۶ اردیبهشت ۱۳۹۹

زیست بوم ایران - سیاه گوش؛ شکارگری چابک‌دست

اگر نیاز باشد هشت کیلومتر راه می‌رود تا شکارش را به چنگ بیاورد. سه متر می‌جهد و با آرواره‌هایش گردن شکار را می‌گیرد و گلویش را از هم می‌درد. در میان گربه‌سانان کوچک‌ترین آن‌ها است اما تنها گربه‌سانی است که توانایی شکار جانوران بزرگ‌تر از خود را دارد.

نمی‌خواهد دیده شود. نه اینکه ترسو باشد؛ شاید بشود گفت جانوری حسابگر است. اگر آزارش نرسانند، با انسان‌ها هم خو می‌گیرد. اما همیشه دل خوشی از آن‌ها ندارد چراکه برای پوست زیبایش شکارش می‌کنند. سیاه گوش ایرانی این گونه است: چابک در شکار و زیبا در پیکر!
سیاه گوش از راسته‌ی گوشت‌خواران است و از خانواده‌ی گربه‌سانان. به آن «کاراکال» هم می‌گویند. در ایران هشت گونه از خانواده‌ی گربه‌سانان دیده شده است. سیاه گوش یکی از آن‌ها است که شوربختانه در شمار گونه‌های در خطر انقراض شناخته می‌شود.
میان 80 تا 130 سانتی‌متر درازای بدن سیاه گوش‌ها است. وزن آن‌ها به 30 کیلوگرم می‌رسد. دست و پای سیاه گوش بلند است. پاهای عقبی آن بلندتر از پاهای جلویی است. این ویژگی توانایی بیشتری برای جهش به این شکارگر زیبا داده است.
قدرت بینایی و شنوایی سیاه گوش شگفت‌آور است. افزون‌بر اینکه آن اندازه توان به یاد سپردن دارد که همه‌ی جاهایی را که پیموده، در حافظه‌اش نگاه می‌دارد.
پنجه‌های سیاه گوش پهن است و موهای روی گونه‌اش بلند. دسته‌ای موی سیاه در پایین گوشش دیده می‌شود؛ از این‌رو نام سیاه گوش را بر آن گذاشته‌اند. رنگ موهای پشت این جانور، خاکستری یا قهوه‌ای است.
سیاه گوش میانه‌ی خوبی با آب ندارد! اگر ناگزیر باشد که از رودخانه‌ای بگذرد، از تخته و چوب استفاده می‌کند و بدین‌گونه خود را به خشکی می‌رساند. اما اگر ناچار باشد در شناگری چیزی کم ندارد و تَن به آب می‌زند. این پرهیز از آب تا به آن جاست که می‌تواند روزها بدون آب زندگی کند و آب مورد نیاز بدنش را از شکارهایش به دست بیاورد.
از برف هم گریزان است. با آنکه پوشش ستبر بدنش در سرما مقاومش می‌سازد و قدرت پاهایش این توانایی را به او می‌دهد که در برف پیش برود، باز از این کار دوری می‌کند. اگر ژرفای برف بیش از 100 سانتی متر باشد، سیاه گوش راه خود را کج می‌کند و از آنجا نمی‌گذرد.
خوراک سیاه گوش بیشتر حیواناتی مانند گراز و گوزن است. هر جانور سُم داری را شکار می‌کند. خرگوش‌ها از دست این حیوان آسایش ندارند. نه تنها خرگوش‌ها، که پرندگان هم از چنگال تیز و جهش بلند سیاه گوش در امان نیستند. توانایی این گربه‌سان در پریدن و گرفتن پرندگان به راستی شگفت‌آور است؛ آن هم نه یک پرنده؛ می‌تواند با هر جهش چند پرنده شکار کند! با این همه خوراک لذیذ سیاه گوش همان جانوران سُم‌دار هستند. اگر دسترسی به سُم‌دارها نداشته باشد، سراغ خرگوش‌های گریزپا می‌رود و روزگارشان را سیاه می‌کند!
سیاه‌گوش در روبه‌رو شدن با انسان بسیار محطاط است و رابطه‌اش با انسان‌ها هم خوب است، هم بد. بستگی به رفتار آدم‌ها دارد. اگر مهربان باشند، سیاه گوش در کنار آن‌ها آرام می‌گیرد و به شرط آنکه از خوراک و پناهگاهش اطمینان داشته باشدحتا در کشتزارها هم دوام می‌آورد. اما آدم‌ها همیشه مهربان نیستند. وسوسه می‌شوند و برای به دست آوردن پوست گران‌بهایش، سنگدلانه شکارش می‌کنند. شاید از همین‌روست که سیاه گوش اگر احساس امنیت نکند، میل به پنهان کردن خود دارد. در گذشته با رام کردن و آموزش دادن این گربه‌سان زیبا از آن به‌عنوان حانور شکارچی بهره می‌بردند.
جولان دادن سیاه گوش از بامداد آغاز می‌شود و تا غروب ادامه می‌یابد. در میانه ی روز به گوشه ای می خزد و خستگی از تَن به در می کند
سیاه گوش ماده در هر زایمان، یک تا 4 نوزاد به دنیا می آورد. تا 10 ماه از آن‌ها نگهداری می کند و در این بازه ی زمانی از پناهگاه نوزادهایش دور نمی‌شود.
از ویژگی‌های دیگر سیاه گوش آن است که قلمرو خود را به دقت شناسایی می‌کند و سراسر آن را روزانه گاه 30 بار سرکشی می‌کند!
سیاه گوش‌ها نزدیک به 17 سال زندگی می‌کنند: سرکش و سرافراز!
زیستگاه سیاه‌گوش در ایران بیشتر گستره‌های بیابانی و نیمه‌بیابانی به ویژه حاشیه کویر مرکزی است. در نزذیکی یزد و شمال طبس کویر زیبایی با نام «کاراکال» جای دارد که یکی از بهترین خواستگاه‌های (:مقاصد) کویرنوردان است. این نام به شوند (:دلیل) وجود سیاه‌گوش یا کاراکال در این گستره‌ی کویری بر آن نهاده شده است. اما پراکنش سیاه‌گوش‌ها  گسترده‌تر از مناطق بیابانی است. جنوبی‌ترین مرز پراکنش این گونه در شهرستان‌های استهبان، نی‌ریز و منطقه بهرام گور و شمالی‌ترین آن در استان خراسان شمالی است. غربی‌ترین گزارش‌ها از سیاه‌گوش در استان ایلام و لرستان و شرقی‌ترین آن‌ها در خراسان جنوبی بوده‌اند. منطقه حفاظت‌شده عباس‌آباد نائین از بهترین زیستگاه‌ها برای سیاه‌گوش است که هر سال گزارش‌هایی از مشاهده یا کشتار این حیوان در آنجا به گوش می‌رسد؛ و همچنین در استان چهارمحال و بختیاری بخش ناغان این گونه جانور یافت شد. البته اگر شکارچیان از کشتار آن‌ها دست بردارند! اما حقیقت ناگوار آن است که این گربه‌سان زیبا در آستانه‌ی نابودی است و شمار آن‌ها رو به کاهش می‌رود.
گونه‌ی دیگری از گربه‌سانان ایرانی که او  هم گوش‌های سیاه دارد «وشق» است و برخی آن‌را هم از خانواده‌ی سیاه گوش‌ها می‌دانند. خال‌هایی همچون پلنگ بر پشتش دارد؛ دُم این جانور  (وشق) کوتاه است؛ یک ششم درازای بدن اوست. همین دُم کوتاه سبب شده که با پلنگ اشتباه گرفته نشود.

خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر