از گذشتههای دور عروسکها کاربردهای گوناگون داشتهاند. گاه آیینی بودهاند و زمانهایی نیز با داستانها و افسانهها پیوند مییافتهاند. آنها نقشی کارایی در پاسداشت و نگاهبانی از باورهای مردمی بازی کردهاند و پابهپای انسان، تاریخ را پیمودهاند. عروسکها چنان در فرهنگ ایران ماندگار هستند که هنوز هم با همهی دگرگونیهایی که در زندگی کنونی پدید آمده است، کارکردهای فرهنگی و هنری خود را از دست ندادهاند.
از یاد نبریم که همواره بخش بزرگی از هنر نمایش در ایران، بر دوش چهرههای (کاراکترهای) عروسکی بوده است. آنها نقشورزان نمایشهایی بودهاند که مردم را سرگرم میکرد و به آنها نکتههایی پندآموز میآموخت. افزونبر اینکه در نگاهداشت باورهای مردمی نیز به کار آمدهاند.
پهلوان کچل؛ عروسکی زیرک و بزن بهادر!
در میان گونههای بسیار عروسکها، عروسکهای دستکشی جایگاه ویژهای در هنر نمایش ایران داشتهاند. شیوهی نمایش آنان چنین بود که دست عروسکگردان در بدن و سر عروسک فرو میرفت و به حرکت شان در میآورد.
یکی از قهرمانان نمایشهای سنتی، عروسک دستکشی بود به نام «پهلوانکچل»، یا «کچلک». خاستگاه این عروسک شیراز بود. شیرازیها به آن «جی جی ویجی» میگفتند. پهلوان کچل استعارهای از کوشش برای رسیدن به خواست و هدف بود. عروسکی بود که کلهای بیمو و سبیلهایی از بناگوش دررفته داشت. آنچه از خود نشان میداد مردی ساده دل و حتا هالو بود. اما در درون زیرک و دانا بود. پهلوان کچل همیشه در این نقش نمیماند و گاه نیز به شکل پهلوان پنبهای میشد که «ضعیف کُش» بود: در برابر ناتوان تر از خود زورگو میشد و در رویارویی با نیرومندترها، بیچاره و زبون. اما او در بیشتر نمایشها ویژگیهای پهلوانان راستین را داشت؛ بخشنده بود و راستگو و دستگیر نیازمندان.
در این نمایش، عروسکگردانی، عروسک دستکشی را بازی میداد و به حرکت وامیداشت. بیشتر نمایشهای پهلوان کچلک در آیینهای شادمانهای مانند عروسیها برگزار میشد. گاه نیز در میدان گاهها و قهوهخانهها نمایش پهلوان کچل اجرا میشد و مردم را، از کوچک و بزرگ، شادی میبخشید.
هر چند پایهی نمایش پهلوان کچل بر بداههگویی بود اما قصههایی نیز برای او میشناختند. آن قصهها یکسان نبود. گاه پهلوان کچل در پوست انسانی فریبکار میرفت که میخواست با دختر دلخواهش ازدواج کند؛ گاه نیز از خود دلاوریها نشان میداد و دختری را از چنگ جادوگر رهایی میبخشید.
در کنار پهلوان کچل، چند عروسک دیگر نیز نقش بازی میکردند: وِروِره جادو، معلم، عروس یا دختر. در نمایشهایی هم که پهلوان کچلک زورگو بود عروسکی به نام رستم او را سر جایش مینشاند تا حد و اندازهی خود را بداند و با فریبکاری سر دیگران کلاه نگذارد!
نمایش پهلوان کچل با موسیقی همراه بود. تنبک زده میشد و سازی مانند تار یا کمانچه. مرشدی که گردانندهی نمایش بود، با پهلوان کچل بده بستانهای کلامی داشت؛ متلک میگفت و متلک میشنید!
گفتیم که خاستگاه این نمایش از شیراز است. در آنجا پهلوان کچل عروسکی دستکشی بود. اما پای این عروسک دلربا به تهران نیز باز شد؛ با این جدایی (:تفاوت) که پهلوان کچلِ پایتخت، عروسکی نخی بود.
این نیز گفتنی است که در فروردینماه 1390 خورشیدی، عروسک پهلوان کچل به دستیاری زهرا صبوری به موزهی بزرگ عروسک تولوسا، در اسپانیا، پیشکش شد (خبرگزاری ایسنا). این موزه دربردارندهی عروسکهای همهی کشورهای جهان است.
عروسک چشمزخم؛ برای درو کردن چشم بدخواهان!
یک کارکرد دیگر عروسکها، پیوند با باورهای سنتی و کهن بود. در شهرستان گراش، در استان فارس، از دیرزمان باور بر این بود که رنگ زرد جلو چشم شور را میگیرد. آنها میگفتند که چشم زخم همواره دردسر ساز و رنجآفرین است. پس برای فرار از چشمهایی که شور بود، عروسکی به رنگ زرد میساختند و بدینگونه خود را از زیانها دور نگه میداشتند. این عروسک، «چشم زخم» نامیده میشود. با این همه، خودِ گراشیها به آن «آدمکه» میگفتند.
هر چند پایهی نمایش پهلوان کچل بر بداههگویی بود اما قصههایی نیز برای او میشناختند. آن قصهها یکسان نبود. گاه پهلوان کچل در پوست انسانی فریبکار میرفت که میخواست با دختر دلخواهش ازدواج کند؛ گاه نیز از خود دلاوریها نشان میداد و دختری را از چنگ جادوگر رهایی میبخشید.
در کنار پهلوان کچل، چند عروسک دیگر نیز نقش بازی میکردند: وِروِره جادو، معلم، عروس یا دختر. در نمایشهایی هم که پهلوان کچلک زورگو بود عروسکی به نام رستم او را سر جایش مینشاند تا حد و اندازهی خود را بداند و با فریبکاری سر دیگران کلاه نگذارد!
نمایش پهلوان کچل با موسیقی همراه بود. تنبک زده میشد و سازی مانند تار یا کمانچه. مرشدی که گردانندهی نمایش بود، با پهلوان کچل بده بستانهای کلامی داشت؛ متلک میگفت و متلک میشنید!
گفتیم که خاستگاه این نمایش از شیراز است. در آنجا پهلوان کچل عروسکی دستکشی بود. اما پای این عروسک دلربا به تهران نیز باز شد؛ با این جدایی (:تفاوت) که پهلوان کچلِ پایتخت، عروسکی نخی بود.
این نیز گفتنی است که در فروردینماه 1390 خورشیدی، عروسک پهلوان کچل به دستیاری زهرا صبوری به موزهی بزرگ عروسک تولوسا، در اسپانیا، پیشکش شد (خبرگزاری ایسنا). این موزه دربردارندهی عروسکهای همهی کشورهای جهان است.
عروسک چشمزخم؛ برای درو کردن چشم بدخواهان!
یک کارکرد دیگر عروسکها، پیوند با باورهای سنتی و کهن بود. در شهرستان گراش، در استان فارس، از دیرزمان باور بر این بود که رنگ زرد جلو چشم شور را میگیرد. آنها میگفتند که چشم زخم همواره دردسر ساز و رنجآفرین است. پس برای فرار از چشمهایی که شور بود، عروسکی به رنگ زرد میساختند و بدینگونه خود را از زیانها دور نگه میداشتند. این عروسک، «چشم زخم» نامیده میشود. با این همه، خودِ گراشیها به آن «آدمکه» میگفتند.
آدمکه سه گونه کاربرد داشت: یکی برای زدودن چشم بد بود؛ دیگری برای آویزان کردن در سر در خانهها یا گهوارهی نوزادان؛ و سوم اسباب بازیای بود برای خردسالان. در این گونهی سوم به عروسک چشمزخم «بئنه» و «چیچکاله» گفته میشد.
عروسک چشمزخم سراپا زردپوش بود اما پاهایی به رنگ مشکی داشت. پارچهای مثلثی شکل به نام «پی پاخه» را از پنبه پُر میکردند و سه مثلث دیگر به آن آویزان میکردند. درون مثلثهای سه گانه، مواد ضد چشم زخم مانند نمک و اسپند جای میدادند. در ساخت عروسکهای چشمزخمِ کنونی از پولک نیز بهره برده میشود اما در گذشته چنین آذینی به عروسک افزوده نمیشد. این عروسک گاه نیز به شکل حانوران و درختان ساخته میشد.
عروسک دست ساز و پارچهای چشمزخم که پیشینهای نزدیک به یک سده دارد، در فهرست آثار ملی ایران، به شمارهی 1462، ثبت شده است.
*بخشهایی از آنچه دربارهی عروسک چشمزخم آورده شد برگرفته از تارنمای گریشنا (اخبار و فرهنگ گراش) است.
عروسک دست ساز و پارچهای چشمزخم که پیشینهای نزدیک به یک سده دارد، در فهرست آثار ملی ایران، به شمارهی 1462، ثبت شده است.
*بخشهایی از آنچه دربارهی عروسک چشمزخم آورده شد برگرفته از تارنمای گریشنا (اخبار و فرهنگ گراش) است.
** شوربختانه فرتور (:عکس) برخی عروسکهای بومی در دسترس نیست و ممکن است در این سلسله گزارشها برخی فرتورها با دیگر عروسکها همانندی داشته باشد یا همتای این عروسکها در دیگر منطقههای ایران یافت شود. یادآور میشود که بیشتر عروسکهای آیینی و افسانهای در سالهای گذشته به دست هنرمندان و بومیها بازآفرینی شدهاند.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر