۲۰ خرداد ۱۳۹۹

ایران زیبای من - دره هِلَت؛ کشاکش سنگ و آب

دره‌های استان لرستان چنان فراوان‌اند که برشمردن آن‌ها زمان‌بَر خواهد بود. اما «دره هِلَت» در شهرستان کوهستانی پلدختر، ویژگی‌ای دارد که در میان پدیده‌های طبیعی استان لرستان، یگانه‌تر به چشم می‌آید و دل‌انگیزتر.


این دره، انبوه از صخره‌های بلندی است که آبی خروشان و توفنده از میان آن می‌گذرد. هزاره‌هاست که کشمکش میان آب و صخره، دره هلت را تماشایی و دیدنی ساخته است.
پیش از آنکه دره هلت را بشناسیم، ناچار باید بدانیم که چرا این پدیده طبیعی به این نام خوانده می‌شود. هلت نام یکی از طایفه‌هایی است که در این گستره‌ی زندگی می‌کنند و از این‌رو دره را هم به همین نام می‌شناسند. خود هلتی‌ها به آن «دره هلد» می‌گویند. اما این که هلت به چه معناست؟ نمی‌دانیم.
زمین‌شناسان می‌گویند میلیون‌ها سال زمان بُرده است تا این تنگه شکل بگیرد؛ آب از بلندی‌های کوه سرازیر شود، لایه‌های رسوبی و آهکی را تغییر شکل بدهد و آن اندازه میان کوه را بشکافد تا راهی برای خود باز کند و دره‌ای بسازد بدین‌گونه که اکنون می‌بینیم.
اما نکته‌ی شگفت‌آور این است که تا چند سال پیش هیچ راهی برای رفتن به درون دره وجود نداشت. ورودی دره چنان با آب پُر شده بود که تصور اینکه در پشت آن دره‌ای هست، به ذهن نمی‌رسید. تا آنکه سیلاب‌های توفنده‌ی چند سال گذشته، دریاچه را به شکل رودخانه‌ای درآورد و دره‌ای نمایان شد که آب از میان صخره‌های صاف و صیقلی آن می‌گذرد: گاه خروشان و هیاهوکنان، گاه نیز اندکی آرام‌تر و بردبارانه‌تر.

میان دیواره‌های صخره‌ای دره، رودی زلال جاری است: از آغاز تا پایان دره. این آب جاری، همان رودخانه‌ی «زال» است که از کوه‌هایی که به آن «میان کوه» خرم آباد می‌گویند سرچشمه می‌گیرد و به رود جاری سیمره می‌پیوندد. در آن گذر طولانی، دره هلت را درمی‌نوردد و سیراب از آب می‌سازد.
اما هیابانگ زال از دل دره‌ای که دیواره‌های بلند و صخره‌های استوار دارد، همراه با فراز و فرودهای بسیار است. از همان آغاز دره، شاید کمتر از صد گام جلوتر از ورودی هلت، ژرفای آب تا میانه‌های بدن می‌رسد و ناچار گذر از آن آرام و کُند خواهد بود. اما در پایان دره، ژرفای آب کمتر می‌شود و پیمودن آن آسان‌تر. در آنجا می‌توان گام‌ها را با اطمینان بیش‌تری برداشت و از کنار صخره‌ها تندتر گذشت.
بستر رودخانه‌ی هلت، آکنده از سنگ‌های ریز و درشتی است که از بلندی‌ها ریزش کرده‌اند و کف دره را انباشته‌اند. آب زلال و آینه‌گون رودخانه این امکان را می‌دهد که سنگ‌های ریز و کوچک‌تر و کف ماسه‌ای رودخانه را دید.
زیبایی‌های دره هلت پلدختر البته پُرشمار است و پیمودن آن چندان به ابزارهای دره‌نوردی و کوه‌پیمایی نیاز ندارد. خیلی نیاز نیست که کوه‌نوردانی حرفه‌ای و کارآزموده باشیم تا از هلت گذر کنیم. تنها توان بدنی می‌خواهد و استواری، تا راهِ اندکی طولانی دره را بپیماییم و از میان رودخانه بگذریم. با این همه، خطرهایی نیز در کمین راه‌نوردان هلت هست. یک نمونه از آن دشواری‌ها و خطرها، ارتعاشات صداست که سبب ریزش سنگ‌ها از بلندی‌های دره می‌شود. پس باید هوشیار بود و با صدای بلند و گوش‌خراش حرف نزد؛ دره هلت تاب این صداها را ندارد و با سنگ‌های ریز و درشتش پاسخ می‌دهد!

یک نمونه‌ی دیگر از اندک سختی گذر از هلت، بسته شدن راه است با سنگ‌های غول‌پیکری که میان صخره‌ها فروریخته‌اند. در نگاه نخست چنین به‌گمان می‌رسد که راه بسته است و دره به پایان رسیده، یا گمان کنیم که پیمودن ادامه‌ی راه شدنی و ممکن نیست. اما می‌توان شناکنان از زیر تخته‌سنگ‌هایی که راه را بسته‌اند، گذشت. کف این سنگ‌ها روی زمین نیست و میان دیواره‌های دره ماندگار شده‌اند. به همین دلیل رد شدن از زیر سنگ‌ها، شدنی است و نباید از ادامه راه ناامید شد. دره هلت از این بازی‌ها بسیار دارد!
با این همه، در شهریورماه 1398 خورشیدی، 6 گردشگر در میان دره هلت گرفتار شدند و تنها پس از 6 ساعت کوشش اکیپ‌های امدادی بود که نجات پیدا کردند و از مرگ جَستند (خبرگزاری مهر). دره هلت گاه آن روی سخت خود را نشان می‌دهد و سربه‌هوایی گذرندگان را پاسخ می‌دهد!
صخره‌های دره هلت، داستان دیگری است از کشمکش بی‌پایان میان صخره و آب. داستانی که هزاره‌هاست ادامه دارد: آب‌های خروشان رودخانه به دیواره‌های صخره‌ای می‌کوبند و صخره‌های صیقل خورده‌ی آب‌های سرکش را برمی‌گردانند. فرسایش و ساییدگی میلیون‌ها ساله‌ی دره هلت، این گونه پدید آمده و شکل گرفته است.
گاهی صخره‌های دره، چنان به‌هم نزدیک شده‌اند که جز راهی باریک و سخت‌گذر دیده نمی‌شود و باید آن‌اندازه باریک شد تا بتوان از میان دیواره‌ها گذشت. صخره‌ها سر به آسمان سوده هستند و فرازجو. زیبایی و تماشایی‌های دره هلت نیز به همین صخره‌های استوار و پیکرین است.
در میانه‌های دره است که می‌توان سنگ‌صخره‌ای را دید که گویی با سینه‌ی ستبرش راه را بسته است. اما این صخره نیز دره را نمی‌تواند پوشیده بدارد. در سوی چپ آن، راه باریکی هست که می‌توان یک‌به‌یک از آن گذشت و آن‌سوی سد صخره‌ای را دید.

نباید در دره هلت به دنبال پوشش گیاهی بود. آنجا جز صخره و آب چیزی پیدا نمی‌شود. اگر هم گیاهی باشد، کم‌رویش است و اندک‌شمار. آفتاب نیز تنها در میانه‌های گذر از دره است که پرتوهای خود را نمایان‌تر می‌کند. درآغازو  پایان دره، چنان صخره‌ها سر به‌هم داده‌اند که سایه‌های سنگین و دامن‌گستر، راه را بر تابش آفتاب گرفته است
دره هلت پلدختر را باید در تابستان دید. چاره‌ای جز این هم نیست. در فصل‌های دیگر بارش‌ها چنان است و دره را آن‌گونه می‌انبارد که آب ژرفای بسیاری می‌گیرد و رد شدن از آن را ناشدنی می‌سازد. اما در تابستان این‌گونه نیست. هر چند در فصل گرما در برخی جاهای دره، ژرفای آب به بیش از یک متر هم می‌رسد. می‌توان گفت بهترین زمان برای دیدن دره هلت، از روزهای پایانی امردادماه است تا پایان تابستان. ساعت‌های نخستِ روز هم بهترین زمان برای گذر از هلت است.
دره هلت نزدیک به 4 کیلومتر درازا دارد. برای پیمودن دره و بازگشت از آن نیز کمتر از 2 ساعت زمان نیاز هست. بلندی دیواره‌های آن به 50 متر نیز می‌رسد و پهنای آن‌ها سر به 10 متر می‌زند؛ گاه نیز پهنایی 5 متری دارند، اما با ژرفایی بیشتر.
آب‌و هوای دره هلت خنک است و دلپذیر. اما آب رودخانه زال سرد و تند و تیز است.



خبرنگار امرداد: بامداد رستگار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر