در 70 کیلومتری شهر تهران، روستایی به نام «آینه ورزان» هست که با گذر از جادهی فیروز کوه میتوان به آنجا رسید. آینه ورزان مردمانی سخت کوش دارد که گویش آنها تاتی است. آنها به روستای خود «عین ورزان» میگویند.
آینه ورزان از شهر دماوند 17 کیلومتر دور است. این روستا پیشینهای بسیار کهن و باستانی دارد و سرشار از جاذبههای گردشگری است. در فراز کوهی که سایه بر آینه ورزان افکنده است، بازماندهی آتشکدهای دیده میشود. از آن بلندا، روستای آینه ورزان که آکنده از درختان پُرشاخ و برگ است، دیدنی و به یاد سپردنی است.
آینه ورزان از دو بخش «بالا ده» و «پایین ده» شکل گرفته است و هر بخش آن ویژگیهای زیستبومی جداگانهای دارد. «آبشار آینه ورزان» در بالادست روستا جای گرفته است.
بلندای آبشار آینه ورزان به 20 متر میرسد. برای رسیدن به آنجا باید از رود جاری روستا به سمت شمال راه سپرد تا خود را در تنگهی آینه ورزان و در کنار آبشار دید. اما گذر از این راه نیاز به اندکی کوهپیمایی دارد؛ هر چند راهی سختگذر و دشوار نیست.
آبشار آینه ورزان در دامنهی قلهی «زرینه کوه» جاری است. زرینه کوه (یا: زرین کوه) بلندایی (:ارتفاعی) بیش از 3800 متر دارد و بلندترین قله از رشته کوههای فیروز کوه است. این قله در شمال روستاهای آینه ورزان و خسروان دیده میشود و از شهر دماوند تا پُل دلیچای گستردگی دارد. کوهنوردانی که در زمستان قصد بالا رفتن از زرینه کوه را دارند، راه آبشار آینه ورزان را برمیگزینند. چون تنها از این راه است که خطر ریزش بهمن بسیار کم خواهد بود و صعود به قله را اندکی آسان میسازد.
پس از پیمودن این راه و رسیدن به تنگهای باریک با دیوارههای بلند است که میتوان به آبشار دوم روستای آینه ورزان رسید. اما این آبشار که زیباتر از آبشار نخست است، راه بسیار پرخطری دارد و صعود از آن تنها از عهدهی کسانی برمیآید که کوهنوردانی آزموده باشند و خم و چم راه را به درستی بشناسند. کسانی که کوهنورد نیستند خیال رسیدن به آبشار دوم را باید از ذهن خود دور کنند!
برای آنهایی هم که در جستوجوی نشانههای تاریخی هستند، از روستای تاریخی آینه ورزان و آبشار آن، دست خالی باز نخواهند گشت. در شمال خاوری (:غربی) روستا دژ کهنی جای دارد که گویا در گذشتههای دوری که گمانهزنی برای شناخت تاریخ دقیق آن شدنی نیست، برجی دیدبانی بوده است و جایی برای سربازان و نظامیان. مردم آینه ورزان آن برج را «قلعه نوذرشاه» مینامند. بازگفتهایی نیز دربارهی آن بر سر زبانها است. میگویند این قلعه یکی از نبردگاههای اسفندیار، پهلوان استورهای ایران، بوده است.
برای رسیدن به آبشار آینه ورزان، زیباییهای پیرامون آن و دیدن قلعهی باستانیاش، باید به رودهن رفت، به شهرستان آبسرد رسید و گام به روستای آینه ورزان گذاشت. از آن روستا تا کنار آبشار نزدیک به دو ساعت راه است.
پس از پیمودن این راه و رسیدن به تنگهای باریک با دیوارههای بلند است که میتوان به آبشار دوم روستای آینه ورزان رسید. اما این آبشار که زیباتر از آبشار نخست است، راه بسیار پرخطری دارد و صعود از آن تنها از عهدهی کسانی برمیآید که کوهنوردانی آزموده باشند و خم و چم راه را به درستی بشناسند. کسانی که کوهنورد نیستند خیال رسیدن به آبشار دوم را باید از ذهن خود دور کنند!
برای آنهایی هم که در جستوجوی نشانههای تاریخی هستند، از روستای تاریخی آینه ورزان و آبشار آن، دست خالی باز نخواهند گشت. در شمال خاوری (:غربی) روستا دژ کهنی جای دارد که گویا در گذشتههای دوری که گمانهزنی برای شناخت تاریخ دقیق آن شدنی نیست، برجی دیدبانی بوده است و جایی برای سربازان و نظامیان. مردم آینه ورزان آن برج را «قلعه نوذرشاه» مینامند. بازگفتهایی نیز دربارهی آن بر سر زبانها است. میگویند این قلعه یکی از نبردگاههای اسفندیار، پهلوان استورهای ایران، بوده است.
برای رسیدن به آبشار آینه ورزان، زیباییهای پیرامون آن و دیدن قلعهی باستانیاش، باید به رودهن رفت، به شهرستان آبسرد رسید و گام به روستای آینه ورزان گذاشت. از آن روستا تا کنار آبشار نزدیک به دو ساعت راه است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر