد؟ شگفتآور است، اما پرواز بلند و بال زدنهای پیوستهی «گیلانشاه خالدار» همین گونه است. این پرندهی آبچلیک از سواحل دریای مازندران تا آفریقای جنوبی، بال میزند و هیچ خستگی نمیشناسد!
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
سخنی چند دربارهی زبان کهن آذربایجان
پارسیانجمن: از «آذری، یا زبانِ باستانِ آذربایگان» زندهیاد احمدِ کسروی چنین برداشت میشود که زبانِ آذری زبانِ ویژهی مردمانِ آذربایگان بوده است و بدین جای زندهیاد محمدامین ریاحی خویی نشان میدهد که این زبانِ ایرانی نه ایواز(فقط) زبانِ آذربایگانیان که زبانِ سرتاسرِ مردمانِ مادِ کهن بوده است. استاد ریاحی، سپس، بر پایهی نوشتههای بر جای مانده، نشان میدهد که گذشتگان، خود، این زبان را که از ری تا آذربایگان بدان سخن میگفتند «رازی» میخواندهاند. در پایان، ایشان بر پایهی گواههای استوار تاریخی برمینمایاند که «تا پایانِ سدهی دهمِ» مَهی هنوز آذربایگانیان نه به ترکی که به این زبانِ ایرانی سخن میگفتند.
***
زیست بوم ایران - سیاه گوش؛ شکارگری چابکدست
اگر نیاز باشد هشت کیلومتر راه میرود تا شکارش را به چنگ بیاورد. سه متر میجهد و با آروارههایش گردن شکار را میگیرد و گلویش را از هم میدرد. در میان گربهسانان کوچکترین آنها است اما تنها گربهسانی است که توانایی شکار جانوران بزرگتر از خود را دارد.
ایران تنهای من - ویرانی سازههای تاریخی با آتشسوزیهای عمدی
محمود قدیری، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران، میگوید: «آسیب ناشی از ضعف، خلاء، تناقض و تعدد قوانین باعث میشود عدهای برای کسب حقوق خود و عده دیگری برای سودجویی به دنبال تخریب اماکن تاریخی مثل بازارها باشند. در این زمینه روشهای بسیاری هم وجود دارد که آتشسوزیهای عمدی یکی از نمونههای آن است».
۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
هنر و پیشه ایرانی - خراطی؛ هنر تراشیدن نقش بر چوب
شاید هنر خراطی را نباید فراموش شده دانست. هنوز هم استادان خراط کار بسیاری سرگرم هنرورزی و ساخت ابزار استادانهای هستند که بیشتر کاربرد تزیینی دارد. اما ابزارهای نوینی که اکنون در خراطی به کار میرود، شیوه پرداخت سنتی آن را دگرگون ساخته است. هنرمند خراط، در سدههای گذشته، ذوق ورزی بسیاری به خرج میداد و آنچه میساخت به تمامی کار دست او بود. اکنون چرخهای خراطی ماشینی، کار را سادهتر ساخته است؛ هر چند هنوز هم ساخت ابزار خراطی شده نیاز به ذوق هنری بسیار دارد.
زیست بوم ایران - گاندو؛ تمساح پوزه کوتاه
پیکری هراس آور دارد. دندانهایش مانند ارههایی بُرنده است که میتواند سختترین جسمها را تکه پاره کند. چنان نیرومند است که بزرگترین پستانداران را در یک چشم به هم زدن خُرد میکند و زیر آروارههای تیز و تندش از هم میدرد. اما این خزنده ی درشت پیکر، آن اندازه کمرو و از دیگران گریزان است که اگر احساس خطر کند در پنهان کردن خودش لحظهای درنگ نمیکند. با این همه اگر احساس خطر نکند، از کنار انسان میگذرد و آسیبی به کسی نمیزند. «تمساح پوزه کوتاه ایرانی» چنین ویژگیهایی دارد!
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
زیست بوم ایران - دُراج؛ خوشآوای گریز پا
دُراج، پرندهی بومی ایران، در زیبایی و خوشآوایی کممانند است. باشکوه و دلبرانه میخرامد؛ گویی خود نیز میداند زیباییاش چه اندازه هوشرُباست. اما با همهی گریزپایی، گاه چنان ساده به دام شکارچیان میافتد که شگفتآور است. شاید از همین ساده به دام افتادن است که شمار دراج ایرانی روبه کاستی نهاده است.
۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
زیست بوم ایران - گوزن زرد ایرانی؛ زیبا و خوش خرام
گوناگونی اقلیمی ایران و زیست جانوری آن، شگفتانگیز است. شاید شمار کشورهایی که از چنین زیست بومی برخوردار باشند، اندک باشد. با این همه، ویرانی زیستگاههای حیات وحش ایران و شکار بیرویهی جانوران، آثار ناخوشایند و ویرانگری بر اقلیم ما گذاشته است. برپایهی گزارش سازمان جهانی حفاظت از زیست بوم، گونههای جانوری در خطر نابودی ایران کمشمار نیستند. از اینرو، نگاهبانی از زیست بوم ایران و حیات وحش شگفت آور آن، اهمیت بسیار دارد. شناخت گونههای جانوری کمیاب و زیبای ایران، چهبسا ما را بیشتر آگاه کند که نگاهبانی از آنها یک بایستگی ملی است.
هنر و پیشه ایرانی - شَعربافی؛ ریشههای خشکیدهی پیشهای کهن
در سدههای دور، زمانی که کاروان بازرگانان از جادهی تاریخی ابریشم، از اینسو به آنسوی جهان راه میسپرد، دستساختها و کالاهایی را از ایران با خود میبُرد و به مردمان دور و نزدیک ارمغان میکرد. در میان آن کالاها که رنگوروی زیبا و دلنواز ایرانی داشتند، پارچههایی بود که «شَعرباف» بودند و نام و نشان هنرورزان نساجی ایران را بر خود داشتند. آن پارچهها و گونهی مرغوب آن را در شهر یزد بیشتر میشد یافت و خرید.
۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار آینه ورزان؛ آینهای برای زیستبومی زیبا
در 70 کیلومتری شهر تهران، روستایی به نام «آینه ورزان» هست که با گذر از جادهی فیروز کوه میتوان به آنجا رسید. آینه ورزان مردمانی سخت کوش دارد که گویش آنها تاتی است. آنها به روستای خود «عین ورزان» میگویند.
۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
هنر و پیشه ایرانی - لحافدوزی؛ یادهایی غبار گرفته از پیشهای کهن
شاید دورهی آنها گذشته باشد و دیگر صدایشان را نشویم که طنیندار و آهنگین، پرسهگرد کوچه و محلهها بودند. لحاف و تشک میدوختند و مردم را فرامیخواندند که دوختن لحافهایشان را به آنها بسپارند. این آخریها، سوار دوچرخه میشدند؛ رکاب میزدند و کمانی را که همیشه همراه شان بود، با خود میبردند و فریاد میزدند: «لحاف دوزیه، لحاف میدوزیم»!
ایران زیبای من - آبشار مُجن؛ سفر به طبیعتی صخرهای
شهرستان شاهرود، در استان سمنان، جایی دلخواه برای گردشگری و طبیعتگردی است. هر آنچه از سفری دلپذیر چشم داریم، در این گسترهی شگفتآور خواهیم یافت؛ از کویر و کوهستان، تا رودخانهها و چشمههای جاری. از جنگلهای سرسبز تا آثاری از گذشتههای دور؛ بسیار دور. گاه آن زیستبوم چنان خودنمایی میکند که چشم برداشتن از آن دشوار میشود. اما آنچه اکنون باید به آن پرداخت آبشاری است در شهر «مُجن»؛ آبشاری که خود در شگفتی و شکوه، کم از طبیعت آن گسترهی دیدنی ندارد.
۳۱ فروردین ۱۳۹۹
فیلم مستندِ «حیاطِ خونینِ کاخِ سفید»
مقالۀ یک کلمه با مدّعی و انتشار آن در ویدئو و چند سایتِ سیاسی – فرهنگی، ضمن استقبال و عنایت علاقمندانِ تاریخ معاصر ایران، برخی موضوعات منجر به انقلاب اسلامی را برجسته کرده است به طوری که فیلمسازِ جوانی در آمریکا اقدام به تهیّۀ فیلم مستندی کرده با نامِ «حیاطِ خونینِ کاخِ سفید» (دربارۀ «رویدادِ خونین محوطۀ کاخ سفید»).
هنر و پیشه ایرانی - چینی بندزن؛ دورهگرد کوی و برزن
هنوز در محلهها و کوچههای قدیمی، صدای چینی بندزنهای دورهگرد خاموش نشده است و یاد آنها از ذهنها نرفته است. کار آنها رونق بسیاری داشت و کمتر پیش میآمد که دست خالی از گذری و محلهای بروند. حتا اگر برای چینیهای شکستهای که بند زده بودند، پولی دریافت نمیکردند، باز با دستمالی پُر از گردو و بادام یا گندم راهی محله و کوی و برزن دیگری میشدند تا کاسه بشقابهای شکسته را بند بزنند.
ایران زیبای من - آبشار گیسو؛ جاری و شورانگیز
آبشارهای زیستبوم ایران همانهایی نیستند که نام آنها بارها بُرده میشود و در نزد گردشگران شناخته شده هستند. گاه نیز به آبشارهایی برمیخوریم که شاید برای شمار اندکی نام آشنا باشند و دیگران چندان شناختی از آن زیباییهای زیستبوم ایران نداشته باشند. «آبشار گیسو» یکی از آن کموبیش پنهان ماندههای طبیعت زیبای استان مرکزی است. این آبشار در میان درهای پهن جاری است و تنها به آنهایی رو نشان میدهد که در جستوجوی کمتر شناخته شدهها هستند!
۳۰ فروردین ۱۳۹۹
ایران تنهای من - قلعه ایرج؛بزرگترین دژ خشتی جهان در حال نابودی
در شمال کمربندی ورامین-پیشوا و در کنار روستای عسکرآباد، دژی گسترده با دیوارههای بلند خود نمایی میکند. این سازه که «قلعه ایرج» نام دارد، بزرگترین دژ نظامی خشتی جهان است و از آثار تاریخی شهرستان پیشوا به شمار میرود. با وجود آنکه قلعه ایرج به سبب بیتوجهی، در آستانهی نابودی است اما از چنان شکوهی برخوردار است که هر گردشگری را به سوی خود میکِشد. روز جهانی «بناها و محوطههای تاریخی شاید بهترین بهانه اشد برای یادآوری مسوولیت ما در پاسداشت یادمانهای ارزشمند تاریخی کشور که قلعه ایرج تنها یک از این هزاران یادمان در حال ویرانی است.
ایران زیبای من - آبشار اُرتُکند؛ تراشخورده از صخره و آب
ییلاق اُرتُکند در شهرستان کلات نادری، در استان خراسان، جای دارد. کلات، شهرستانی خوش آبوهواست. هم سرشار از جاذبههای گردشگری و زیستبومی است و هم برخوردار از یادمانها و ارزشهای تاریخی. از مشهد، مرکز استان، 145 کیلومتر جاده کوهستانی را باید پیمود تا به کلات نادری رسید.
۲۹ فروردین ۱۳۹۹
روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی - ما میراثداران شایستهای نیستیم
در سال 2541 شاهنشاهی (1982 میلادی)، «شورای جهانی بناها و محوطههای تاریخی» که به نام «ایکوموس» شناخته میشود، به یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد) پیشنهاد کرد که روز 29 فروردین (18 آوریل) هر سال را به نام «روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی» نامگذاری کند. این پیشنهاد از سوی یونسکو پذیرفته شد و از آن پس هر سال این روز جهانی، پاس داشته میشود.
هنر و پیشه ایرانی - چلنگری؛ واپسین نفسهای هنری کهن
پیشههای سنتی بخشی از میراث فرهنگی هر سرزمینی به شمار میروند. با شناخت این پیشههاست که میتوان به شیوهی زندگی و گذران مردم در گذشته پی بُرد. اما پیشهها در پی دگرگونی در شیوهی زندگی، یا از میان میروند یا جای خود را به روشهای نو و سادهتر میدهند. پیشهی چلنگری نیز بیش از نیم سده است که کارکرد پیشین خود را از دست داده و آرام آرام از ذهنها رخت بربسته است. اکنون شمار کسانی که به این کار میپردازند چنان اندک است که بیم آن میرود نام و نشان آن به تمامی فراموش شود.
ایران زیبای من - آبشار گزو؛ خروش آبهای توفنده
شهرستان سوادکوه در استان سرسبز و زیبای مازندران، برای گردشگران و طبیعتنوردان جایی دلخواه و مالامال از جاذبههای زیستبومی است. به هر گوشه و کنار آن که گام بگذارید شگفتیهای دلربایی را خواهید دید که همانند آن زودیاب و دستیافتنی نیست. یکی از آن دیدنیهای چشمنواز، «آبشار گزو» است.
۲۸ فروردین ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار آبسفید؛ عروس آبشارهای ایران
استان لرستان، سرزمینی زیبا، با آبوهوایی دلپذیر است که کوههای بلند و گسترههای فراخ آن، زیستبومی دیدنی و سرشار از جاذبههای گردشگری را ارمغان طبیعت دوستان میکند. شهرها و روستاهای لرستان نهتنها برخوردار از فرهنگ و آیینهایی کهن است بلکه درآمیخته با هزاران نشانهی زندگیبخش و دلربای طبیعی نیز هست. یکی از تماشاییهای طبیعت لرستان، آبشارهای آن است؛ و از میان آبشارها، فریباترین آنها آبشار «آب سفید» در شهرستان الیگودرز است. الیگودرز طبیعتی چشمنواز و به یاد سپردنی دارد.
۲۷ فروردین ۱۳۹۹
هنر و پیشه ایرانی - مسگری؛ ضربآهنگی که رو به خاموشیست
دگرگونی در شیوهی زندگی، شمار بسیاری از پیشهها را از میان بُرده است. اکنون گسترش صنعت و دانش، ابزارها و دستسازهای دیگری را پدید آورده است که هم ساخت آنها آسانتر است و هم زیباتر و دلپسندتر به چشم میآیند. صنعتها برپایه ی نیازهای انسان پدید میآیند و با گذر زمان دگرگون میشوند. به همین گونه، پیشهها نیز تغییر میکنند و جای خود را به شکلهای پیشرفتهتر میدهند.
ایران تنهای من - به دستور میراث فرهنگی، بخشی از دژ تاریخی فورگ فرو ریخت
دژ «فروگ» در روستای فورگ از بخشهای شهرستان درمیان، در استان خراسان جنوبی، چندین سده دیرینگی دارد. این دژ زمانی جایگاهی برای اسماعیلیان در سدههای پنجم و ششم شناخته میشد. پس از آن نیز چندینبار بازسازی شد تا آن که واپسین بازسازی آن در زمان نادرشاه افشار انجام گرفت. این دژ کهن از دید تاریخی و مهرازی (:معماری) ارزشهای کممانندی دارد. فورگ یکی از ۱۰ دژ بزرگ کشور است.
۲۶ فروردین ۱۳۹۹
پیدا و پنهانِ شکستهنویسی در زبان پارسی
عباس سلیمی آنگیل: آبانماه سال ۱۳۹۲ بود که در دفتر روزنامه قانون با دوست گرامی آقای بزرگمهر لقمان درباره زبان فارسی صحبت میکردم. آنجا عرض کردم اصلیترین خطری که زبان فارسی را تهدید میکند، شکستهنویسی است. چند روز بعد یادداشتی با عنوان «خورهای که به جان زبان فارسی افتاده است» نوشتم و به این خطر اشاره کردم.
ایران تنهای من - ریسباف، میراث دوره رضاشاه بزرگ در کشاکش نهادها ویران میشود
کارخانهی ریسباف، باارزشترین میراث صنعتی اصفهان، اکنون در کشمکش میان بانک ملی و وزارت راه و شهرسازی بیپناه مانده است. فرسایش این سازهی تاریخی و آسیبهایی که از بارشها دیده است، نیز زخم دیگری بر پیکر آن است. اما هیچ نهادی پاسخگو نیست. با آن که این سازهی تاریخی ثبت ملی شده است، میراث فرهنگی میگوید اختیاری دربارهی این اثر ندارد.
ایران زیبای من - آبشار وروار؛ جاری از صخرههای بلند
شگفتیهای تاریخ، فرهنگ و زیستبوم کرمان بیرون از شمار است. بیسبب نیست که کرمان را «دلِ جهان» نامیدهاند! جغرافیای طبیعی، جاذبههای گردشگری، صنایع دستی و اکوسیستم کرمان، از این پهناورترین استان کشور، گسترهای زیبا و دیدنی ساخته است. بلندترین آبشار ایران و خاورمیانه نیز در کرمان جای دارد؛ آبشاری که سرریز و خروشان و توفنده فرو میریزد و برای هر گردشگری دلخواه و به یادماندنی است: «آبشار وروار»!
۲۵ فروردین ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار گلهخانه؛ تردستی زیبای طبیعت
شهرستان ابهر در استان زنجان، گسترهای زیبا و پُر از جاذبههای گردشگری است. آن شهر را «دروازهی آذربایجان» مینامند. مردمانش سزاوارانه به زیبایی دیار خود مینازند.
۲۴ فروردین ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار نیاسر؛ زلال و گیسوافشان
نیاسر کاشان مجموعهای سرشار از نشانههای تاریخی و زیباییهای زیستبومی است. این شهر در کنار کویر نمک کاشان، نه تنها برای گردشگران طبیعت، بلکه برای کسانی که در جستوجوی یادمانهای دور تاریخی هستند، جایی دلخواه است. کهنباغ نیاسر آوازهای جهانی دارد. اما آنچه بر طبیعت آن پهنه چشماندازی دیگر میبخشد، آبشاری است که در آغاز مجموعهی تاریخی شهر دیده میشود.
ایران تنهای من - سیلاب به طولانیترین کاریز جهان آسیب زد
کاریز (:قنات) جهانی زارچ، بلندترین کاریز ایران و جهان است که دیرینگی آن به 3000 سال میرسد. این کاریز از فهرج یزد آغاز میشود و تا شهر زارچ ادامه مییابد. درازای آن نزدیک به 100 کیلومتر است و 2115 حلقه چاه دارد. این کاریز از محلههای کهن یزد گذر میکند. تا چندی پیش آبدهی کاریز زارچ به 40 لیتر در ثانیه میرسید. این کاریز ثبت ملی شده است.
۲۳ فروردین ۱۳۹۹
ایران تنهای من - تپهی باستانی اسکو زیر چرخهای تراکتور
تپهی چند هزارسالهی اسکو در داراب فارس، این روزها نه تنها با کاوشهای غیرمجاز و استخری برای آبیاری زمینهای کشاورزی دست و پنجه نرم میکند، بلکه خط لولهی آب به درازنای نزدیک به۴۰ متر نیز در عرصه و گسترهی آن کشیده شده است.
ایران زیبای من - آبشار آبملخ؛ پیوند هزار رشته آب
شگفتی و زیبایی آبشارهای ایران اندک نیست. اما شاید هیچ کدام به پای آبشار «آب ملخ» نرسند. این آبشار چنان خیالانگیز است که بیش از آنکه پدیدهای طبیعی به چشم بیاید، دست کاری انسان گمان بُرده میشود! در هیچ آبشار دیگری آن همه زیبایی دست به دست هم ندادهاند تا پهنهای چنین دلربا بسازند. اما فریب زیبایی آب ملخ را نباید خورد! در پشت آبشار پرتگاهی هولناک هست که جان آنهایی را که شیفتهی زیباییهای آب ملخ شدهاند، گرفته است.
۲۲ فروردین ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار ساواشی؛ خنیاگری خوشآوا
فیروزکوه به زیبایی و طبیعتی دلانگیز آوازه دارد. این گسترهی در بخشی از سلسله کوههای البرز، با قلههایی بلند، سرشاخههای جاری از حبله رود، آبوهوایی که به سردی میزند و جاذبههای گردشگری بسیار آرمیده است. یکی از آن جاذبهها «تنگه واشی» است؛ جایی که دلخواه گردشگران است. هم بهرهمند از طبیعتی فریباست و هم نشاندار از یادمانهایی تاریخی. آبشار ساواشی یا تنگه واشی نیز در همان جا گیسو گسترانیده است. این گسترهی دلخواه گردشگاهی برای بازدیدکنندگانی است که در فصل گرم سال، گاه شمارشان به 30 هزار تَن هم میرسد.
عروسکها؛ از باورهای کهن تا نمایشهای مردمی
از گذشتههای دور عروسکها کاربردهای گوناگون داشتهاند. گاه آیینی بودهاند و زمانهایی نیز با داستانها و افسانهها پیوند مییافتهاند. آنها نقشی کارایی در پاسداشت و نگاهبانی از باورهای مردمی بازی کردهاند و پابهپای انسان، تاریخ را پیمودهاند. عروسکها چنان در فرهنگ ایران ماندگار هستند که هنوز هم با همهی دگرگونیهایی که در زندگی کنونی پدید آمده است، کارکردهای فرهنگی و هنری خود را از دست ندادهاند.
۲۱ فروردین ۱۳۹۹
ایران زیبای من - آبشار درگاهان؛ راز جاری کویر
استان یزد گسترهای کویری و خشک است. با این همه، جستوجو برای پیدا کردن آبشار در آنجا کار بیهودهای نیست. از آنرو که در استان یزد جایی هست که آبوهوای آن با کویر بسیار متفاوت است. این اقلیم دیگرگون در دل کویر، شهرستان تفت است. تفت از بلندیهای شیرکوه بهرهها میبَرد و زیستبومی میسازد که دستِ کمی از آبادترین و سبزترین بخشهای ایران ندارد. چند آبشاری که از استان یزد سراغ داریم، همگی در تفت دیده میشوند. یکی از آنها «آبشار درگاهان» است: زیبا و دیدنی و سرریز از صخرههایی ستبر.
عروسکها؛ نمادی از پویایی فرهنگ
پیکرکهایی که در گذشتههای تاریخی ساخته میشدند در شکلگیری دنیای کودکان نقش بسیار داشتند. افزونبر اینکه پیوندی مهرورزانه میان کودک و عروسک پدید میآوردند. عروسکها هم ابزاری برای بازی و سرگرمی بودند و هم پیامآورانی فرهنگی و اخلاقی. آن دستسازها احساسات کودکان را برمیانگیختند و بدینگونه پیام فرهنگی را که از آن برخاسته بودند، به کودکان میرساندند. از اینروست که میتوان عروسکها را نمادی از پویایی یک فرهنگ دانست.
زیست بوم ایران - خطر انقراض، در کمین لاکپشتهای دریایی ایران
بیش از چهار میلیارد سال از پیدایش زمین میگذرد و این سیارهی مهربان میلیونها جاندار را با مهری بیدریغ در دل خود جای داده است. جاندارانی که انسان تنها و تنها یکی از آنهاست. شگفت است که این گونه به تنهایی و خودخواهانه زندگی دیگر گونهها را به تهدید کشیده است. جهان هستی یک مجموعهی سامانمند است که با از میان رفتن هر بخش از آن، دیگر بخشهای این پیکرهی یگانه در امان نمیمانند. گونههای جانوری بسیاری در یک سدهی گذشته به شوند (:دلیل) دستیازی انسان به زیستگاه دیگر جانداران از میان رفته و یا در خطر از میان رفتن هستند. گونههایی که بازگشتشان به جهان هستی ناشدنی است و بیگمان نبودشان سامان هستی را بههم میریزد چنانکه این روزها دیدهایم و میبینیم …!
ایران تنهای من - آسیبهای جدی به سنگنگارههای ساسانی «بَرم دلَک»
سنگنگارههای بیهمتای ساسانی بَرمدِلَک در شهرستان شیراز، روزگار ناخوشایندی را پشت سر میگذارند و ترکهایی که در گذشته بر روی آنها پدیدار شده بوده، گسترش یافته و آسیبهای جدی را به میراث ساسانیان وارد کرده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)