تا دههی 30 خورشیدی، نامی از غار «کتلهخور» شنیده نشده بود. هیچ کس نمیدانست در دل کوهی در استان زنجان چه گنج پنهانی از زیباییهای زیستبوم ایران نهفته است. تا آنکه در سال 1331 خورشیدی، شماری از کوهنوردان باشگاه «نیرو و راستی»، راهی به درون غار کتلهخور جستند و با شگفتیهایی روبهرو شدند که شگرف و تماشایی بود. آنها غار کتله خور را شناساندند و ثبت رسمی کردند.
با اینهمه، زمان میخواست تا همگان باور کنند کتلهخور غاری بسیار باارزش است. بهانهها این بود که دهلیز ورودی غار طولانی است و سقف آن کوتاه. حتا میگفتند که جاذبهای ندارد و کوشش برای راهیافتن به درون آن، به دردسر سختی غارنوردیاش نمیارزد. از اینرو، بیاهمیت از کنار کتلهخور میگذشتند.
تا آنکه در سال 1365، شمار از کوهنوردان کارآزمودهی همدانی به درون کتلهخور رفتند و تا آنجا که شدنی بود گوشهگوشهی غار را دیدند و بررسی کردند و به زودی پی بردند که دیرینگی این غار به دورانی بسیار دور بازمیگردد. پژوهشهای پس از آن نشان داد که گمانهزنی آنها درست بوده است و شکلگیری غار کتلهخور به 120 میلیون سال پیش میرسد؛ یعنی دوران ژوراسیک و جولان دایناسورها.
آوازهی غار کتلهخور روز به روز بیشتر میشد؛ تا بدانجا که دو تیم کوهنوردی از کشورهای سوییس و آلمان در سالهای 1382 و 1383 توانستند 12 کیلومتر در ژرفای غار پیشروی کنند و به شناخت افزونتری از این پدیدهی شگفتآور طبیعی دست یابند (خبرگزاری ایرنا).
همان بررسیها بود که به کشف 80 اسکلت از انسانهای نخستین در غار کتلهخور انجامید. با بررسی اسکلت ها و تکه سفالهایی که کنار آنها بود دریافتند که انسانهایی از پایان هزارهی دوم پیش از میلاد بودهاند. این گمان نیز بیشتر و بیشتر به ذهن میرسید که آنها درون غار گم شده بودهاند و همانجا از گرسنگی و ناتوانی مُردهاند.
تا آنکه در سال 1365، شمار از کوهنوردان کارآزمودهی همدانی به درون کتلهخور رفتند و تا آنجا که شدنی بود گوشهگوشهی غار را دیدند و بررسی کردند و به زودی پی بردند که دیرینگی این غار به دورانی بسیار دور بازمیگردد. پژوهشهای پس از آن نشان داد که گمانهزنی آنها درست بوده است و شکلگیری غار کتلهخور به 120 میلیون سال پیش میرسد؛ یعنی دوران ژوراسیک و جولان دایناسورها.
آوازهی غار کتلهخور روز به روز بیشتر میشد؛ تا بدانجا که دو تیم کوهنوردی از کشورهای سوییس و آلمان در سالهای 1382 و 1383 توانستند 12 کیلومتر در ژرفای غار پیشروی کنند و به شناخت افزونتری از این پدیدهی شگفتآور طبیعی دست یابند (خبرگزاری ایرنا).
همان بررسیها بود که به کشف 80 اسکلت از انسانهای نخستین در غار کتلهخور انجامید. با بررسی اسکلت ها و تکه سفالهایی که کنار آنها بود دریافتند که انسانهایی از پایان هزارهی دوم پیش از میلاد بودهاند. این گمان نیز بیشتر و بیشتر به ذهن میرسید که آنها درون غار گم شده بودهاند و همانجا از گرسنگی و ناتوانی مُردهاند.
نکته اینجاست که 700 متر آغازین غار کتلهخور بسیار باریک و سختگذر بوده است. انسانهای نخستین ناگزیر بودهاند که سینهخیز و به سختی این راه را طی کنند و راه برگشت خود را با نشانهگذاریها بازشناسند. پس گمان اینکه اسکلتهای درون غار از آنِ کسانی از انسانهای دیرینه است که راه بازگشت خود را گم کردهاند، درست و پذیرفتنی است. هنوز هم میتوان آن اسکلتهای ترسآور را درون غار کتلهخور دید!
در اشکوب (:طبقه) دوم و سوم غار نیز اسکلت جانورانی از گونهی سگسانان پیدا شده است که هیچ مانندگی با جانورانی که میشناسیم، ندارند! آنها چه موجوداتی بودهاند؟ تاکنون کسی به این راز پی نبرده است.
ناشناختههای غار کتلهخور بیش از اینهاست. هنوز هم با همهی بررسیها و کاوشها، به درستی نمیدانیم این پدیدهی شگفتانگیز چند اشکوب دارد. برخی میگویند 7 اشکوبهای است. شاید اینگونه باشد. اما تا به امروز تنها 5 اشکوب آن شناسایی شده است. برای اینکه کتلهخور را به درستی بشناسیم، راه دراز آهنگی در پیش است و نیاز به کوششهای اکتشافی بسیاری دارد.
غار کتلهخور در شهرستان خدابنده در استان زنجان جای دارد اما اگر بدانیم که پایان این حفرهی طبیعی به غار علیصدر در همدان میپیوندند، بیگمان شگفتزدهتر خواهیم شد. روشن است که کسی آن راه دراز، از غار کتله خور تا غار علیصدر، را نپیموده است. اما نشانهها و گواهیهای زمینشناسی همین را به ما میگویند که در ژرفای زمین، این دو به هم میرسند.
کتلهخور غاری کموبیش خشک است. اما این سخن بدان معنا نیست که همیشه اینگونه بوده است. در گذشتههای بسیار دور آبهای سرریز از اشکوبهای بالای غار به لایههای پایین رخنه کردهاند و غاری را شکل دادهاند که اکنون نشانی از جریان آب ندارد. اما از پاییندست دهانهی غار، رودی جاری است که از شاخههای رود طولانی «قزل اوزن» است. از بستر این رودِ کناری تا دهانهی غار، 50 متر است.
در اشکوب (:طبقه) دوم و سوم غار نیز اسکلت جانورانی از گونهی سگسانان پیدا شده است که هیچ مانندگی با جانورانی که میشناسیم، ندارند! آنها چه موجوداتی بودهاند؟ تاکنون کسی به این راز پی نبرده است.
ناشناختههای غار کتلهخور بیش از اینهاست. هنوز هم با همهی بررسیها و کاوشها، به درستی نمیدانیم این پدیدهی شگفتانگیز چند اشکوب دارد. برخی میگویند 7 اشکوبهای است. شاید اینگونه باشد. اما تا به امروز تنها 5 اشکوب آن شناسایی شده است. برای اینکه کتلهخور را به درستی بشناسیم، راه دراز آهنگی در پیش است و نیاز به کوششهای اکتشافی بسیاری دارد.
غار کتلهخور در شهرستان خدابنده در استان زنجان جای دارد اما اگر بدانیم که پایان این حفرهی طبیعی به غار علیصدر در همدان میپیوندند، بیگمان شگفتزدهتر خواهیم شد. روشن است که کسی آن راه دراز، از غار کتله خور تا غار علیصدر، را نپیموده است. اما نشانهها و گواهیهای زمینشناسی همین را به ما میگویند که در ژرفای زمین، این دو به هم میرسند.
کتلهخور غاری کموبیش خشک است. اما این سخن بدان معنا نیست که همیشه اینگونه بوده است. در گذشتههای بسیار دور آبهای سرریز از اشکوبهای بالای غار به لایههای پایین رخنه کردهاند و غاری را شکل دادهاند که اکنون نشانی از جریان آب ندارد. اما از پاییندست دهانهی غار، رودی جاری است که از شاخههای رود طولانی «قزل اوزن» است. از بستر این رودِ کناری تا دهانهی غار، 50 متر است.
غار کتلهخور طولانیترین غار خشکی و آهکی جهان شناخته شده است. قندیلهای بسیار زیبایی که درون غار شکل گرفتهاند از آهکهایی ساخته شدهاند که شفاف هستند. همین شفاف گونهای، سبب شده که نور و روشنایی از درون آنها بگذرد؛ گویی با قندیلهایی شیشهای روبهرو شدهایم.
ستونهای آهکی غار از چکندهسنگها (استالاکتیتها) و چکیدهسنگها (استالاگمیتها) شکل گرفتهاند. این ستونهای معدنی، سقف غار را نگه داشتهاند و از فروریختن آن جلوگیری میکنند. این نیز از شگفتیها و تماشاییهای غار کتلهخور است.
در جاهایی از غار، گِل رُس و خاکهایی دیده میشوند که درون آنها آکنده از اکسیدآهن است. با اینهمه، گذر 120 میلیون سالهی کتلهخور سبب شده که این پدیدهی طبیعی دستخوش دگرگونیهای بسیاری شود؛ هر چند برخی از آن دگرگونیها کار انسانهایی است که درون غار میزیستند و آنجا را پناهگاهی برای خود ساخته بودند.
ستونهای آهکی غار از چکندهسنگها (استالاکتیتها) و چکیدهسنگها (استالاگمیتها) شکل گرفتهاند. این ستونهای معدنی، سقف غار را نگه داشتهاند و از فروریختن آن جلوگیری میکنند. این نیز از شگفتیها و تماشاییهای غار کتلهخور است.
در جاهایی از غار، گِل رُس و خاکهایی دیده میشوند که درون آنها آکنده از اکسیدآهن است. با اینهمه، گذر 120 میلیون سالهی کتلهخور سبب شده که این پدیدهی طبیعی دستخوش دگرگونیهای بسیاری شود؛ هر چند برخی از آن دگرگونیها کار انسانهایی است که درون غار میزیستند و آنجا را پناهگاهی برای خود ساخته بودند.
در آغاز ورود به غار، با تالاری روبهرو خواهیم شد که 400 متر است و سقفی کوتاه دارد. این تالار دهلیزهای بسیاری دارد. پس از تالار اصلی راه به تالار دیگری میرسد که سقف 2 متری دارد و پهنهای 950 متری.
سالیانی است که غار کتلهخور را به 3 بخش، بخشبندی کردهاند. یک بخش آن که هنوز پایانش را کسی ندیده است، پیمایشی سخت دارد و تنها از توان غارنوردان حرفهای برمیآید. بخش دیگر آسانرو است و همگان از آن دیدن میکنند. اما بخش سوم دالانی است که راه بیرونشُد ندارد و به تازگی راهی خروجی برای آن ساختهاند.
غار زیبای کتلهخور در گسترهای مستطیلیشکل دیده میشود. در کنار هر آنچه از این غار برشمردیم، باید از چشمههای زلال پیرامون غار نیز یاد کرد که دلانگیزیهای آن پهنه را بیشتر ساخته است.
گویا بومیهای آن گستره به کوهی که بلندای اندکی دارد «کتله» میگویند. «خور» نیز همان خورشید است. هر بامدادان، خورشید از پشت کوهِ غار کتلهخور برمیآید و نمایان میشود. از همینرو، کتلهخور یعنی جای برآمدن خورشید از پشت کوه!
سالیانی است که غار کتلهخور را به 3 بخش، بخشبندی کردهاند. یک بخش آن که هنوز پایانش را کسی ندیده است، پیمایشی سخت دارد و تنها از توان غارنوردان حرفهای برمیآید. بخش دیگر آسانرو است و همگان از آن دیدن میکنند. اما بخش سوم دالانی است که راه بیرونشُد ندارد و به تازگی راهی خروجی برای آن ساختهاند.
غار زیبای کتلهخور در گسترهای مستطیلیشکل دیده میشود. در کنار هر آنچه از این غار برشمردیم، باید از چشمههای زلال پیرامون غار نیز یاد کرد که دلانگیزیهای آن پهنه را بیشتر ساخته است.
گویا بومیهای آن گستره به کوهی که بلندای اندکی دارد «کتله» میگویند. «خور» نیز همان خورشید است. هر بامدادان، خورشید از پشت کوهِ غار کتلهخور برمیآید و نمایان میشود. از همینرو، کتلهخور یعنی جای برآمدن خورشید از پشت کوه!
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر